وقتی پای اقتصاد، لنگ درآمدهای نفتی است

نگاه دقیق‌تر به لایحه بودجه نشان می‌دهد، مالیات فرآورده‌های نفتی و یا بسیاری از عوارض و درآمدهای دیگر از محل درآمدهای نفتی به دست می‌آید که اگر نفت نباشد این درآمد‌ها نیز تحقق پیدا نمی‌کند.

تلاش دولت برای دفاع از کاهش میزان وابستگی به طلای سیاه تنها تا زمانی قابل دفاع است که بودجه وارد بهارستان نشود، درست از‌‌ همان زمان به بعد است که این حرف به خواسته‌ای تبدیل می‌شود که هیچ‌گاه جامع عمل به خود ندیده است.

نه تنها در سال جاری بلکه در سال‌های گذشته نیزتلاش دولت برای کاهش میزان وابستگی به درآمدهای نفتی آنطور که شایسته بود محقق نشد هرچند که تیم دولت تلاش کرد میزان وابستگی به نفت را نسبت به سال‌های قبل با کاهش نشان دهد، آمار هرساله که با ارائه لایحه بودجه مطرح می‌شود این مسئله را منتفی می‌کند.

با وارد شدن برگ جدیدی از بودجه به بهارستان، باردیگر الزام کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و بررسی ارقام اعلام شده در بودجه ۹۱ برسرزبان‌ها افتاد که با نگاهی کوتاه به بودجه فوق، تکرار سناریوهای قبلی وابستگی دولت به درآمدهای حاصل از فروش و صادرات نفت را به تصویر می‌کشد.

این مسئله آن هم درست در شرایطی که تحریم بیش از گذشته تیغ خود را برای فشار بر گلوگاه اقتصاد ایران تیز کرده، از اهمیت بیشتری برخوردار است چرا که کاهش میزان وابستگی دولت به درآمدهای نفتی و تغییر آن به سمت درآمدهای غیرنفتی می‌تواند هرچه بیشتر استقلال اقتصادی ایران در اوج تحریم‌ها را به تثبیت برساند.

در همین حال و درست زمانی که قرار بود تا پایان برنامه چهارم بودجه جاری دولت از نفت جدا شود همچنان بیش از ۶۰ درصد بودجه عمومی دولت از درآمدهای نفت تأمین می‌شود.

مالیاتی که ما را وابسته‌تر می‌کند

از طرفی رئیس جمهور در سخنان خود که در ارائه لایحه بودجه ۹۱ در مجلس مطرح کرد اعلام کرده بود که ترتیبی داده شده است که درآمدهای غیرنفتی نسبت به پیش بینی عملکرد ۹۰ افزایش یابد و درآمدهای مالیاتی ۲۰ درصد و سایر درآمدهای غیرنفتی ۸۹ درصد افزایش پیدا کنند.

آنچه که بسیاری از کار‌شناسان در مورد بودجه و میزان وابستگی آن به نفت عنوان می‌کنند این است که بودجه عمومی دولت تنها ۳۰ درصد از نفت و ۷۰ درصد از منابع غیرنفتی به دست می‌آید اما نگاه دقیق‌تر به لایحه بودجه نشان می‌دهد، مالیات فرآورده‌های نفتی هزار میلیارد تومان است و همچنین بسیاری از عوارض و درآمدهای دیگری از محل درآمدهای نفتی به دست می‌آید که اگر نفت نباشد این درآمد‌ها تحقق پیدا نمی‌کند.

محمدعلی صادقی کار‌شناس نفت و انرژی در خصوص میزان وابستگی دولت به درآمدهای نفتی گفت: آنچه که در این رابطه به عنوان شعار سیاسی مطرح می‌شود با آنچه که دیده می‌شود تفاوت دارد و در کل با توجه به رشد اقتصادی که دولت در بودجه سال آینده در نظر گرفته و با درنظر گرفتن منابعی که با وجود تحریم از دسترس خارج می‌شود به نظر نمی‌رسد که به میزان رشد اقتصادی که دولت در نظر دارد تحقق پیدا کند.

وی با تاکید بر اینکه دولت با این کار زمینه رکود را فراهم می‌کند افزود: رویکردی که دولت برای افزایش میزان وابستگی به درآمدهای نفتی در نظر دارد نوعی فرار به جلو است که در صورت فراهم نشدن اهداف، به زیرساخت‌ها و قوانین اقتصادی آسیب وارد می‌کند.

دولت موضع خود را انقباضی کند

صادقی رویکرد دولت در زمان شدت گرفتن تحریم‌ها را غیرمنطقی دانست وگفت: به نظر می‌رسد که بهتر بود در شرایطی که روز به روز بحث‌های بیشتری در مورد تحریم نفتی ایران مطرح می‌شود، دولت موضعی انقباضی به خود بگیرد و شرایطی را ایجاد کند تا کمترین میزان وابستگی به صادرات نفت را داشته باشد.

این کار‌شناس نفت و انرژی به تحریم‌های گذشته آمریکا در مورد کشورهایی اشاره کرد که بالای ۲۰ میلیون دلار سرمایه گذاری در نفت ایران سرمایه گذاری می‌کردند که به گفته وی در آن زمان ایران، ۸۰۰ هزار بشکه نفت به کشورهای مختلف صادر می‌کرد که در شرایط فعلی ۱۳ درصد آن را در اختیار عربستان گذاشته است.

به اعتقاد صادقی امروز بیشترین کشورهایی که در بحث‌های مربوط به تحریم در مقابل ما قرار دارند کشورهای اتحادیه اروپا هستند که به گفته وی در صورت در نظر نگرفتن راهکاری منطقی برای روبرو شدن با این تحریم‌ها، درمسیری قرار خواهیم گرفت که فشارهای بیشتری به کشور وارد می‌شود.

در همین راستا وابستگی بیش از ۵۰ درصد به درآمدهای حاصل از فروش و صادرات نفت آن هم در شرایطی که مقامات ارشد وزارت نفت روز به روز بر میزان کاهش آن تاکید می‌کنند نکته‌ای است که بسیاری از کار‌شناسان برآن تاکید می‌کنند.

منابع جایگزین درآمدهای نفتی جوابگو نیست

محمد علی خطیب، کار‌شناس حوزه نفت و انرژی در همین رابطه گفت: اگر نگاهی به بودجه سال‌های گذشته شود خواهیم دید که وابستگی دولت به درآمدهای نفتی بیشتر شده و بیش از ۵۵ درصد بودجه جاری دولت از محل درآمدهای نفتی است.

به گفته وی بیش از ۹۰ درصد هزینه‌های عمرانی دولت از محل درآمدهای نفتی تامین می‌شود و این نشان از افزایش تدریجی میزان وابستگی دولت به درآمدهای نفتی است و منابع دیگری که دولت برای جایگزینی درآمدهای نفتی در نظر می‌گیرد ضعیف است چرا که یکی از این درآمدهای جایگزین مالیات است که باز هم به میزان درآمدهای نفتی نمی‌رسد چنانچه سهم ۴۵ درصدی دولت از درآمدهای مالیاتی این مسئله را تایید می‌کند.

آنچه که خطیب به آن اشاره می‌کند این است که از نظر ارزی با توجه به سهم کالاهای غیرنفتی در سبد صادرات، طبیعی است که بیش از ۸۰ درصد ارز کشور از صادرات نفت باشد.

وی با اشاره به افزایش اتکای دولت به درآمدهای نفتی در بودجه سال آینده گفت: اگر بیشتر شدن تحریم‌ها را درنظر بگیریم خواهیم دید که این تصمیم دولت مبنی بر بالا بردن میزان درآمدهای نفتی، تاثیر مثبتی در نرخ تورم و بهبود کسب و کار نخواهد داشت.

وابستگی کمتر، آسیب کمتر!

این کار‌شناس مسائل نفتی در خصوص این مسئله که چرا دولت با وجود اطلاع از تحریم، باز هم می‌زا وابستگی خود به درآمدهای نفتی را بیشتر کرده گفت: طبعا با تحریم‌ها از دید سیاسی برخورد شده و دولت قصد دارد اثرات روانی تحریم‌ها را قدری کمتر کند اما این یک واقعیت است که دولتی که درآمد‌هایش به نفت وابسته باشد، از تحریم آسیب می‌پذیرد.

وی یکی دیگر از مشکلات پیش روی دولت را انتقال درآمدهای نفتی در وضع تحریم دانست و گفت: با توجه به تحریم بانک مرکزی به نظر می‌رسد که نقل و انتقالات بانکی برای انتقال درآمدهای نفتی به کشور با مشکلاتی روبرو باشد چرا که حتی در صورتی که طرف معاملات نفتی کشوری باشد که تحریم را دور زده باشد، ممکن است در انتقال پول حاصل از آن مشکل ایجاد شود.

به اعتقاد این کار‌شناس نفت و انرژی تبدیل پول کشورهای طرف معامله به واحد همین کشور‌ها و یا تها‌تر بدهی‌ها از راه‌های چاره‌ای است که دولت برای انتقال درآمدهای نفتی خود در نظر می‌گیرد که در کنار آن کنترل بازار ارز از دیگر فعالیت‌هایی است که برای کنترل میزان وابستگی دولت به درآمدهای نفتی لازم است.

هرچند که با ورود لایحه بودجه سال آینده و بازنگری‌های لازم که از سوی نمایندگان بهارستان صورت می‌گیرد نمی‌توان در شرایط فعلی به طور قطع در مورد میزان وابستگی دولت به درآمدهای نفتی سخن گفت اما سابقه سال‌های گذشته نشان می‌دهد که بودجه نفتی با کمترین دستکاری از سوی نمایندگان روبرو بوده و در بسیاری موارد درست‌‌ همان چیزی می‌شود که در ابتدای ورود به مجلس نوشته شده بود.

با درنظر گرفتن تحریم‌هایی که روز به روز شدت بیشتری می‌گیرد به نظر می‌رسد که می‌توان با هشیاری بیشتر از طرف نمایندگان و ایجاد اصلاحاتی که بخش خصوصی را از قبل بیشتر وارد فعالیت‌های نفتی کند بتوان قدری از میزان وابستگی به درآمدهای نفتی کاست.

منبع :ایلنا- سپیده اشرفی   ۱۳۹۰/۱۱

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


ايران اكونوميست :به تازگی خبری مبنی بر اجازه‌ بانک مرکزی به بانک‌ها برای قبول حساب یارانه‌ نقدی به عنوان وثیقه برای پرداخت وام‌های زیر ۱۰ میلیون تومان منتشر شده است.

در این نوشتار قصد داریم مروری بر معنای این خبر و اثرات آن بر وضعیت اقتصادی خانوارهای ایرانی داشته باشیم:

ابتدا بايد ببينيم كاركرد بانك چيست؟ مهم‌ترین کارکرد بانک در اقتصاد، «نقد کردن» دارایی‌های غیرنقد مردم است. شما به عنوان یک فعال اقتصادی براي سرمایه‌گذاری برای ایجاد یا توسعه‌ کسب و کار خود، احتیاج به نقدینگی دارید؛ اما دارایی‌های شما از قبیل ملک و اوراق بهادار غیر نقد هستند. خدمتی که بانک به شما ارائه می‌دهد این است که در قبال گرو نگه داشتن دارایی‌های غیرنقد شما، به میزان ارزش آنها، نقدینگی در اختیار شما قرار می‌دهد. با توجه به این توضیح، تنها کسانی می‌توانند از تسهیلات بانک برخوردار شوند که وثیقه‌های معتبر در اختیار داشته باشند. جایگزین وثیقه، ضمانت افرادی‌ است که اعتبار آنان، بازپرداخت وام را برای بانک تضمین کند. به همین دلیل است که ضمانت کارمندان و کسبه برای پرداخت وام تا سطح مشخصی پذیرفته می‌شود.

با این حساب، شما تنها زمانی می‌توانید از تسهیلات بانک استفاده کنید که پشتوانه‌ اعتباری کافی داشته باشید؛ اما حساب یارانه‌ها چگونه می‌تواند به افراد برای دریافت وام، اعتبار بدهد؟

اكنون اين پرسش مطرح مي‌شود كه ماهيت حساب يارانه‌ها چيست؟ حساب یارانه‌ نقدی، در واقع بخشی از سهم توزیع شده‌ هر ایرانی از ثروت ملی نفت است. تا قبل از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه‌ها، دولت با ارزان‌فروشی نفت و گاز در بازارهای داخلی، سعی داشت ثروت نفت را بین ایرانیان توزیع کند. اما، گذشت زمان نشان داد این روش بسیار ناکارآمد است. اولا، عدالت در توزیع این ثروت رعایت نمی‌شد و افراد پردرآمدتر، به دلیل سطح مصرف بالاتر، سهم بیشتری از این ثروت را دریافت می‌کردند. ثانیا، ارزان‌فروشی حامل‌های انرژی باعث اسراف و هدر دادن این سرمایه‌ ملی می‌شد. به همین دلیل، دولت به درستی تصمیم گرفت تا شکل توزیع این ثروت را عوض کند.

همان‌طور که شما با گرو گذاشتن سند ملکی زمینی که برایتان به ارث رسیده است می‌توانید وام دریافت کنید، ثروت نفت نیز که با اجرای قانون هدفمندی، اجازه‌ برداشت و استفاده از آن مستقیما به مردم واگذار شده است می‌تواند به عنوان یک پشتوانه برایتان عمل کند تا به اعتبار آن بتوانید از بانک وام بگیرید. به بیان دیگر، نیازی نبود که بانک مرکزی این موضوع را بخشنامه ‌کند و اگر بانک‌ها در اعتبارسنجی و پرداخت وام آزاد بودند، خود نیز با یک محاسبه‌ عقلایی می‌توانستند به همین نتیجه برسند.

با توجه به میزان پرداختی ماهانه به عنوان یارانه‌ نقدی، وامی که به پشتوانه‌ این حساب می‌توان دریافت کرد نیز ناچیز خواهد بود. در واقع، بدون اینکه نیاز به تاکید بانک مرکزی باشد، خود بانک‌ها نیز حاضر به پرداخت وام بیشتر از ۱۰ میلیون تومان در ازای گرو گذاشتن حساب یارانه‌ نقدی نبودند. اما همین میزان نیز برای سطح وسیعی از اقشار کم‌درآمد جامعه می‌تواند یک فرصت طلایی برای بهبود وضعیت زندگی باشد.

همان‌طور که در بالا توضیح داده شد، ماهیت بانک به گونه‌ای است که افراد ثروتمندتر و معتبرتر، دسترسی بیشتری به خدمات و تسهیلات آن دارند؛ زیرا قادر هستند اطمینان لازم را به بانک در مورد بازپرداخت وام دریافتی بدهند. در مقابل، دهک‌های پایین درآمدی در شرایطی قرار دارند که به آن «تله‌ فقر» می‌گویند، زیرا شرایط فعلی آنها، یعنی «فقر»، خود عامل محروم ماندن آنها از خدماتی ا‌ست که شرط لازم برای بهبود وضعیت اقتصادی یک خانوار محسوب می‌شود. این وضعیت ناگوار برای جامعه‌ فقرا در سرتاسر جهان وجود دارد و بنیادهای خیریه‌ بسیاری در دنیا سعی می‌کنند بر خلاف جهت حرکت سیستم مالی و اعتباری جهانی، فرصت برخورداری از تسهیلات خرد را برای خانوارهای کم‌اعتبار و فقیر نیز فراهم کنند.

در کشور ما هم نهادهایی مانند کمیته امداد،‌ در سطح بسیار محدودی با پرداخت وام‌های خوداشتغالی به خانواده‌های فقیر، زمینه‌ بهبود وضعیت اقتصادی آنها را فراهم می‌کند.

در این شرایط، قانون هدفمندی یارانه‌ها یک فرصت استثنایی را برای سطح وسیعی از اقشار کم‌درآمد جامعه فراهم می‌کند تا به پشتوانه‌ ثروت ملی نفت، اعتبار لازم را برای برخورداری از تسهیلات بانکی پیدا کنند و بتوانند تغییری در وضعیت زندگی خود به وجود آورند. در ادامه، چند نمونه از فعالیت‌هایی که خانوارهای کم‌درآمد می‌توانند به کمک چنین وام‌هایی برای بهبود شرایط اقتصادی و سطح درآمد خود انجام دهند را برخواهیم شمرد:

الف) سرمایه‌گذاری برای مدیریت بهتر هزینه‌های خانوار:

خانه‌ای را فرض کنید که به دلیل عدم عایق‌بندی مناسب یا فرسودگی تاسیسات، اتلاف انرژی بالایی دارد؛ اما ساکنان آن پول کافی را برای انجام تعمیرات و افزایش راندمان مصرف انرژی خانه و کاهش هزینه‌های مصرف انرژی خانواده ندارند. برخورداری از یک وام کوچک می‌تواند به چنین خانواده‌ای برای ارتقای پایدار سطح درآمد کمک کند.

ب) سرمایه‌گذاری برای ایجاد یک کسب و کار کوچک:

خانواده‌های فقیر بسیاری هستند که اگر پول کافی برای تهیه یک چرخ خیاطی، تعدادی مرغ و خروس، یک خودرو برای مسافرکشی، ابزارآلات نجاری و مواردی از این دست را داشتند، می‌توانستند یک منبع درآمد پایدار برای خود ایجاد کنند. فرصت دریافت وام کوچک می‌تواند به چنین خانواری کمک کند تا وضعیت خود را بهبود ببخشد.

ج) سرمایه‌گذاری در آموزش خود و فرزندان و کسب مهارت‌های لازم برای ارتقای سطح درآمد:

تله‌ فقر یعنی اینکه فقیر بودن یک خانواده، خود می‌تواند علت انتقال فقر آن خانواده از نسلی به نسل دیگر باشد. چند مكانيسم به عنوان علل اصلی این پدیده برشمرده می‌شوند که برای مبارزه‌ پایدار با فقر باید این رشته‌های علت و معلولی را قطع کرد. اولین مكانيسم، در بالا توضیح داده شد: وقتی خانواده‌ای فقیر است، فاقد اعتبار کافی برای دریافت وام است و وقتی وامی در کار نباشد، فرصت سرمایه‌گذاری و بهبود شرایط اقتصادی نیز وجود نخواهد داشت. در نتیجه، یک خانواده‌ فقیر محکوم به فقیر ماندن است.

مكانيسم دوم، مربوط به مهارت‌های شغلی و سرمایه‌ انسانی ا‌ست: فرصت سوادآموزی و کسب مهارت تنها برای کودکان خانواده‌ای وجود دارد که والدین آنها درآمد کافی برای تامین مالی فرزندان خود در دوره‌ تحصیل داشته باشند. فرزندان یک خانواده‌ فقیر که هر شب دغدغه سیر کردن شکم خود را دارند، مجالی برای درس خواندن پیدا نمی‌کنند و مجبورند از کودکی به دنبال کار و کسب درآمد باشند. چنین کودکانی مجال کسب دانش و مهارت کافی برای دستیابی به شغل‌های دانش‌محور و کسب درآمد بالا را پیدا نخواهند کرد و در نتیجه، یک خانواده‌ فقیر، نسل در نسل فقیر خواهد ماند.

برای شکستن این دور باطل، دولت‌ها سعی می‌کنند تا فرصت تحصیل رایگان را برای تمامی‌ کودکان جامعه فراهم کنند. اما، معمولا نقص‌هایی در اجرای این سیاست وجود دارد. وام خردی که به پشتوانه‌ حساب یارانه‌ نقدی دریافت می‌شود، می‌تواند صرف ایجاد فرصت برای ارتقای مهارت شغلی سرپرست خانوار یا ایجاد فرصت تحصیل برای فرزندان خانواده شود و در میان‌مدت یا بلندمدت، به افزایش پایدار سطح درآمد خانواده و نجات از تله‌ فقر کمک کند.

به این ترتیب، با حمایت و تسهیل استفاده از اعتباری که حساب یارانه‌ نقدی، به پشتوانه ثروت نفت برای خانوارهای ایرانی به وجود آورده است، می‌توان به کاهش ریشه‌ای و پایدار پدیده‌ فقر در جامعه امیدوار بود.

منبع : روزنامه ايران اكونوميست-ياسرملايي

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


دو شنبه 24 بهمن 1390برچسب:, :: 15:29 ::  نويسنده : افسانه

لیست روزنامه های اقتصادی

 ابرار اقتصادی : روزنامه ابرار اقتصادی

 آسیا : روزنامه اقتصادی آسیا شامل اطلاعات بورس، بازار کامپیوتر و رایانه، صنعت، کشاورزی، صنایع غذایی و بانک و بیمه

 اقتصاد پویا : دسترسی به آخرین شماره و آرشیو روزنامه

 تفاهم : اولین روزنامه کارآفرینان ایران و جهان شامل زندگینامه کارآفرینان ایران و جهان،اسرار موفقیت میلیونرها،مقالات بازاریابی،تبلیغات،کسب و کار اینترنتی و خانگی،گزارشات اقتصادی،مقالات بانکداری،آموزش کارآفرینی زیر نظر مهدی قربانزاده

 حیات نو : روزنامه اقتصادی صبح

 جهان اقتصاد : نخستین روزنامه اقتصادی ایران

 عصر اقتصاد : روزنامه اقتصادی صبح ایران

 هدف و اقتصاد : وب سایت روزنامه هدف و اقتصاد

 هفته نامه اقتصاد و مردم :
iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


دو شنبه 24 بهمن 1390برچسب:, :: 15:27 ::  نويسنده : افسانه

اخبار بورس طلا   - http://www.irgold.com  -    
 
نرخ خرید و فروش فلزات گرانبها در بازارهای جهانی، نرخ برابری ارزرهای مختلف در بازارهای جهانی، نرخ خرید و فروش ارزهای مختلف در بازار آزاد تهران ،نرخ خرید و فروش ارزهای مختلف در سیستم بانکی کشور ،نرخ خرید و فروش انواع سکه در بازار آزاد تهران، نرخ خرید و فروش انواع طلا در بازار آزاد تهران 
 
 
  آزادی گلد   - http://www.azadigold.blogfa.com  -    
 
آخرین قیمت طلا دربازار همراه باجداول تغییرات فلزات گرانبها
 
 
  اصناف و بازار   - http://www.asnafbazar.ir  -    
 
سایت خبری جامعه انجمنهای اسلامی اصناف و بازار
 
 
  ایران اکونومیست   - http://www.iraneconomist.com  -    
 
اخبار اقتصادی، مقالات اقتصادی و اخبار بورس و بازار سهام در ایران و سایر کشورها 
 
 
  پایگاه اطلاع رسانی بازرگانی و اقتصادی ایران و جهان   - http://www.hasibannews.com  -    
 
شرکت حسیبان شهر در جهت به هنگام سازی اطلاعات تجاری و اطلاع رسانی مطلوب با بکارگیری ‏شیوه ای جدید و کارآمد،اطلاعات اقتصادی مورد نیاز مدیران و دست اندرکاران امور تجاری که در ارتباط ‏با صادرات،واردات،صنعت،کشاورزی،ساختمان،پزشکی،تأسیسات،تولید،بازرگانی داخلی و خارجی و.... ‏فعالیت می نمایند را بصورت آنلاین و یا از طریق پیامک، ایمیل ، فاکس و پست در اختیار آنان ‏قرار می دهد. ‏
 
 
  پایگاه خبری تحلیلی پترونیوز   - http://www.petronews.ir  -    
 
این پایگاه به بررسی و انتشار اخبار، مقالات و تحلیل های مرتبط با صنعت نفت می پردازد.
 
 
  پایگاه خبری نحبگان صنعت(ایونا تیوز)   - http://www.ivnanews.com  -    
 
خدمات اطلاع رسانی در حوزه صنعت
 
 
  خبر، خبر   - http://khabarkhabar.com  -    
 
این سایت دارای 2 بخش ، شامل اخبار تولیدی و اخبار سازمان دهی شده از دیگر رسانه های اقتصادی می باشد که اخبار دیگر رسانه ها توسط جستجوگر اینترنتی ، بصورت اتوماتیک هدایت می شود .
 
 
  سایت خبری گروه صنعتی ایران خودرو   - http://news.ikco.com  -    
 
 
 
 
  سایت نرخها   - http://www.nerkhha.com  -    
 
قیمت روز ارز , طلا , اتومبیل , موبایل ...
 
 
  شبکه خبری صنایع غذایی ایران   - http://www.foodna.ir  -    
 
گرد آوری، پردازش و عرضه آخرین اخبار و گزارشهای صنعت غذای ایران
 
 
  شرکت آوای سروش پارسیان مبتکر اولین بانک اطلاعات جامع نمایشگاهی فارسی در ایران   - http://www.77626200.com  -    
 
بانک اطلاعات جامع نمایشگاهی فارسی در ایران
 
 
  ماهنامه بین المللی نفت   - http://www.oilmagazine.ir  -    
 
وب سایت تخصصی اطلاع رسانی در حوزه نفت با اطلاعات بیش از 3000 شرکت ، موسسه خدماتی ، کارخانه و مرکز فعال در صنعت نفت 
 
 
  یک اقتصاددان دات کام   - http://www.1economist.com  -    
 
یک اقتصاددان دات کام جامع ترین پورتال اقتصادی به همراه اولین تالار گفتمان اقتصادی ایران
 
  آسیا   - http://asianews.ir  -    
 
روزنامه اقتصادی آسیا شامل اطلاعات بورس، بازار کامپیوتر و رایانه، صنعت، کشاورزی، صنایع غذایی و بانک و بیمه
 
 
  اقتصاد پویا   - http://www.eghtesadpooya.com  -    
 
دسترسی به آخرین شماره و آرشیو روزنامه
 
 
  تفاهم   - http://www.tafahomnews.com  -    
 
اولین روزنامه کارآفرینان ایران و جهان شامل زندگینامه کارآفرینان ایران و جهان،اسرار موفقیت میلیونرها،مقالات بازاریابی،تبلیغات،کسب و کار اینترنتی و خانگی،گزارشات اقتصادی،مقالات بانکداری،آموزش کارآفرینی زیر نظر مهدی قربانزاده
 
 
  حیات نو   - http://www.hayateno.org  -    
 
روزنامه اقتصادی صبح
 
 
  دنیای اقتصاد   - http://www.donya-e-eqtesad.com  -    
 
وب سایت دنیای اقتصاد روزنامه اقتصادی صبح، شامل بایگانی روزنامه و دسترسی به آخرین شماره
 
 
  صبح اقتصاد   - http://www.sobh-e-eghtesad.com  -    
 
روزنامه اقتصادی صبح ایران
 
 
  عصر اقتصاد   - http://www.asrdaily.com  -    
 
روزنامه اقتصادی صبح ایران
 
 
  هدف و اقتصاد   - http://www.hadafnews.com  -    
 
وب سایت روزنامه هدف و اقتصاد

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


پیش‌بینی نشدن اعتبارات قانون هدفمندسازی یارانه‌ها از یک سو و تأکید دولت بر اجرای فاز دوم این قانون از سوی دیگر ابهامات زیادی را درخصوص رقم یارانه‌های نقدی در سال آینده ایجاد کرده است.
 

به گزارش همشهری پس از ارائه لایحه بودجه 91 به مجلس با بیش از 70 روز تأخیر، مشخص شد که هیچ اعتباری برای اجرای مراحل بعدی قانون هدفمندسازی یارانه‌ها در این لایحه پیش‌بینی نشده است. این در حالی است که با وجود مخالفت مجلس با افزایش یکباره قیمت حامل‌های انرژی تا پایان سال، مقامات دولتی همچنان بر اجرای فاز دوم این قانون اصرار دارند. از سوی دیگر مردمی که طی ماه‌های گذشته با افزایش قیمت‌های ناشی از عدم‌پرداخت تعهدات دولت به تولیدکنندگان مواجه شده و به
45 هزار و 005 تومان یارانه نقدی دل خوش کرده‌اند، سؤالات زیادی درباره سرنوشت این قانون و مبلغ یارانه‌های پرداختی در سال آینده دارند.

اجرای فاز دوم، فقط با تصویب قانون

عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در این باره به خبرنگار ما می‌گوید: تنها موردی که در لایحه بودجه درباره هدفمندی یارانه‌ها ذکر شده این است که دولت سهم خود را به سهم 80 درصدی مردم و تولیدکنندگان اضافه کرده است. به‌گفته جعفر قادری هر زمان که دولت تصمیم به اجرای فاز دوم این قانون داشته باشد باید با ارائه لایحه از مجلس کسب اجازه کند اما تا‌کنون هیچ مذاکره‌ای در این خصوص با قوه مقننه انجام نشده و مجلس هم اطلاعی درباره ادامه اجرای این قانون ندارد.

عزم مجلس برای تثبیت رقم یارانه‌های نقدی

البته براساس مصوبه اخیر مجلس، نمایندگان در آینده نزدیک طرحی را مورد بررسی قرار خواهند داد که درصورت تصویب، یارانه‌های نقدی از مبلغ فعلی بالاتر نخواهد رفت و هرگونه افزایش یارانه‌ها باید به‌صورت تقویت بیمه تأمین اجتماعی و خدمات درمانی و نیز ایجاد اشتغال و تأمین مسکن نمود پیدا کند. هرچند دولت هنوز در مورد این مصوبه اعلام نظر نکرده اما یک عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با اشاره به همین مصوبه می‌گوید: قوه مجریه هر زمان که قصد اجرای فاز دوم قانون هدفمندسازی یارانه‌ها را داشته باشد با این قانون مواجه خواهد شد و بنابراین به‌نظر نمی‌رسد که رقم یارانه‌های نقدی از مبلغ فعلی فراتر برود.

محمدرضا خباز بر این باور است که در طول یک سال گذشته هم عدم‌اقتدار مجلس سبب قانون‌گریزی دولت شد و در ادامه باید قوه مقننه از ابزارهای نظارتی و کنترلی خود در این زمینه به نحو کارآمدتری استفاده کند. وی با اشاره به بررسی و تصویب قانون بودجه در اردیبهشت ماه سال آینده، ادامه می‌دهد: قانون منع افزایش یارانه‌های نقدی نیز حداکثر تا پایان عمر مجلس هشتم به تصویب خواهد رسید تا هم تکلیف دولت درخصوص نحوه ارائه کمک‌های غیرنقدی به مردم روشن شود و هم مردم تکلیف خود را درخصوص میزان هزینه‌ها و درآمدهایشان بدانند.

بودجه 91 را نمی‌توان سرسری بررسی کرد

رئیس مجلس شورای اسلامی در پاسخ به تذکر یک نماینده که خواهان بررسی لایحه بودجه 91 تا پایان سال شد، تأکید کرد: نمی‌توان بودجه 91 را به خاطر کمبود وقت سرسری بررسی کرد. به گزارش مهر، علی لاریجانی خطاب به کوچک‌زاده گفت: به هر حال دولت باید 15 آذر لایحه را می‌آورد که 2 ماه تاخیر داشت. در عین حال ما باید تلاش کنیم حتما در اسرع وقت بودجه تصویب شود همانطور که به محض ارائه بودجه آن را تکثیر کردیم.

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


دو شنبه 24 بهمن 1390برچسب:, :: 9:21 ::  نويسنده : افسانه

نایب رئیس کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگری کشور از تدوین سبد جدید معیشت خانوار و به روز رسانی اقلام مندرج در آن به عنوان اولین مصوبه کمیته فنی دستمزد 91 خبر داد.
مهر نوشت: ابوالفضل فتح اللهی از جزئیات اولین مصوبه کمیته فنی شورای عالی کار در زمینه آغاز مذاکرات تعیین حداقل دستمزد سال آینده کارگران و مشمولان قانون کار کشور خبر داد و گفت: در اولین جلسه ستاد مزد کشور تعیین شاخص های جدید سبد هزینه های خانوار کارگری مصوب شد.

 

وی اظهار داشت: قرار است با شناسایی سبد جدید معیشت خانوار شاخصه‌های تعیین دستمزد سال آینده از سوی کانون‌های عالی کارگری و کارفرمایی تدوین و در اختیار شورای عالی کار برای تصویب نهایی حداقل دستمزد سال آینده قرار گیرد.

 

فتح اللهی قرار گرفتن سبد هزینه‌های خانوار به عنوان یکی از مهمترین ملاک‌های تعیین حداقل دستمزد سال آینده را نتیجه اولین مصوبه مزدی سال آینده اعلامکرد و بیان داشت: کانون عالی انجمن‌های صنفی تاکنون بر اساس دو هزار کالری در روز سبد معیشتی خانوار کارگری را بررسی کرده است.

 

این مقام مسئول کارگری کشور با تاکید بر اینکه سبد هزینه‌های خانوار در قالب 60 آیتم شناخته می‌شود، افزود: به صورت کلی قرار است شاخصه‌های مربوط به سبد معیشت خانوار را برای طرح در جلسات آینده شورای عالی کار آماده کنیم و این موارد در تعیین حداقل دستمزد سال آینده کارگران تاثیرگذار خواهد بود.

 

فتح اللهی با اشاره به اینکه کانون‌های عالی کارگران کشور این مسئله را پیگیری خواهند کرد، بیان داشت: قرار است هر یک از گروه‌های کارگری سبد جدید معیشت خانوار را شناسایی و استخراج کند و پس از تکمیل بررسی‌ها آن را به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تحویل نمایند.

 

این مقام مسئول کارگری کشور تدوین و ارائه سبد جدید معیشت خانوار از سوی جامعه کارگری را زمینه ساز بررسی‌های جدی تر مسئله معیشت در تعیین حداقل دستمزد سال آینده برشمرد و گفت: البته ممکن است هر یک از گروه‌های عالی کارگری در تدوین سبد هزینه‌های خانوار به قیمت‌های متفاوتی برسند که برای این منظور لازم است تا پس از تکمیل کارشناسی‌ها، با کانون عالی یک جلسه هماهنگی و جمع بندی را با یکدیگر برگزار کنند.

 

نایب رئیس کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگری کشور خاطرنشان کرد: در جلسات آینده شورای عالی کار در زمینه دستمزد که به زودی برگزار خواهد شد، نتایج حاصل از بررسی‌های کارشناسی کارگران و کارفرمایان در زمینه معیشت ارائه می شود.

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


دو شنبه 24 بهمن 1390برچسب:, :: 9:19 ::  نويسنده : افسانه

برنامه ريزي و نقش آن در توسعه اقتصاد :

1* مشخص كردن هدف 2* وسيله اي براي رسيدن به هدف

3* پيش بيني جهت توسعه 4* تعيين اولويتها و شاخصها جهت رسيدن به هدف

5* استفاده مطلوب از امكانات و منابع موجود براي رسيدن به توسعه

مايكل تودارو در تعريف برنامه ريزي چنين تعريف مي كند : تلاش آگاهانه كه توسط يك سازمان مركزي براي تحت تاثير قرار دادن ، جهت دادن و يا در مواردي حتي كنترل تغييراتي كه در متغييرهاي اصلي اقتصادي يك كشور يا يك منطقه اي معين در طول زمان و بر طبق مجموعه هدفهاي از بيش تعيين شده صورت مي گيرد

برنامه ريزي اقتصادي فرآيندي است كه طي آن به صورت آگاهانه و ارادي به منظور رسيدن به اهداف مشخص اقتصادي انجام مي گيرد .

برنامه ريزي اقتصادي مساوي است با مجموعه اي از عمليات اقتصادي براي دستيابي به اهداف مشخص اقتصادي جامعه

برنامه ريزي اقتصادي براي كنترل كلي ابعاد فعاليت هاي بخش خصوصي و بخش دولتي در توليد و تجارت خارجي مي باشد

 

2 ويژگي مهم براي برنامه ريزي اقتصادي :

1* طراحي و تدوين مجموعه اي از پروژه هاي اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي سازگار با يكديگر كه براي رسيدن به آنچه مطلوب تشخيص داده شده ، لازم است .

2* مسئله اجزاء و تفويض اختيار براي اجراي برنامه تدوين شده است

  

شرايط لازم براي كسب موفقيت برنامه ريزي اقتصادي :

 

1* سازمان برنامه ريزي : وجود تشكيلات در قالب سازمان يا وزارتخانه برنامه ريزي بايد به نحوي باشد كه بتواند برنامه اي مطابق با نيازهاي مادي و انساني كشور تنظيم نمايند

2* اطلاعات آماري : وجود يك مركز آمار گيري براي كسب اطلاعات آماري و سنجش ميزان نيازهاي مادي و انساني مردم در جامعه و براي برنامه ريزي اقتصادي از اهميت خاصي برخوردار است .

3* تطبيق هدف : اين اهداف شامل افزايش درآمد سرانه ، بالا بردن نرخ اشتغال ، كاهش نرخ بيكاري ، توسعه عدالت اجتماعي ، كاهش نا برابري ها در توزيع درآمد و ثروت و قدرت اقتصادي و خودكفايي مي باشد .

4* تعيين اولويت هاي برنامه : اولويت هاي برنامه با توجه به امكانات كشور از بين اهداف كلي انتخاب مي شوند اولويتهاي برنامه مي توان كاهش نرخ بيكاري در سطح جامعه ، افزايش درآمد ملي پس انداز ، ايجاد خطوط ارتباطي ، ايجاد موسسات آموزشي و خدماتي مي باشد اولويت هاي برنامه ريزي بايد با در نظر گرفتن نيازهاي كوتاه مدت و بلند مدت اقتصاد و با توجه به منابع انساني و مادي موجود تنظيم مي شود .

5* آماده و مهيا نمودن منابع اقتصادي : بدون منابع مالي برنامه ريزي تحقق پيدا نمي كند منابع مالي مي تواند از خارج و داخل كشور تامين گردد.

6* تعادل در برنامه : برنامه اقتصادي بايد توانايي ايجاد توازن اقتصادي را داشته باشد زيرا در غير اينصورت كمبودها و مازاد ها در طي برنامه افزايش يافته و عدم تعادل شدت مي يابد.

7* وجود تشكيلات اداري سالم و موثر

8* سياست مناسب توسعه : قبل از تصميم گيري در مورد برنامه اقتصادي ابتدا بايد دست به انتخاب سياست و توسعه اقتصادي مناسبي بزند تا از هر گونه ناهنجاري در طي برنامه جلوگيري بعمل آيد به عبارتي ديگر چارچوب نظام فعاليت هاي اقتصادي بايد دقيقاً مشخص و معين شود سياستهاي مناسب مي تواند دستيابي به اهداف برنامه را تسريع و تسهيل نمايد.

9* صرفه جويي هاي اقتصادي مخصوصاً در بخش دولتي : در طول برنامه بايد به كمك سياستهاي مناسب در جهت صرفه جويي هاي اداري تلاش شود تا بدين وسيله مردم اطمينان داشته باشند كه هر كمكي به دولت مي كنند در جهت توسعه اقتصادي جامعه صرف مي شود دولت قادر به جلوگيري از اتلاف منابع مي باشد

10* بنياد آموزشي و همكاري عمومي : وجود بنيادهاي آموزشي سبب مي شود تا معيارها و ارزش هاي اخلاقي مردم بر سطح مطلوب سوق داده شود .

 

انواع برنامه ريزي اقتصادي :

1) برنامه ريزي به اعتبار نظام اقتصادي :

1* برنامه ريزي اقتصادي نظام سرمايه اي : اين برنامه ريزي خاص كشورهاي پيشرفته و صنعتي با نظام اقتصادي سرمايه اي است هدف اصلي كشورهاي مزبور از به كار بردن چنين برنامه ريزي از بين بردن و يا محدود كردن نوسانات اقتصادي است يعني هدف رفع بيكاري زمان ركود و تورم زمان روشن است در اين نوع برنامه ريزي هدف تغيير نظام اقتصادي موجود يعني نظام بازاري نيست بلكه مقصود كمك به اين نظام است تا بهتر كار كند و در چار چوب اين اقتصادها برنامه ريزي معمولاً عبارتند از : تلاش آگاهانه دولت براي رسيدن به رشد سريع اقتصادي توام با اشتغال كامل و ثبات قيمتها از طريق اعمال

 

 

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


دو شنبه 24 بهمن 1390برچسب:, :: 9:14 ::  نويسنده : افسانه

آموزش و پرورش و نقش آن در توسعه اقتصادي :

 بطور كلي 2 نوع سرمايه وجود دارد :
1* سرمايه انساني : عبارت است از توانايي ها و مهارتها و ظرفيتهايي كه فرد كسب مي كند
2* سرمايه فيزيكي و مادي : كه به مجموعه كالاهاي با دوام مولدي مي گويند كه جهت توليد كالاهاي مصرفي در سرمايه ديگر بكار مي رود مانند ماشين آلات و تجهيزات
نيروي انساني مهمترين عامل رشد اقتصادي مي باشد زيرا بدليل خصوصياتي كه هر يك از اين دو سرمايه دارند موجب برتري و مزيت سرمايه انساني نسبت به سرمايه فيزيكي و مادي مي شود .
بدون شك مي توان گفت : يكي از محورهاي اصلي رشد و توسعه اقتصادي آموزش و پرورش است حتي برخي عقيده دارند كه تكامل اين ، بخشي است كه موجب تكامل ساير بخشها مي گردد.
رشد اقتصادي علاوه بر عوامل توليد ( كار و سرمايه ) به بهبود كيفيت و نيروي كار ، پيشرفت تكنولوژي صرفه جويي هاي ناشي از كار بهتر ، تخصص مطلوبتر صنايع و نهايتاً به آموزش و پرورش نيز بستگي دارد.
آموزش و پرورش باعث شكوفايي استعدادها و ارتقا كيفيت نيروي انساني مي گردد و افزايش كيفيت نيروي انساني موجب افزايش بهره وري و رشد و تسريع ، رشد اقتصادي مي شود .
بطور خلاصه مي توان نقش و اهميت آموزش و پرورش را در رشد و توسعه اقتصادي به قرار زير بيان كرد :
1* ارتقاء سطح كارايي و قابليت نيروي كار از مهمترين وظايف آموزش و پرورش است
2* انطباق و سازگاري بيشتر نيروي كار در هنگام تعمييرات شرايط كار نظير تغييرات تكنولوژي در تداوم رشد اقتصادي امر بسيار مهمي است .
3* استفاده بهتر و مناسبتر از ماشين آلات و تجهيزات و تكنولوژي پيشرفته
4* تخصيص مناسبتر و مطلوبتر عوامل توليد كه موجب انطباق و تحرك بيشتر در نيروي كار و سرمايه و صنايع در سازمان مي شود
5* آموزش و پرورش موجب خلق ابداعات و شكوفايي استعدادها و تحصيل مهارتها مي گردد و درآمد افراد را در آينده افزايش مي دهد
6* آموزش و پرورش زمينه لازم براي ايجاد نگرشهاي فرهنگي و اجتماعي مناسب ، توسعه اقتصادي را فراهم مي آورد و نتايج مطلوبي را فراهم مي آورد نظير كنترل رشد جمعيت را بدست مي دهد
7* آموزش و پرورش در شكل گيري توزيع عادلانه درآمد نقش موثر است
 
 
انواع آموزش و پرورش :
1* رسمي و آكادميك : 1) ابتدايي 2) متوسطه 3)آموزش عالي
2* غير رسمي – ضمن خدمت
3* آزاد و همگاني
وضعيت آموزش و پرورش در كشورهاي جهان سوم :
1* بيسوادي عمومي 2* سرمايه گذاري در آموزش و پرورش
3* عدم كارايي 4* تقاضا براي آموزش 5* عدم تناسب با نيازهاي جامعه

6* نظام نابرابر آموزش و پرورش 7* بيكاري تحصيل كرده ها 8* فرار مغزها و وابستگي فكري 9* انتزاعي و تئوري بودن آموزش ها 10* عدم وجود تنوع آموزش

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:, :: 19:40 ::  نويسنده : افسانه

             
 

میرزا تقی خان، پسر کربلایی محمد قربان فراهانی، ملقب به اتابک اعظم امیر نظام و امیر کبیر، از بزرگترین رجال سیاسی و بزرگترین وزرای ایران در حدود سال 1223 قمری در فراهان به دنیا آمد


وی در خانواده‌ای از طبقات پایین جامعه به دنیا آمد. امیر کبیر کودکی و نوجوانی را در کنار خانواده قائم مقام سپری کرد. او از هوش سرشاری برخوردار بود.
 


امیر در کودکی هنگامی که ناهار فرزندان قائم مقام را می‌آورد، برای باز پس بردن ظروف در حجره می‌ایستاد و آنچه معلم به ایشان می‌آموخت، فرامی‌گرفت. روزی قائم مقام به آزمایش پسرانش آمد و هر چه از آنان پرسید، ندانستند. اما امیر جواب داد.


قائم مقام پرسید: تقی تو کجا درس خوانده‌ای؟ وی گفت: روزها که غذای آقازاده‌ها را می‌آورم، ایستاده می‌شنوم. قائم مقام انعامی به او داد، نگرفت و گریه کرد. به او گفت چه می‌خواهی؟ وی گفت: به معلم امر فرمایید درسی را که به آقازاده‌ها می‌دهد به من هم بیاموزد. قائم مقام پذیرفت و معلم را فرمود تا به او  نیز بیاموزد.

دوران کودکی و جوانی میرزا تقی خان زیر نظر و تربیت قائم مقام سپری شد. او شیوه‌های منشی گری، نامه‌نگاری و صدور احکام دیوانی را از قائم مقام آموخت تا آنجا که قائم مقام، تحریر و نگارش پاره‌ای از احکام و نوشته‌ها را به میرزا تقی‌خان محول کرد.

به تدریج کار او در محدوده شغل دبیری قرارگرفت و از رموز و ضوابط امور اداری و دیوانی به خوبی آگاهی یافت و به خاطر کفایت و لیاقتی که وی از خود نشان داد و بیشتر از آن علاقه شدیدی که ناصرالدین شاه به وی داشت به سمت صدراعظمی شاه منصوب شد.

عناوین امیر کبیر:
کربلایی محمد تقی، میرزا محمدتقی‌خان، مستوفی نظام، وزیر نظام، امیر نظام، امیر کبیر، امیراتابک اعظم، همچنین وی شوهرخواهر ناصر الدین شاه نیز شد.

اقدامات امیر کبیر در زمان صدارت:

ایجاد نظم در جامعه؛ در پی نظمی که او در جامعه برقرار کرد کمتر ظالمی قادر بود بر بیچارگان فقیر تعدی کند. وی دزدی و هرزگی و شرارت را درجامعه به حداقل رساند
 

  • براندازی رشوه‌خواری در جامعه
     
  • براندازی رسم قمه کشی؛ درتهران آن زمان رسم بود که جوانان قمه می‌بستند
     
  • سروسامان دادن به خزانه مملکت و قطع حقوق بسیاری از درباریان و وابستگان آنها
     
  • تأسیس اداره آگاهی؛ وی برای این که از روابط کارگزاران و مأموران دولت با مردم مطلع باشد اداره‌ای مخصوص و سرّی تشکیل داد و مأموران این اداره با لباس چوپان، گدا، فروشنده دوره گرد، راهزن و ... همه جا نفوذ داشتند و هر جا کار خلافی از کسی سر می‌زد، بی درنگ امیر را با خبر می‌کردند
     
  • واگذاری محاکم شرع به علمای صالح و براندازی رسم شکنجه
     
  • ساخت بیمارستان و مایه کوبی اجباری آبله در جامعه؛ هر کس از بیماری آبله می‌مرد، بستگان او را 5 تومان جریمه می‌کرد
     
  • ایجاد چاپارخانه برای مرسولات پستی، ایجاد میدان توپخانه و عمارت آن و همچنین سبزه میدان تهران
     
  • ساخت 200خانه در بیرون شهر برای مردم
     
  • تاسیس مدرسه دارالفنون و راه‌اندازی نخستین روزنامه درایران به نام وقایع اتفاقیه
     
  • ایجاد کارخانه‌های پارچه بافی، شکر ریزی، چینی و بلورسازی، کاغذ سازی، چدن ریزی
     
  • فرستادن ایرانیان به خارج برای تحصیلات و تدریس در ایران
     
  • استخدام استادان خارجی و تصمیم به جایگزینی آنها با ایرانیان
     
  • ترویج ترجمه و انتشار کتب علمی
     
  • ترویج ساده نویسی و لغو القاب
     
  • مرمت ابنیه تاریخی
     
  • فرستادن صنعتگر به روسیه و مقابله صنعتی با روسیه توسط دست توانای استاد کاران اصفهانی
     
  • بسط فلاحت و آبیاری
     
  • توسعه تجارت داخلی و خارجی
     
  • کوتاه کردن دست اجانب در امور کشور
     
  • تعیین مشی سیاسی معینی در سیاست خارجی
     
  • اصلاح امور مالی و تعدیل بودجه


 

امیرکبیر، یکی از صدراعظم‌های ایران در دوره ناصرالدین‌شاه قاجار بود. اصلاحات وی، اندکی پس از رسیدن به صدارت و با توجه به سن کم شاه (16 سال) آغاز شد و تا پایان صدارت کوتاه مدت او (سه سال و سه ماه) ادامه یافت.


دشمنی افرادی مانند آقاخان نوری و مهدعلیا و نادانی ناصرالدین شاه باعث شد تا در 20 محرم سال 1268 هجری قمری، امیرکبیر از صدارت معزول و در 25 محرم از امارت نظام و از تمام مشاغل دولتی برکنار و چند روز بعد به کاشان تبعید شود.

اما دشمنان وجود او را بیش از این تحمل نکرده و سرانجام وی به فرمان ناصرالدین شاه در روز جمعه 20 دی سال 1230 به دست نالایقی چون حاج علیخان مراغه‌ای معروف به حاجب‌الدوله در حمام فین کاشان به شهادت رسید.

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:, :: 18:11 ::  نويسنده : افسانه

آدولف هیتلر...............دیکتاتور آلمان...............نقاش پوستر
 آلبرت انیشتن.............فیزیکدان......... ...........منشی اداره ثبت
 الویس پریسلی..........خواننده.............. .........راننده کامیون

 امیرکبیر...................صدراعظم ناصرالدین شاه..................آشپز
 جرالدفورد ................رئیس جمهور آمریکا.............مانکن لباس مردانه
 جوزپه گاریبالدی.........انقلابی ایتالیایی...................ملوان
 جیمی کارتر...............رئیس جمهور آمریکا...............بادام کار
 رونالد ریگان................رئیس جمهور آمریکا..............هنرپیشه سینما
 شون کانری.............. هنرپیشه سینما..................بنا و راننده کامیون
کلارک گیبل................هنرپیشه سینما..................چوب بر
ویلیام فالکنر...............نویسنده......... ....................نقاش ساختمان
گاندی........................رهبر فقید هند....................وکیل دادگستری
جرج واشنگتن..............اولین رئیس جمهور آمریکا..................کشاورز
نادرشاه افشار.............موسس سلسله افشاریه................پوستین دوز
یعقوب لیث..................سرسلسله صفاریان.......................رویگر
آلپتکین.......................سلسله غزنویان........................غلام زر خرید
فرخی سیستانی.........شاعر مشهور ایران................کارگر کشاورز
حضرت محمد(ص)........پیامبر بزرگ اسلام...................شبانی/ تجارت
حضرت عیسی (ع).......پیامبر بزرگ مسیحیت...............نجار
حضرت موسی (ع).......پیامبر بزرگوار یهود..............چوپان
پاندیت نهرو.................نخست وزیر هند............وکیل دادگستری
موسولینی..................دیکتاتور ایتالیا................روزنامه نویس
ساموئل مورس............مخترع آمریکایی..............نقاش
جک لندن....................نویسنده آمریکایی............کارگر کشتی
آلبر کامو.....................نویسنده فرانسوی..............معلم
ریچارد نیکسون............رئیس جمهور آمریکا............وکیل دادگستری
آبراهام لینکلن.............رئیس جمهور آمریکا..............هیزم شکن
چارلز دیکنز.................نویسنده انگلیسی..............منشی
ارنست همینگوی.......نویسنده بزرگ آمریکایی...................خبرنگار
ویلیام شکسپیر..........نویسنده بزرگ انگلیسی............هنرپیشه سیار
فیدل کاسترو..............رئیس جمهور کوبا...............دانشجوی حقوق
کاردینال ریشیلو..........صدر اعظم معروف فرانسه.............. کشیش
ناپلئون بناپارت............امپراطور فرانسه....................افسر توپخانه
کریم خان زند............موسس سلسله زندیه..........تیر انداز سپاه نادر شاه
ژاندارک.................شخصیت نیمه مذهبی و قهرمان فرانسوی.........چوپان
توماس ادیسون..........مخترع بزرگ آمریکایی..............تلگرافچی
آلفرد نوبل................ بنیانگذار جایزه نوبل................. کارگر کارخانه
والت دیزنی...............مخترع سینمای انیمشن...........پادوی مغازه
میکلانژ.....................نقاش مجسمه ساز ایتالیایی............سنگ تراش


 

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:, :: 17:58 ::  نويسنده : افسانه

اقتصاد در دولت محمود احمدی نژاد بر اساس وعده‌ها و نظرات محمود احمدی نژاد دچار تغییراتی شد.او برنامه‌های اقتصادی خود را بر اساس آنچه اقتصاد اسلامی و اقتصاد عدالت محور می خواند اجراء کرد.طرح بنگاه‌های زود بازده، واگذاری طرح ها بدون انجام مناقصه به شرکت های متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ایجاد صندوق مهر رضا، طرح مسکن مهر و انحلال شورای برنامه ریزی، از جمله اقدامات دولت او بود.احمدی نژاد دیدگاه خود درباره اقتصاد را چنین بیان می‌کند:خدا را سپاسگزارم که چیزی از اقتصاد نمی دانم

یک دست شدن حاکمیت توسط جناح راست، حمایت علی خامنه‌ای و سازمانهای زیر نظر او (که بیش از نیمی از اقتصاد ایران را در اختیار دارند) از احمدی نژاد، تمرکز وی بر شعارهای اقتصادی از جمله آوردن پولنفت بر سر سفره مردم و کاهش تورم در کنار افزایش تاریخی و بی سابقه درآمدهای نفتی[نیازمند منبع]؛ توجه و انتظار بیشتر

واژه‌شناسی و آمار

پس از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد طرفداران و منتقدان این دولت اصطلاحات مخصوص به خود را برای اشاره به طرح‌ها و برنامه‌های اقتصادی این دولت به کار بردند به طور مثال پس از ادغام سازمان مدیریت و برنامه ریزی در نهاد ریاست جمهوری، در حالیکه طرفداران دولت آن را انقلاب بروکراتیک نامیدند منتقدان دولت آن راپایان برنامه‌ریزی علمی نامیدند. همچنین منتقدان دولت احمدی نژاد سیاست‌های اقتصادی او را توده گرا نامیدند درحالیکه حامیان دولت آن را سیاست مردم گرا می‌نامند. همچنین منتقدان دولت احمدی نژاد برنامه‌های اقتصادی این دولت را پوپولیستی می‌خوانند.

همچنین آمارهای اعلام شده از سوی احمدی نژاد و دیگر دولتمردان نیز مورد تردید واقع شده‌است.

افزایش شکاف طبقاتی

در آخرین سال دوره اول ریاست جمهوری احمدی نژاد بنا به آمار سازمان ملل، ضریب جینی در ایران به رقم ۰/۵۸ رسیده‌است. ضریب جینی از سال ۱۳۸۳ و پس از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد پیاپی افزایش یافته‌است[نیازمند منبع].ضریب جینی که میان ۰ تا ۱ تعیین می‌شود، نشاندهنده چگونگی توزیع ثروت میان شهروندان در یک کشور است. بالا بودن این ضریب نابرابر بودن توزیع سرمایه و درآمد را نشان می‌دهد. در سال ۲۰۰۸ ایران رتبه ۸۸ را از لحاظ برابری ثروت میان کشورها کسب کرد.

گزارش نظارتی برنامه چهارم توسعه در دوسال اول نیز افزایش شکاف طبقاتی را تایید کرد.

آمارهای اعلام شده توسط دولت احمدی نژاد با آمارهای اعلام شده توسط سازمان ملل و کارشناسان مستقل مغایرت داشته و مدعی بهبود وضعیت شکاف طبقاتی در ایران است. با وجود ادعای دولت مبنی بر بهبود وضعیت درآمدی مردم (که توسط سازمان ملل و کارشناسان مستقل رد شده‌است) وزارت رفاه و تامین اجتماعی دولت احمدی نژاد از اعلام خط فقر در کشور خود داری کرد. مصری در پاسخ به سوال خبرنگاران گفت:«اعلام خط فقر به چه درد می‌خورد؟!»

فساد مالی

بر اساس اطلاعات موسسه شفافیت بین‌المللی، فساد مالی در ایران در دوره دولت احمدی نژاد نسبت به سایر کشورها افزایش پیدا کرد بطوریکه رتبه ایران از لحاظ شفایت مالی از رتبه 93 در سال 2005 به رتبه 141 در میان فاسدترین کشورهای جهان سال 2008 رسید.

بیماری هلندی

واردات بی رویه کالاهای مصرفی با اتکا به دلارهای نفتی و خالی کردن صندوق ذخیره ارزی، اقتصاد ایران را دچار بیماری هلندی کرده است که عوارض آن در حال حاضر تورم متوسط است و در صورت قطع یا کاهش درآمد نفتی تورم فوق العاده زیاد و غیر قابل مهار خواهد بود و درمان این بیماری دست کم چندین سال به طول خواهد انجامید.

حساب ذخیره ارزی

موجودی حساب ذخیره ارزی در دروه دولت محمود احمدی نژاد با وجود افزایش در آمدهای نفتی کاهش یافت بطوریکه سازمان بازرشی کشور گزارشی را درباره برداشت‌های غیر قانونی از این حساب را به بالاترین مقانات ایران گزارش کرد. با وجود گزارش بانک مرکزی مبنی برکاهش حساب ذخیره ارزی، احمدی نژاد موجودی حساب ذخیره ارزی ایران را در تاریخ بی‌سابقه دانست ولی اعلام کرد میزان موجودی این حساب محرمانه است و نمی‌توان آن را اعلام کرد.

طرح‌ها

طرح بنگاه‌های زودبازده

دولت احمدی نژاد در ابتدای شروع به کار خود طرح بنگاه‌های زودبازده را به اجرا گذاشت. در این طرح بانک‌های دولتی مجبور شدند در اعطای تسهیلات، اولویت‌های دولت را در توسعه مناطق در نظر بگیرند و نفع بانک‌ها و ملاحظات تجاری در این زمینه نقش تعیین‌کننده‌ای نداشت.

به گفته موسی الرضا ثروتی عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی قرار بود در بین سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ تعداد سه میلیون و یکصد هزار شغل ایجاد گردد ولی این طرح تا کنون ۹۰۰ هزار شغل ایجاد کرده‌است به گفته وی قرار بود که در این پنج سال ۴۷ هزار میلیارد تومان (۴۷ میلیارد دلار) وام برای ایجاد بنگاههای زود بازده پرداخت شود اما تنها ۲۱ هزار میلیارد تومان (۲۱ میلیارد دلار) وام پرداخت شده‌است. از مشکلات عمده این طرح این است که برخی از افراد دریافت کننده این تسهیلات به دلیل مشکلاتی ورشکست شدند و برخی دیگر هم این وام را برای خرید ملک و زمین خرج کردند

طرح تحول اقتصادی

این طرح در سال آخر فعالیت دولت احمدی نژاد و ابتدا در پیام نوروزی وی مطرح شد. پس از سه ماه دولت جزئیات بیشتری از طرح را ارائه کرد. دولت مبالغ عظیمی از بودجه کشور را به پرداخت یارانه اختصاص می‌دهد. هدفمند کردن این یارانه‌ها از اهداف مهم طرح تحول اقتصادی است.


دولت اعلام کرد که در گام اول برای هدفمند کردن یارانه‌ها شناسایی و جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوارهای کشور از ۱
مردادآغاز خواهد شد. به همین منظور فرم‌هایی به رایگان در دفاتر پستی سراسر کشور توزیع می‌شود که خانوارهااطلاعات اقتصادی خود را در آن درج و پس از تائید مساجد به همراه کپی مدارک خواسته شده به مراکز مربوطه تحویل می‌شود. این طرح خانوارهای تا سقف شش نفر را پوشش می‌دهد.

به گفته احمدی نژاد طرح در نیمه دوم سال ۱۳۸۷ اجرا خواهد شد.

با ایجاد حساب برای هر خانواده یارانه حذف و بصورت نقدی هر سه ماه یکبار به حساب خانوارها واریز خواهد شد. محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که این طرح باید در مجمع بررسی شود.گفته می‌شود که این طرح کپی برنامه ایست که بانک جهانی در سال ۲۰۰۳ میلادی به ایران ارائه کرده بود

مراحل طرح

  • حذف یارانه کالاها
  • دادن یارانه نقدی به مردم
  • اصلاح نظام مالیات
  • اصلاح نظام گمرک
  • اصلاح نظام بانکداری
  • اصلاح واحد پول(برداشتن سه صفر از واحد پول)
  • اصلاح نظام توزیع

نظرات موافقان طرح

  • به گفته نماینده اردبیل در مجلس این طرح به ساماندهی اقتصاد کشور خواهد انجامید


نظرات مخالفان طرح

  • منتقدان معتقدند که اجرای این طرح به تورم ۱۴۰ درصدی خواهد انجامید. و تنها در بعد نظری قابل اجراست.
  • عطاالله مهاجرانی طرح تحول اقتصادی را طرحی ویرانگر نامید که می‌تواند سرنوشت کشور و نظام را عوض کند.

بانكداري :

یکی از اقدامات دولت احمدی نژاد انحلال شوراهای مختلف از جمله شورای پول و اعتبار بود که به گفته منتقدینش موجب تنش اقتصادی در کشور شده است .همچنین در این دوره ریاست بانک مرکزی بدلیل اختلاف با احمدی نژاد چند دور تغییر کرد. خصوصی سازیبانک ملت و آغاز واگذاری بانک تجارت از طریق بورس از دیگر اقدامات دولت احمدی نژاد بود.

منتقدین دولت معتقدند که بانک‌های ایران بسیار پیش از بحران اقتصاد جهانی بدلیل واگذاری گسترده منابع خود، ورشکست شده‌اند.


انحراف از قانون بودجه [ویرایش]

دولت احمدی نژاد بنا به اعلام دیوان محاسبات انحراف کم سابقه ۷۲ درصدی از قانون بودجه سال ۱۳۸۷ داشته‌است

منبع:ويكي پديا

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:, :: 17:52 ::  نويسنده : افسانه

 


مثلث برمودا محلی است وهم‌انگیز که در آن صدها هواپیما و کشتی در هوا و دریا ناپدید شده‌اند.
بیش از هزار نفر در این منطقه وحشت گم شده‌اند، بدون اینکه حتی یک جسد
یا قطعه پاره‌ای از یک هواپیما یا کشتی مفقود شده، به جا مانده باشد.

موقعیت مثلث برمودا
مثلث برمودا واقعاً یک مثلث نیست، بلکه شباهت بیشتری به یک بیضی (و شاید هم دایره‌ای بزرگ) دارد که در روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. رأس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته ، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و دوباره به طرف برمودا برگشته است. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا 80 درجه است، بر روی خطی که شمال حقیقی و شمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق می‌گردند. در این نقطه هیچ انحرافی در قطب نما محاسبه نمی‌شود.
در غرب اقیانوس اطلس، در آن سوی سواحل جنوب شرقی ایالات متحده ، ناحیه ‌ای وجود دارد که به شکل مثلث است . این ناحیه از برمودا در شمال آغاز می‌شود و تا قسمت جنوبی فلوریدا امتداد می‌یابد ، سپس از سمت شرق با گذشتن از جزایر باهاما و پورتوریکو، به طول جغرافیایی 40 درجه به سمت غرب کشیده می‌شود و دوباره به برمودا باز می‌گردد.

 
این ناحیه که به مثلث برمودا معروف است، در لیست رازهای ناشناخته جهان به مکانی اضطراب انگیز و باور نکردنی به ثبت رسیده است . در این مکان بیش از صدها هواپیما وکشتی بدون آنکه کوچکترین اثری از آنان باقی بماند ، ناپدید شده‌اند. اغلب این حوادث از سال 1945 به بعد روی داده است ،و در طول 26 سال اخیر بیش از 1000 نفر در این ناحیه از جهان جان خود را از دست داده اند ، بی آنکه حتی اثری از جسد یکی از آنها یا نشانه ای از بقایای هواپیماها و کشتی‌های ناپدید شده باقی مانده باشد .
وینسنت گادیس که مثلث برمودا را نامگذاری کرده، آن را به صورت زیر توصیف می‌کند: « یک خط از فلوریدا تا برمودا ، دیگری از برمودا تا پورتویکو می‌گذرد و سومین خط از میان باهاما به فلوریدا بر می‌گردد.


 


این محل فتنه‌انگیز و تقریبا باور نکردنی اسرار غیر قابل توصیف جهان را به خود اختصاص داده است. مثلث برمودا نامش را در نتیجه ناپدید شدن 6 هواپیمای نیروی دریایی همراه با تمام سرنشینان آنها در پنجم دسامبر 1945 کسب کرد. 5 فروند از این هواپیماها به دنبال اجرای مأموریتی عادی و آموزشی ، در منطقه مثلث ، پرواز می‌کردند که با ارسال پیامهایی عجیبی درخواست کمک کردند. هواپیمای ششم برای انجام عملیات نجات ، به هوا برخاست که هر شش هواپیما به طرز فوق‌العاده مشکوکی مفقود شدند.
آخرین پیامهای مخابره شده آنها با برج مراقبت حاکی از وضعیت غیر عادی ، عدم روئیت خشکی ، از کار افتادن قطب نماها یا چرخش سریع عقربه آنها و اطمینان نداشتن از موقعیتشان بود. این در حالی بود که شرایط جوی برای پرواز مساعد بود و خلبانان و دیگر سرنشینان افرادی با تجربه و ورزیده بودند. با وجود مدتها جستجو هیچ اثری از قطعه شکسته ، لکه روغن ، آثاری از اجسام شناور ، خدمه یا تجمع مشکوکی از کوسه‌ها دیده نشد. هیچ حادثه‌ای چه قبل و چه بعد از آن ، تا این حد حیرت‌آورتر از ناپدید شدن دسته جمعی هواپیماهای مذکور نبوده است. در حوادثی مشابه در این منطقه ‌قایقها و کشتیهایی مفقود شده‌اند (قربانیان مثلث برمودا)، در برخی موارد هم فقط خدمه و سرنشینان ناپدید گشته‌اند.

 

منطقه وحشت
همه روزه هواپیماهای متعددی بر فراز مثلث برمودا پرواز می‌کنند. کشتیهای بزرگ و کوچک در آبهای آن در حال ترددند و افراد زیادی برای بازدید ، به این منطقه مسافرت می‌کنند، بدون آنکه اتفاقی بیفتد. از طرف دیگر ، در دریاها و اقیانوسها در سراسر دنیا ، کشتیها و هواپیماهای زیادی مفقود شده و می‌شوند. پس چرا فقط مثلث برمودا از بقیه مناطق تفکیک شده است. علت این است که اولاً هیچ امیدی برای یافتن حتی اثر و نشانه‌ای وجود ندارد. ثانیاً در هیچ منطقه دیگر چنین ناپدید شدنهای بی دلیل ، بیشمار و نامعلوم روی نداده و به این خوبی ثبت نشده است.


مشاهدات و گزارشات
در بیشتر اتفاقات مثلث برمودا ، اکثر هواپیماها در حالی ناپدید شده‌اند که تماس رادیویی خود را با ایستگاههای مبدأ و مقصدشان تا آخرین لحظه حفظ کرده‌اند و یا برخی دیگر در لحظات آخر پیامهای غیر عادی مخابره کرده‌اند که حاکی از عدم کنترل آنان بر روی دستگاه و ابزارها بوده است و یا چرخش عقربه‌های قطب نما به دور خود و تغییر رنگ آسمان اطراف به زردی و مه آلودی ، آن هم در روز صاف و آفتابی و یا تغییراتی غیر عادی در آبها که تا لحظاتی قبل آرام بوده‌اند، بدون بیان هیچ دلیل روشنی از چگونگی این وقایع.
این پیامها رفته رفته ضعیف‌تر و غیرقابل تشخیص‌تر شده و یا سریعاً قطع شده‌اند. دقیقاً مثل اینکه چیزی ارتباط رادیویی را قطع کرده باشد و یا چنانچه اظهار عقیده شده، در حال دور شدن و عقب رفتن از فضا و زمان بوده و دورتر و دورتر شده‌اند. در برخی موارد گزارشها حاکی از آن بود که نوری ناشناخته و غیر قابل تشریح روئیت شده است. همچنین توده سیاه و تاریکی در سطح دریا که پس از مدتی ناپدید شده ، در جریان اتفاقات مزبور گزارش شده است.
در مواردی هم گزارش شده که نقطه تاریک بزرگی در میان ستارگان در آسمان دیده شده که نوری متحرک از طرف زمین به آن قسمت وارد شده و سپس هر دو ناپدید شده‌اند. در تمام مدت دیده شدن تاریکی ، دستگاهها و سایر ابزارهای قایق‌های ناظر از کار افتاده بودند که پس از رفع تاریکی آسمان ، دوباره شروع بکار کرده‌اند.
در یک مورد هم پیامی عجیب از یک کشتی باری ژاپنی بدین مضمون دریافت گردید. "خطری همانند یک خنجر هم اکنون ... به سرعت می‌آید ... ما نمی‌توانیم فرار کنیم ..." در هر حال بدون اینکه مشخص شود خنجر چه بود، کشتی ناپدید شد.


 

http://gorooh.parsiblog.comمنبع

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:, :: 17:46 ::  نويسنده : افسانه

- فلاویوس آریانوس که در قرن دوم میلادی می زیسته در کتابی که درباره جنگهای اسکندر نوشته بود از سفر دریاسالار ارتش اسکندر به دریای پارس نام برده است . وی این دریای پارس را به نام پرسیکون کایتاس نوشته است که همان خلیج فارس کنونی است .
-استرابون جغرافی دان نامور یونانی که در سالهای ?3 پیش از میلاد تا 19 پس از میلاد می زیسته است در نقشه های خود از همین نام برای دریای پارس استفاده کرده است .

-کلودیس پتوله یا بطلیموس جغرافی دان – نقشه نگار ریاضی دان و نویسنده قرن دوم میلادی در کتابهای نقشه های جهان خود که شامل 27 نقشه از جهان و کشورهای مختلف است نام دریای پارس را به نام پرسیکوس سینوس آورده است . وی امپراتوری شاهنشاهی اشکانی را به تصویر کشیده است .

-کوین کورسیوس روفوس مورخ نامدار رومی که یورشهای اسکندر به کشورهای مختلف را به رشته تحریر در آورده است در قمستی مربوط به ایران از دریای پارس به نام " اکوارم پرسیکو" نام برده است . که در پارسی امروزی به معنی آبگیر پارس ترجمه می شود .

-ابوبکر احمدبن محمد معروف به ابن فقیه در کتاب نامور خود ( مختصر البلدان ) از دریای پارس به نام بحر فارس نام برده است .


-ابوعلی احمدبن عمر در کتاب خود ( الاعلاق النفیسه ) از دریای ایران به نام خلیج فارس نام برده است .

-در کتاب عجایب الاقا لیم السبعه الی نهایه ا لعماره نام دریای ایران به صورت بحر فارس آمده است .

-در کتاب المسالک الممالک ابن خرداذبه بحر فارس مشهود است .


-ابوا لحسن علی حسین مسعودی مورخ نامدار در کتاب مشهور خود به نام مروج الذهب – التنبیه و الاشراف این دریای ایرانی را به نام حقیقی اش یعنی دریای پارس آورده است .

-ابن المطهر المقدسی در کتاب تاریخ خود ( ا لبلدء و ا لتواریخ ) نام دریای پارس را ذکر نموده است .

-ابن حوقل در کتاب صوره الارض نام دریای پارس را آورده است .

-المقدسی در کتاب احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم نام دریای پارس را نوشته است .

-ابوریحان بیرونی فیلسوف بزرگ ایرانی در کتاب عظیم التفهیم لاوائل صناعه التنجیم نام دریای پارس را ذکر نموده است .

-ابوعبدالله محمد بن محمد معروف به الشریف الادریسی در کتاب نزهه المشتاق فی اختراق الافاق نام دریای فارس را به روشنی چند بار آورده است .

-ابن بلخی در کتاب فارسنامه اش که یکی از مشهور ترین کتب تاریخی است نام دریای پارس را آورده است .

-یاقوت حموی در کتاب معجم البلدان نام دریای پارس را ذکر نموده است .

-قزوینی در کتاب آثار البلاد و اخبار العباد و عجایب المخلوقات و غرائب الموجودات نام دریای پارس را آورده است .

-ابوالفداء در کتاب تقویم البلدان نام دریای پارس را نوشته است .

-شمس الدین ابوعبدالله محمد ابن ابی طالب در کتاب نخبه ا لدهرفی عجایب البروالبحر نام دریای پارس را ذکر نموده است .

-شهاب الدین احمد بن عبدا لوهاب در کتاب نهایت الارب فی فنون ا لعرب نام دریای پارس را ذکر نموده است .

-حمدالله مستوفی قزوینی در کتاب نزهه القلوب نیز نام دریای پارس را آورده است .

-ابن بطوطه در سفرنامه خود به نام تحفه النظار فی غرایب الامصار و غرائب الاسفار نیز نام دریای پارس را ذکر کرده است

خلیفه در کتاب کشف الظنون نیز از دریای پارس نام آورده است .

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


 مقایسه و تحلیل عملکرد اقتصادی دولت‌های بعد از انقلاب

 
اهداف، سیاست ها، برنامه های توسعه و عملکرد
   اقتصاد ایران در دوران پس از انقلاب اسلامی شاهد بحران ها و نوسانانت بسیاری بوده است. این نوسانات عمدتا ناشی از تحولات اقتصادی-سیاسی منطقه و جهان بوده، ولیکن عنصر اصلی در مهار یا تشدید آنهاست، سیاست های بجا یا نابجای اتخاذ شده از سوی مسوولان اقتصادی است. در دوران بعد از انقلاب اسلامی ، چهار دوره نخست وزیری یا ریاست جمهوری تشکیل شد (مهندس موسوی، هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، محمود احمدی نژاد) که در هر یک از این دوره ها مشکلات و بحران هایی برای اقتصاد ایران به وجود آمد. (جنگ ، کاهش قیمت نفت، تحریم اقتصادی، کسری تراز پرداخت ها...) این دولت ها برای حل آن ها راهکارهای گوناگونی را اتخاذ کردند که با توجه به وضعیت و نهادهای دوران مربوطه ، نتایج متفاوتی حاصل گردید. در این نوشتار سعی شده است در ابتدا تحولات کلی این چهار دوره مورد بررسی قرار گرفته و سپس روند تغییرات چند شاخص اصلی اقتصاد بررسی شود چنین به نظر می رسد که در سه سال گذشته نسبت به سایر دوره ها، شرایط و منابع لازم برای رشد و توسعه اقتصادی مهیا بوده ولی نتایج و عملکرد اقتصادی گویای وضعیت مطلوبی نیست.
مقدمه ای در مورد دولت های بعد از انقلاب
دولت آقای میر حسین موسوی دوره 1361 – 1367
اهم اقدامات: 1- نظام کوپنی، 2- پایین نگهداشتن نرخ ارز
دولت "میر حسین موسوی" در شرایطی به وجود آمد که کشور درگیر جنگ تحمیلی بود. از سوی دیگر قیمت نفت در بازارهای جهانی تا سه برابر افزایش یافته و به واسطه این افزایش قیمت تولید ناخالص داخلی نیز دارای رشد بالایی بود. در سال های بعد از 1364 به دلیل تخریب زیر ساخت ها و کاهش شدید قیمت نفت ، تولید ناخالص داخلی کشور دچار کاهش شد.
در اوایل دهه 60 ایران با مسائل مربوط به شکل گیری انقلاب فرار سرمایه و نیروی انسانی بسیار کارآمد ملی کردن بانک ها و صنایع، جنگ و به تبع آن بکارگیری بخش عظیمی از عوامل تولید درآمدهای ارزی و نیروی انسانی کشور مواجه بود. کاهش درآمدهای نفتی ، کاهش تولید ناخالص داخلی، بیکاری 14 درصدی نیروی کار، رشد و گسترش مالکیت دولت در نهادهای اقتصادی سیستم نامناسب قیمت گذراری کالاها و توزیع رشد سریع کسری بودجه دولت افزایش شدید نقدینگی و تورم به همراه رشد شتابان جمعیت از دیگر مشکلات پیش روی کشور در آن برهه بودند.
در سال 1360 شورای اقتصاد اقدام به تصویب طرح پیشنهادی سازمان برنامه و بودجه مبنی بر نظام برنامه ریزی کشور نمود. در این طرح از چگونگی تدوین یک برنامه بلند مدت 20 ساله و برنامه های میان مدت پنج ساله جهت توسعه بخش های مختلف اقتصادی و استان های مختلف بحث به عمل آمده بود. لذا بر این اساس در پایان سال 61 لایحه ای تحت عنوان برنامه اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران 66-1362 به هیئت دولت تقدیم شد. این برنامه تعدیل شده برنامه ششم توسعه ای بود که پیش از انقلاب برای سال های 61-1357 با تکیه بر درآمدهای بسیار بالا و خوش بینانه نفتی تنظیم شده بود. ولی از آنجا که بر اساس واقعیت ها و منابع و شرایط واقعی کشور تنظیم نشده و در کل انسجام درونی نداشت، در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس مورد تصویب قرار نگرفت. در سال های 64 و 65 از آنجا که قیمت نفت در بازارهای جهانی به شدت کاهش یافت و کشور رفته رفته وارد شرایط سختی می شد، دولت وقت اقدام به طرح یک برنامه اضطراری نمود. این برنامه بر اساس محدودیت های ارزی تنظیم و هدف های عمده آن تامین کلیه نسازهای جنگ تحمیلی تامین حداقل نیازهای معیشیتی جامعه، و تلاش در جهت کنترل قیمت ها و اصلاح ساختار اقتصادی کشور بود و چون افق محدودی را در بر می گرفت رویکردی توسعه نگر نداشت. در سال 66 با وقوع حملات آمریکا به سکوهای نفتی و تقویت احتمال قطع واردات کشور برنامه شرایط بحران در سطح مسوولان اجرایی تدوین شد ولی از آنجایی که شرایط اضطراری پیش بینی شده در برنامه به وقوع نپیوست این برنامه به مرحله اجرا در نیامد.
دولت آقای هاشمی رفسنجانی
دوره : 1368-1375 برنامه اول و دوم
سیاست های عمده : 1- اجرای سیاست های تعدیل اقتصادی (آزاد سازی قیمت ها و نرخ ارز و خصوصی سازی) 2- راه اندازی بورس 3- بازی خسارت های ناشی از جنگ
در دهه دوم پس از انقلاب اسلامی و یک سال پس از پایان جنگ دولت برنامه اول توسعه را با انتخاب استراتژی آزاد سازی اقتصادی و بازسازی آغاز نمود. این برنامه در بهمن 68 به تصویب رسید و هدف های کلی آن عبارت بودند از بازسازی و تقویت ظرفیت دفاع ملی ، بازسازی مراکز تولیدی، ایجاد رشد اقتصادی با محوریت بخش کشاورزی و مهار تورم، تامین عدالت اجتماعی، تأمین حداقل نیازهای اساسی مردم تعیین و اصلاح الگوی مصرف و اصلاح سازمان و مدیریت اجرایی و قضایی کشور (قانون برنامه اول توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران)
این برنامه که برنامه های پس ا زدوره سیاست های انقباضی جنگ است سعی در عادی سازی وضعیت اقتصاد و اجرای سیاست های آزاد سازی و انبساطی داشت و لذا می توان برنامه اول را برنامه های چهارچوب سیاست های تعدیل دانست. چند ماه پس از تصویب برنامه اول، دولت برنامه هایی را جهت حمایت از اقشار آسیب پذیر ، طراحی نمود و در سطح محدودی در دولت به بحث گذاشت و به طور محرمانه به تصویب رساند. در این مصوبه اقدام به لحاظ سیاست هایی به منظور تثبیت مشکلات احتمالی ناشی از آزاد سازی ها و سیاست تعدیل کرده بود. سیاست کلی در زمینه بوده و وضعیت مالی دولت، کاهش اندازه بخش دولتی در اقتصاد کشور و ایجاد فضا و زمینه بیشتر برای فعالیت های بخش خصوصی بود مهم ترین خط مشی های برنامه اول در این زمینه عبارتند از کاهش سطح پوشش خدمات دولتی و آموزش و انتقال آن به بخش غیر دولتی، کاهش هزینه های دولت، تغییر سیستم سهمیه بندی کالاهای اساسی، تغییر سیاست نرخ گذاری کالاها و تعادلی شدن قیمت آن ها، خصوصی سازی موسسات دولتی و واگذاری تجارت خارجی به اشخاص حقیقی و حقوقی ، افزایش درآمدهای مالیاتی و کاهش کسری بودجه.
برنامه دوم از لحاظ استراتژی ها و الگوها ، شبیه برنامه اول بود ولی اهداف متفاوتی را دنبال می کرد. مهم ترین ویژگی برنامه دوم این بود که در آن به ساختارها و زیربناها توجه شده بود.
تربیت نیروی انسانی، بهره وری نیروی کار و عوامل تولید، توسعه پایدار و حفظ محیط زیست در مورد منابع پایان ناپذیر و همینطور مسئله تحقیقات و پژوهش در این برنامه مورد توجه قرار گرفته و سعی در کاهش اندازه دولت و تقویت بخش خصوصی و تعاونی ها شده بود. خلاصه اهداف و سیاست های برنامه دوم در بخش های مختلف را می توان این موارد را ذکر کرد:
الف- بخش تجارت خارجی: برقراری نظام نرخ ارز شناور مدیریت شده، ساده سازی روش های تجارت خارجی و گمرکی، تعیین تعرفه های گمرکی با حمایت از تولید کنندگان و مصرف کنندگان داخلی.
ب- بخش پولی: ایجاد انگیزه برای پس انداز از طریق منطقی کردن نرخ سود بانکی و انتشار اوراق مشارکت و سرمایه گذاری، توسعه اعتبارات بانک های تخصصی، حفظ ارزش پول ملی از طریق تنظیم رابطه رشد اقتصادی و رشد حجم نقدینگی برای کنترل تورم و برنامه ریزی برای بازپرداخت بدهی های دولت به نظام بانکی.
ج- بخش مالی: افزایش سهم مالیات ها در کل درآمد دولت ، حذف معافیت های اعطا شده به بخش های مختلف (به جز کشاورزی) وضع مالیات های غیر مستقیم، اعطای معافیت های مالیاتی به امور زیربنایی و فعالیت های مولد، اصلاحات در نظام مالیاتی، هدفمند ساختن یارانه ها، کوچک کردن تشکیلات اقتصادی دولت، ایجاد تعادل بین درآمد و هزینه دولت.
د- قیمت گذاری: ادامه سیاست های قیمت گذاری کالاها و خدمات، کاهش هزینه های تولید در طرف عرضه.
در برنامه دوم توسعه، محور توجه دولت ثبات اقتصادی بود. از آنجا که در اواخر برنامه دوم از یک سو تعهدات خارجی کشور بسیار افزایش یافت و از سوی دیگر تورم قیمت ها به شدت ثبات اقتصادی را تحت تاثیر قرار داده بود، این موضوع در کانون توجه دولت قرار گرفت. عناصر اصلی که بریای سیاست ثبات اقتصادی در برنامه دوم پیش بینی شده بود به شرح زیر بود:
1- مدیریت کلان اقتصادی شامل کنترل موثر جریان های مالی و تنظیم آن در قالب بودجه های متعادل و تنظیم افزایش حجم پول، در حدی که فشارهای تورمی را کاهش دهد.
2- حذف انحصارها و ایجاد فرصت های برابر برای فعالیت اقتصادی.
3- افزایش کارایی در استفاده از منابع عمومی.
4- تغییر در ساختار اداری دستگاه ها و موسسات دولتی در جهت کاهش اندازه دولت و افزایش کارایی دستگاه های باقیمانده.
در اجرای برنامه دوم، چرخشی استراتژیک رخ داد. برنامه دوم توسعه در سال 74 در شرایطی آغاز شد که به دلیل فشارهای اقتصادی ادامه روند آزاد سازی امکان پذیر نبود. کنترل ارز، افزایش انتظارات تورمی و فشار تقاضا برای خرید کالا و ارز ،قیمت کالاهای مصرفی در دو ماهه اول سال 74 حدود 14 درصد افزایش یافت که موجب شد نرخ تورم سال 74 به حدود 50 درصد برسد.
بنابر این مجموعه ای از سیستم های کنترل اقتصادی شامل سیستم چند نرخی ارز، برقراری مجدد کنترل قیمت ها، کنترل واردات و سیاست های پولی انقباضی اعمال شد که همگی نشانه ای از یک تغییر مجدد استراتژیک نسبت به استراتژی های اعلام شده در برنامه دوم بود. در این شرایط فشارهای آمریکا به ایران افزایش یافته و موجب افزایش قیمت دلار به 700 تومان شد. لذا قبل از اینکه سیاست های کنترلی بتواند مثمر ثمر واقع شود، بحران دوم ارز و تورم بود، شروع گردید و این بحران باعث شد که سیاست های تعدیل و آزاد سازی اقتصادی به طور کلی رها شود.
به دنبال آن دولت کلیه معاملات ارزی را قاچاق اعلام کرد و قیمت دلار را تحت کنترل قرار داد. این سیاست در کنترل ارز تا حدی موفق بود. سیاست دولت بر محور کنترل تورم قرار گرفت و تکیه و براساس این سیاست کنترل نقدینگی بانک ها بود و بنابراین سقف اعتبارات به شدت محدود شد. این سیاست هر چند باعث کاهش تورم در سال بعد شد، اما لطماتی را در بخش تولید و صنعت که به شدت دچار مشکل کمبود نقدینگی بودند، ایجاد کرد. (عملکرد برنامه دوم، سازمان برنامه و بودجه)
در مورد خصوصی سازی نیز هیئت وزیران در جلسات سال 1370 با توجه به اصل 134 و 138 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در جهت تحقق اهداف و سیاست های قانون برنامه اول توسعه اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و به منظور ارتقای کارایی فعالیت ها و کاهش حجم تصدی دولت در فعالیت های اقتصادی و خدماتی غیر ضرور و نیز ایجاد تعادل اقتصادی و استفاده بهینه از امکانات کشور، سیاست واگذاری سهام متعلق به دولت و سازمن ها و شرکت های دولتی را تصویب کرد.
هیئت وزیران در سال 1370 بنا به پیشنهاد وزارت صنایع سنگین و در اجرای سیاست های قانون برنامه پنج ساله اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، چگونگی واگذاری و فروش سهام شرکت های زامیاد، پارس خودرو، ایران خودرو، ایران وانت، ایران کاوه، سایپا، شهاب خودرو، خودروسازان، نورد و لوله اهواز، نورد و تولدی قطعات فولادی ،آلومینیوم اراک، صنایع دریایی و نحوه تأدیه غرامت به سهامداران قبلی واجد شرایط را تصویب نمود.
طبق مفاد تبصره 41 قانون برنامه دوم توسعه اقتصاد، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، به منظور جلب مشارکت بیشتر بخش های خصوصی و تعاونی در امور عمومی و خدمات اجتماعی ، تولید ،اشتغال ، تجارت ، تحقیقات ونگهداری و بهره برداری از تاسیسات زیر بنایی و عمومی ، دولت موظف شد با رعایت اصل 44 قانون اساسی و مصالح عمومی فعالیت های یاد شده بخش های دولتی را به بخش های خصوصی و تعاونی واگذار کند و برای فعال تر شدن این بخش ها تدابیر و اقداماتی از قبیل اصلاح مقررات، ارایه تسهیلات بانکی، تکمیل سرمایه گذاری زیر بنایی، توسعه و تسهیل ارتباطات و همچنین ترویج تشکل ها و ساختارهای صنعتی ، تحقیقاتی و پیمانکاری اتخاذ نماید. فهرست فعالیت ها، ترتیبات و آیین نامه اجرایی این تبصره ظرف مدت شش ماه توسط سازمان برنامه و بودجه وزارت امور اقتصادی و دارایی و دستگاه های ذی ربط تهیه و به تصویب هیئت وزیران رسید.
دولت آقای محمد خاتمی
دوره: 1376-1383 برنامه دوم و سوم
سیاست های عمده
1- اصلاح ساختارها 2- نظام مالیات ها (اصلاح مالیات بر شرکت ها) 3- یکسان سای نرخ ارز 4- تصویب و اجرای قانون سرمایه گذاری خارجی (که باعث افزایش1و4 میلیارد دلار سرمایه خارجی شد) 5- ایجاد بانک های خصوصی (اقتصاد نوین ، سامان، کارآفرین، پارسیان) 6- ایجاد بیمه های خصوصی 7- قانون تجمیع عوارض 8- ایجاد حساب ذخیره ارزی حاصل از درآمد نفت خام به منظور ایجاد ثبات در درآمدهای ارزی و ریالی و همینطور حساب ذخیره ریالی به منظور سرمایه گذاری در امور تولیدی 9- تلاش در جهت کنترل صندوق های قرض الحسنه 10- به بهره برداری رساندن چند واحد از میدان گازی پارس جنوبی .
مشکلات این دوره : 1- روند کند خصوصی سازی 2- کسر بودجه دولت (عمدتا به دلیل کاهش شدید قیمت نفت) 3- طرح های ناتمام 4- ادامه پرداخت یارانه سنگین به بخش های انرژی 5- موفق نبودن در زمینه مقررات زدایی 6-رواج بازار قاچاق و بازار غیر رسمی ارز 7- بالا بودن نرخ تورم
آغاز ریاست جمهوری آقای خاتمی در نیمه برنامه دوم با رکود اقتصادی فراگیر در کشورهای جنوب شرقی آسیا همراه بود که بر تقاضای نفت و صادرات غیر نفتی تاثیر گذاشته و در سال 77 با کاهش شدید قیمت نفت در بازار جهانی بر اقتصاد کشور تاثیر منفی بسیار داشت و شرایط رکود تورمی را بر ایران حاکم ساخت. این شرایط تورمی طوری بود که در سال 1378 رشد اقتصادی به 6/1 و تورم 1/20 درصد رسیده بود.
برنامه سوم در شرایطی تدوین گردید که به رغم 50 سال سابقه برنامه ریزی راهبرد مشخصی بر فرآیند برنامه ریزی حاکم نبوده و نوع برنامه ها از نظر جامعیت نگرش های منطقه ای- بخشی، عمق و حد تفصیل مشخصی نداشت. در دهه های اخیر، مفهوم برنامه ریزی را به مثابه تخصیص بودجه های پنج ساله پنداشته اند. در نتیجه هر برنامه به صورت انبوهی از اعداد و ارقام درآمده و حفظ سازگاری بین اجزای انبوه اطلاعات بسیار دشوار و حتی غیر ممکن بوده است. ضمن آن که تحقق عملی کمیات مورد نظر برنامه در گرو تحقق منابع پیش بینی شده در طی سال های برنامه است که به علت عدم قطعیت در حصول منابع مالی کشور و متاثر بودن از قیمت های جهانی نفت به طور معمول فاصله زیادی بین اهداف برنامه با عملکرد آن بوجود می آمد.
از مهم ترین ویژگی های برنامه های قبل، فقدان برنامه های عملیاتی و رهنمودها و سیاست های کلی برنامه بوده است. در نتیجه تخصیص منابع در این برنامه ها ارتباط دقیق و حساب شده ای با سیاست های کلی برنامه ها نداشتند به علاوه پس از تدوین و تصویب هر برنامه فعالیت نظام برنامه ریزی خاتمه می یافت و به رغم تحولات اقتصادی غیر قابل پیش بینی اعمال تغییرات لازم در برنامه امکان پذیر نبوده است. از این رو نظام برنامه ریزی برنامه سوم به گونه ای طراحی شد که اولا مجلس بتواند از طریق بررسی و تصویب هدف ها، جهت گیری ها و سیاست های اصلی برنامه، نظارت خود را بر عملکرد قوه مجریه، اعمال کند ، ثانیا انعطاف پذیری کافی برای اصلاح برنامه وجود داشته باشد.
مهم ترین ویژگی برنامه سوم این است که در این برنامه بر مشکل یابی و نهاد سازی برای حل مشکلات کشور تاکید شده است. لذا طراحان برنامه سوم عمدتا به دنبال یافتن خط مشی هایی بوده اند که بتوانند کل جامعه را متحول کنند. بنابراین برنامه سوم مجموعه ای از سیاست ها و راه حل هاست. این برنامه به مشکلات مهمی می پردازد که جامعه ایران در دهه سوم انقلاب با آن مواجه است. در این برنامه تحقق عدالت اجتماعی در اولویت قرار گرفته و رشد سریع اقتصادی، اشتغالزایی و مهار تورم از راههای نیل به این مقصود بر شمرده شده است. اموری همچون اصلاح اساسی ساختار اقتصادی، افزایش کارایی مدیران، ایجاد شبکه های تامین اجتماعی کارآمد و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی مورد تاکید است.
در مورد خصوصی سازی نیز طبق مصوبه در 76 مجلس شورای اسلامی طبق اصل چهل و سوم قانون اساسی و تبصره های (41) و (45) قانون برنامه دوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و به منظور کاهش حجم تصدی دولت و تشویق سرمایه گذاری بخش های تعاونی و خصوصی، دولت موظف شد تا قبل از تقدیم لایحه بودجه سال 1378 کل کشور به مجلس شورای اسلامی، نسبت به تعیین تکلیف کلیه شرکت های بخش دولتی از جمله شرکت ها و سازمان های دولتی موضع بند (و) تبصره 2 این قانون از طریق انحلال، واگذاری و فروش سهام به بخش های خصوصی و تعاونی اقدام کند آن دسته از شرکت هایی که در اجرای اصل چهل و چهارم قانون اساسی الزاما بایستی در اختیار دولت باشند از شمول این تبصره مستثنی هستند.
وجوه حاصل از فروش، واگذاری و انحلال شرکت هایی که سهام آن ها متعلق به دولت است (به نسبت سهام متعلق به دولت) باید به حساب درآمد عمومی واریز می شد وجوه حاصل از فروش و واگذاری و انحلال شرکت هایی که سهام آن ها متعلق به شرکت های دولتی و سازمان های انتفاعی وابسته به دولت است(به نسبت سهام متعلق به آن ها) پس از وضع مالیات بر علمکرد شرکت مربوطه بایستی حسب مورد در چهارچوب بوده مصوبه شرکت ذیربط به مصرف هزینه های سرمایه ای پرداخت بدهی های شرکت های دولتی موضوع ماده 32 قانون برنامه و بودجه مصوبه سال 1351 در اولویت قرار گیرد.
به منظور اجرای مفاد این تبصره کمیته ای به ریاست رییس جمهور و با عضویت وزیر امور اقتصادی و دارایی رییس سازمان برنامه و بودجه رییس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و رییس دستگاه اجرایی ذیربط حسب مورد تشکیل می شود.
طبق قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی مصوب 1379 مجلس شورای اسلامی، به منظور ارتقای کارایی و افزایش بهره وری منابع مادی و انسانی کشور و کارآمد کردن دولت در عرصه سیاست گذاری و توسعه توانمندی بخش های خصوصی و تعاونی، سهام شرکت های قابل واگذاری بخش دولتی در شرکت هایی که ادامه فعالیت آن ها در بخش دولتی غیر ضروری است، طبق مقررات این قانون با اولویت ایثارگران در شرایط مساوی به بخش های تعاونی و خصوصی فروخته می شد.
دولت آقای احمدی نژاد
دوره 1384-1387 برنامه چهارم
سیاست های عمده: 1- طرح سهام عدالت 2- تغییر در ساختار سازمان مدیریت و برنامه ریزی 3- سهمیه بندی بنزین 4- تغییر در بودجه ریزی سالانه 5- سیاست های انبساطی مالی که بر اثر افزایش دارایی های بانک مرکزی تورم را افزایش داد 6- طرح تحول اقتصادی.
لایحه برنامه چهارم توسعه که مهمترین مرحله تحقق جامعه آرمانی چشم انداز توسعه کشور محسوب می شود. در پی تحکیم مبانی و بسترهای رشدی است که فرصت های مدیریت بهتر ایران فردا و احکام مورد نیاز برای ایجاد مبانی جدید توسعه ای ایران را فراهم خواهد آورد. مهم ترین ویژگی برنامه چهارم تهیه و تنظیم این برنامه در چهارچوب چشم انداز بلند مدت کشو است؛ در تدوین چشم انداز بر اساس روندهای گذشته متغیر های کلان ،تصویری از آینده با فرض ادامه روند موجود ترسیم شد. سپس با توجه به واقعیت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه و امکانات و محدودیت ها، تصویری از آینده مطلوب ارایه شد. مطالعات مربوط به آمایش سرزمین از دیگر پایه های مورد استفاده در تنظیم چشم انداز بوده است.
در تدوین چشم انداز دو هدف بسیار مهم در نظر گرفته شده است، ایجاد اشتغال مولد و در آمد برای جمعیت جوان از طریق استقرار جریان رشد و توسعه پایدار و کم کردن فاصله کشور با کشورهای نوخاسته صنعتی به گونه ای که تا افق چشم انداز جایگاه اول را در منطقه به دست آورد.
ماموریت های نظام برنامه ریزی کشور را در طی دو دهه آینده می توان به شرح زیر تبیین نمود:
- برنامه پنج ساله چهارم: رشد پایداری اقتصادی دانایی محور
- برنامه پنج ساله پنجم : تثبیت مبانی رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی
- برنامه پنج ساله ششم و هفتم: توسعه مستمر پایدار و دانش بنیان کشور و تامین عدات اجتماعی
متوسط رشد سالانه اقتصادی 6/8 درصد سرمایه گذاری سالانه 11 درصد نرخ بیکاری 7 درصد و نرخ تورم 5 درصد در سال افق از مهم ترین هدف گذاری های موجود در چشم انداز است برای تحقق این اهداف رشد بهره وری نیروی کار به میزان 4/4 درصد در سال ضروری است.
اهداف کلی برنامه چهارم را می توان به این صورت بیان نمود: توسعه دانش پایه عدالت محور و در تعامل با جهان تامین مطمئن امنیت ملی و بازدارندگی همه جانبه، صیانت از هویت و فرهنگ اسلامی- ایرانی، حاکمیت موثر و استقرار دوت شایسته، ادعا شده که تقریبا تمام مشکلات فراروی کشور در ابعاد اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی تا حدود زیادی شناسایی شده و برای بسیاری از مشکلات راه حل اساسی داده شده است. در این ارتباط اهداف کمی پیش بینی شده در برنامه عبارتند از نرخ بیکاری 8 درصد در سال ، نرخ تورم 9/9 درصد در سال، رشد 2/4 درصد جمعیت شاغر، رشد اقتصادی سالانه 8درصد رشد سالانه سرمایه گذاری 2/12 درصد و رشد سالانه بهره وری 5/2 درصد قانون برنامه چهارم توسعه
ارزیابی کمی دولت ها
رشد اقتصادی
یکی از مهم ترین شاخص های بررسی وضعیت اقتصادی یک کشور در دوره های مختلف رشد تولید ناخالص داخلی است. در این راستا سعی می شود رشد تولید ناخالص داخلی در چهار دولت مذکور مورد بررسی قرار گیرد.
دولت میر حسین موسوی در شرایطی بوجود آمد که کشور درگیر جنگ تحمیلی بود. در سال های 60 و 61 قیمت نفت در بازارهای جهانی تا سه برابر افزایش یافته بود و به واسطه این افزایش قیمت تولید ناخالص داخلی نیز دارای رشد بالایی بود. به عنوان مثال در سال های 1362 رشد توید ناخالص داخلی حدود 11 درصد بود. ولیکن متاسفانه در سال های بعد از 1364 به دلیل تخریب زیر ساخت ها و کاهش شدید قیمت نفت تولید ناخالص داخلی کشور دچار کاهش شده و عمدتا دارای رشد منفی بود به عنوان مثال رشد در سال های 1365 و 1366 و 1367 به ترتیب 1 و 9- و 0 و 1- و 5 و 5- درصد بود.
در دوره هاشمی رفسنجانی که از سال 1368 آغاز شد، اقتصاد با رشدی حدود 9/5 درصد همراه بود در سال 1369 حتی این رشد به 1/14 درصد نیز رسید. از عوامل اصلی این رشد اقتصادی می توان آغاز بازسازی خسارت های جنگی افزایش بودجه عمرانی دولت و افزایش قیمت نفت را نام برد. به عنوان مثال قیمت نفت از 15 دلار در سال 1367 به 20 دلار در سال 1368 افزایش یافت که منجر به رشد تولید ناخالص داخلی شد. همچنین در سال های 71 و 72 شاهد کاهش در قیمت های جهانی نفت و به تبع آن کاهش شدید رشد تولید ناخالص داخلی مواجه شدیم. این رشد در سال های 71 و 72 و 73 به ترتیب معادل 4 و 5 و 1 و 5 و صفر درصد رسید. در دو سال انتهایی دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی رشد تولید ناخالص داخلی مجددا شروع به افزایش کرد به گونه ای که در سال 75 به رقم 1/6 درصد رسید.
شروع دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی با کاهش قیمت نفت همراه بود که باعث کاهش شدید درآمدهای نفتی و بالتبع کاهش تولید ناخالص داخلی شد به گونه ای که رشد تولید ناخالص داخلی در سال 76 ، 77 ، 78 به ترتیب 8 و 2 و 9 و 2 و 7 و 1 درصد رسید. از سال 81 به بعد به دلیل مناسب بودن شرایط آب هوایی و از سوی دیگر متعادل شدن و افزایش قیمت نفت، رشد تولید ناخالص افزایش یافت و به رقم 6 و 7 درصد رسید.
بر اساس برآوردهای اولیه، اقتصاد ایران در سال 1386 در مقایسه با سال قبل از رشد مناسبی برخوردار بوده است. محاسبات فصل نشان می دهد که تولید ناخالص داخلی کشور به قیمت پایه و به قیمت ثابت سال 1376 از 446880 میلیارد ریال در سال 1385 به رقم 477683 میلیارد ریال افزایش یافته و به عبارت دیگر گویای 9/6 درصد رشد می باشد. همچنین نرخ رشد تولید ناخالص داخلی سال 1385 معادل 2/6 درصد برخوردار بوده است. در نتیجه در سال 1386 بخش ناخالص داخلی سال 1385 معادل 2/6 درصد برخوردار بوده است. در نتیجه در سال 1386 بخش واقعی اقتصاد از 7/0 درصد افزایش در نرخ رشد برخوردار بوده است.
ویژگی مهم بخش واقعی در دوره های اخیر پیشی گرفتن تولید بالفعل اقتصاد از تولید بالقوه از اوایل دهه 1380 است این امر به معنی مسلط بودن عامل تقاضا در تحریک تولید و عدم پشتیبانی آن توسط ظرفیت های تولیدی کشور (اعم از نیروی کار، سرمایه، انرژی، تکنولوژی و توان مدیریتی) است. مثبت بودن شکاف تولید (به معنی پیشی گرفتن تولید واقعی از روند بلند مدت آن) و استمرار آن طی یک دوره چند ساله موجب تشدید تورم و علامت ماندگار نبودن رشدهای تولیدی است که از روند بلند مدت آن فاصله قابل توجهی دارند.
سهم ارزش افزوده گروه ها
سهم ارزش افزوده گروه های مختلف در دوران پس از انقلاب دچار نوسانات زیادی بوده است. ملاحظه این سهم در گروه کشاورزی نشان از افزایش متوسط آن در دوره آقای موسوی (67-1361) از 11/0 به 16/0 درصد و کاهش تدریجی آن در دوره های بعدی دارد. این سهم در دوره ریاست جمهوری آقایان هاشمی، خاتمی، و احمدی نژاد به طور متوسط 14/0 درصد بوده است.
سهم ارزش افزوده گروه نفت در طی سال های مورد بررسی از 17/0 به 10/0 درصد کاهش یافته است. بیشترین کاهش در دوران ریاست جمهوری آقایان خاتمی و احمدی نژاد رخ داده است که متوسط آن از 15/0 در سال 1375 به 10/0 درصد در سال 1385 کاهش یافته است. ارزش افزوده گروه نفت در سال 1386 به قیمت های ثابت سال 1376 به میزان 47947 میلیارد ریال برآورد شد که نسبت به سال قبل افزایش نشان می دهد. افزایش تولید و صادرات نفت خام، افزایش تولید و صادرات میعانات گازی، تولید گاز طبیعی و صادرات پروپان و بوتان از جمله علل اصلی رشد ارزش افزوده گروه نفت بوده اند. گروه صنایع و معادن در سال 1386 از نرخ رشدی معادل 8 درصدی را به خود اختصاص داده اند. در سال 1386 تولید اقلام عمده صنعتی همچون فولاد خام، محصولات فولادی، سیمان و انواع خودرو، 3 درصد رشد یافته است. با آغاز دوره رونق در تولید ساختمان بخش خصوصی ارزش سرمایه گذاری در این بخش طی سال 80 واحد درصد رشد داشته است. گروه خدمات بیشترین سهم از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده است.
وضعیت مالی دولت
در دوره آقای هاشمی سیاست کلی در زمینه بودجه و وضعیت مالی دولت کاهش اندازه بخش دولتی در اقتصاد کشور و ایجاد فضا و زمینه بیشتر برای فعالیت های بخش خصوصی بود.
مهم ترین خط مشی های برنامه در این زمینه عبارتند از کاهش سطح پوشش خدمات دولتی و آموزش و انتقال آن به بخش غیر دولتی ، کاهش هزینه های دولت، تغییر سیستم سهمیه بندی کالاهای اساسی، تغییر سیاست نرخ گذاری کالاها و تعادلی شدن قیمت ها، خصوصی سازی موسسات دولتی، واگذاری تجارت خارجی به اشخاص حقیقی و حقوقی، افزایش درآمدهای مالیاتی و کاهش کسری بودجه.
طبق گزارش مستندات برنامه دوم، برنامه اول در ایجاد بسترهای قانونی متناسب با سیاست های راهبردی اعلام شده موفق نبود، به طوری که استراتژی خصوصی سازی شرکت های دولتی و آزاد سازی تجارت خارجی با شکست مواجه شد. در عمل تنها در مالکیت شرکت های دولتی تغییراتی ایجاد شد و مالکیت آن ها از دولت به سایر نهادهای غیر خصوصی منتقل شد. به این ترتیب تعداد و نقش اقتصادی شرکت های دولتی و حجم منابعی که از مجموع امکانات کشور ترتیب، تعداد و نقش اقتصادی شرکت های دولتی و حجم منابعی که از مجموع امکانات کشور در اختیار داشتند افزایش یافته و در عوض فشار مالی و اعتباری کشور به طور فزاینده ای متوجه بخش های عمومی دولتی و بخش خصوصی شد. از ویژگی های مهم بودجه سال های 72-68 افزایش قابل توجه در آمد و کاهش شدید کسری بودجه است به طوری که طبق آمارهای بانک مرکزی کسری بودجه از 2/2125 میلیارد ریال در سال 67 به 2/636 میلیارد ریال در سال 72 تقلیل یافت. طی این دوره دولت اقدامات وسیعی را در جهت هر چه بیشتر آشکار شدن تقلیل یافت.
 طی این دوره دولت اقدامات وسیعی را در جهت هر چه بیشتر آشکار شدن سوبسیدهای پنهان در بودجه در طی برنامه از یک سو تعداد کالاهای مشمول سوبسیدهای مستقیم و غیر مستقیم کاهش یافته و از طرف سوی دیگر با اصلاح مکانیزم قیمت ها، امکان آشکار گردیدن سوبسیدهای پنهان فراهم گردید ولی علی رغم تمام تلاش ها در این سال ها تقریبا 18 درصد بودجه دولت صرف سوبسید شده و سوبسید ضمنی انرژی معادل 80 درصد بودجه عمومی کشور بود. به دلیل تغییر نرخ ارز از 70 ریال در سال 67 به 1640 ریال در سال 1372 سهم نفت در درآمدهای دولت از 6/38 درصد به 1/72 درصد رسید و نسبت هزینه های عمرانی به کل هزینه ها از 4/19 درصد به 7/33 درصد بالغ گردید. از کل درآمدهای غیر نفتی در دوره مورد بررسی 2/29 درصد مربوط به درآمدهای مالیاتی بوده است.
 
- حدف قانون مالیات بر مجموع درآمد، که در مقایسه با توجیه تئوریک این مالیات (با پایه مالیاتی مجموع درآمد) و آثار توزیعی و به خصوص نقش مثبت آن در جلوگیری از پولشویی و ... به نظر اصلاح تلقی نمی شود. گرچه این نوع مالیات قبل از آن هم به دلیل دشواری در ایران به اجرا در نیامده بود.
یکی دیگر از اصلاحات مهم مربوط به تغییر در نرخ مالیات بر سود شرکت هاست. با اصلاحیه قانون مالیات های مستقیم 80 نرخ های مالیاتی تصاعدی بر شرکت ها که حداقل 12 و حداکثر 54 درصد بود به نرخ مقطوع 25 درصد کاهش یافت.
مقایسه سهم انواع مالیات ها در بودجه دولت نشان دهنده این است که مالیات بر شرکت ها و مالیات بر درآمد همواره بیشترین سهم و مالیات بر مصرف و فروش کمترین سهم را در کل درآمدهای مالیاتی دولت داشته اند.
بخش پولی و بانکی
هدف برنامه اول در زمینه پولی، کاهش رشد نقدینگی و تورم از طریق کاهش کسری بودجه بود به طوری که پیش بینی شده بود حجم نقدینگی از 8/23 درصد در سال 67 به 3/5 درصددر سال 72 تنزل یابد و به تبع آن تورم نیز از 5/28 درصد در سال 67 به 9/8 درصد در سال 72 برسد. اما مقایسه عملکرد برنامه اول نشان می دهد که حجم نقدینگی در سال 72 رشدی معادل 9/34 درصد داشته و نرخ تورم معادل 8/22 درصد بوده است. علت این امر را می توان در افزایش شدید اعتبارات بانکی اعطایی به شرکت های دولتی و وابسته به دولت مانند بنیادها دانست. همانطور که گفته شد یکی از اهداف برنامه اول بازسازی کشور پس از جنگ بود و لذا هزینه های سرمایه گذاری به مقدار شدیدی که متناسب با امکانات مالی کشور نبود، افزایش یافت. در نتیجه به علت سیاست های شدید انبساطی، حجم نقدینگی بسیار بالا رفته و در نتیجه سطح قیمت ها به طور متوسط سالانه 8/18 درصد افزایش یافت که از رشد پیش بینی شده در برنامه 4/14 درصد بیشتر بوده است.
قابل ذکر است که بر خلاف سنوات گذشته که افزایش نقدینگی عمدتا ناشی از کسری بودجه یعنی بدهی خالص بخش دولتی به سیستم بانکی بوده است در طی سال های 72-68 افزایش نقدینگی عمدتا تحت تاثیر افزایش بدهی بخش خصوصی تحقق یافته است.
شاخص قیمت ها و تورم
در دوره مهندس موسوی مشکلات ناشی از جنگ تحمیلی به همراه کمبود منابع ارزی و سهمیه بندی کالاها باعث تورم شد که در سال 61 حدود 20 درصد بود این روند تا انتهای دوره جنگ ادامه داشت به طوری که در سال های 66 و 67 تورمی معادل 28 درصد در اقتصاد حاکم بود.
باید افزود که این تورم اجتناب ناپذیر بود چرا که ابزارهای دولت در جهت کاهش آن بسیار محدود بود.
در دوره آقای هاشمی به واسطه آزاد سازی قیمت ها و سیاست های تعدیل و مهم تر از آن ها سیاست های انبساطی دولت تورم نرخ شتابنده ای گرفت به نحوی که در سال 73 و 74 به عدد 35 و 49 درصد رسید. دلیل اصلی نرخ بالای تورم در این دوره را به نوع و نحوه اجرای سیاست های اقتصادی می توان نسبت داد چرا که سایر سیاست های پولی و مالی انبساطی همراه شده بود.
در دوره آقای خاتمی نرخ تورم کاهش قابل توجهی داشت ابتدای دوره اول ریاست جمهوری او یعنی سال های 76 و 77 نرخ تورم 17 و 18 درصد بود و در انتهای دوره اول یعنی سال 79 به 12 درصد کاهش یافت. دوره دوم نیز به همین روال ادامه یافت چرا که به دلیل کاهش درآمد نفت، عمدتا سیاست انقباض مالی اجرا می شد.
دوره آقای احمدی نژاد با افزایش شدید قیمت نفت همراه بود و به پشتوانه درآمدهای عظیم نفتی در بودجه ریزی سیاست انبساطی اجرا شد و بعلاوه به دلیل حضور درآمدهای نفت در ذخایر بانک مرکزی و در ادامه اجرای سیاست وارم های زودبازده سبب انبساط شدید در بخش پولی شده و باعث افزایش شدید تقاضا در تمامی بخش های اقتصادی شد که این موضوع نیز به تورم شدیدی منجر شد. اما تعدیل سبد کالاهای مصرفی (کاهش سهم مسکن در سبد) باعث تعدیل تورم شد.
شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری ایران در تیرماه 1387 نسبت به ماه قبل 5/0 درصد افزایش یافت که در مقایسه با افزایش 2/2 درصدی شاخص مذکور در خردادماه افت قابل ملاحظه ای داشت که می تواند ناشی از سیاست های بانک مرکزی در تابستان باشد.
شاخص مذکور نسبت به ماه مشابه سال قبل 1/26 درصد افزایش داشته است. متوسط شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری ایران (شاخص تورم) در دوازده ماه منتهی به تیر 1387 نسبت به دوازده ماه منتهی به تیر 1386 معادل 5/21 درصد افزایش داشته است.
شاخص بازار مالی
سیستم های مالی با کارکردهای کسب اطلاعات در مورد فرصت های سرمایه گذاری، نظارت بر سرمایه گذاری های انجام شده توزیع ریسک تجمیع پس اندازها و همچنین تسهیل مبادله کالاها و خدمات باعث کاهش هزینه های معاملاتی و بهبود تخصیص منابع و در نهایت رشد اقتصادی می شوند در این بخش به ابعاد کلی تعیین کننده وضعیت مالی اشاره شده و به منظور ترسیم تصویری از وضعیت مالی کشور در سال های اخیر، ابعاد مختلف این شاخص مورد اندازه گیری قرار گرفته اند.
همانطور که در مقدمه گفته شد بورس اوراق بهادار در دوره آقای هاشمی ایجاد شد. در انتهای این دوره شاخص بورس در وضعیت مطلوبی قرار داشت به طوری که در سال 73 و 74 به ترتیب 72 و 123 درصد رشد در شاخص قیمت سهام مشاهده می شود.
در ابتدای دوره آقای خاتمی شاخص بورس با کاهش همراه بود ولی به دلیل خوش بین شدن سرمایه گذاران از سال 78 به بعد شاخص سهام با رشدی معادل 43 درصد مواجه شد و روند افزایشی آن تا انتهای دوره ادامه داشت به نحوی که حتی در سال 84 نرخ آن به 124 درصد رسید.
از ابتدای دوره آقای احمدی نژاد سیاست های اقتصادی و وضعیت منطقه سرمایه گذاران را به این جمع بندی رساند که منتظر موقعیت مناسب بمانند و سرمایه گذاری هایشان را به تعویق اندازند به همین دلیل علیرغم تزریق سهام شرکت های خصوصی شده شاخص سهام در این دوره روند مطلوبی نداشت.
تحولات نرخ ارز
تا قبل از اجرای برنامه اول به دلیل وجود کسری شدید بودجه و بدهی دولت به بانک ها نقدینگی و نرخ تورم به شدت افزایش یافت به علت کاهش درآمد ارزی و مازاد تقاضای ارز نسبت به عرضه ارزش ریال در مقابل ارزهای خارجی کاهش یافت اما مقامات از پذیرش این واقعیت خودداری نموده و سعی کردند با ایجاد مکانیزم دولتی برای تخصیص ارز بر مشکلات فائق آیند. با گذشت زمان و افزایش نرخ رسمی و بازاری ارز، مقامات پولی نظام چند نرخی ارز را مورد توجه قرار دادند. اما نظام چند نرخی نیز موثر واقع نشد و از سال 67 نظام شناور مدیریت شده و تک نرخی نمودن ارز بر بازار حاکم گردید. همراه با افزایش بدهی های خارجی کسری بودجه و تورم منجر ب
iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:, :: 17:22 ::  نويسنده : افسانه

پرچم زمان کورش کبیر559 سال پیش از میلاد


 



 


درفش کاویانی


 



 پرچم در دوره شاه طهماسب


 

 



دوره شاه صفی دوم



 

 

دوره نادرشاه

 

 


دوره علی قلی شاه عادل

 

 


دوره آقا محمدخان قاجار
 

 




 دوره محمد شاه قاجار
 

 




 

دوره ناصرالدین شاه



 


 


دوره رضاخان و پسرش

 

 


پرچم فعلی

 



 


 

 

 


 



 


 

 



 


 

 



 


 


پیشینه

نخستین اشاره در تاریخ اساطیر ایران به وجود پرچم، به قیام کاوه آهنگر علیه ظلم و ستم آژی دهاک(ضحاک) بر میگردد. در آن هنگام کاوه برای آن که مردم را علیه ضحاک بشوراند، پیش بند چرمی خود را بر سر چوبی کرد و آن را بالا گرفت تا مردم گرد او جمع شدند. سپس کاخ فرمانروای خونخوار را در هم کوبید و فریدون را بر تخت شاهی نشانید.فریدون نیز پس از آنکه فرمان داد تا پاره چرم پیش بند کاوه را با دیباهای زرد و سرخ و بنفش آراستند و دُر و گوهر به آن افزودند، آن را درفش شاهی خواند و بدین سان " درفش کاویان " پدید آمد. نخستین رنگهای پرچم ایران زرد و سرخ و بنفش بود، بدون آنکه نشانه ای ویژه بر روی آن وجود داشته باشد. درفش کاویان صرفاً افسانه نبوده و به استناد تاریخ تا پیش از حمله اعراب به ایران، بویژه در زمان ساسانیان و هخامنشیان پرچم ملی و نظامی ایران را درفش کاویان می گفتند، هر چند این درفش کاویانی اساطیری نبوده است. محمدبن جریر طبری در کتاب تاریخ خود به نام الامم و الملوک مینویسد: درفش کاویان از پوست پلنگ درست شده، به درازای دوازده ارش که اگر هر ارش را که فاصله بین نوک انگشتان دست تا بندگاه آرنج است 60 سانتی متر به حساب آوریم، تقریباٌ پنج متر عرض و هفت متر طول میشود. ابولحسن مسعودی در مروج اهب نیز به همین موضوع اشاره میکند. به روایت اکثر کتب تاریخی، درفش کاویان زمان ساسانیان از پوست شیر یا پلنگ ساخته شده بود، بدون آنکه نقش جانوری بر روی آن باشد. هر پادشاهی که به قدرت می رسید تعدادی جواهر بر آن می افزود. به هنگام حملهٌ اعراب به ایران، در جنگی که در اطراف شهر نهاوند در گرفت درفش کاویان به دست آنان افتاد و چون آن را همراه با فرش مشهور " بهارستان " نزد عمربن خطاب خلیفه مسلمانان، بردند وی از بسیاری گوهرها، دُرها و جواهراتی که به درفش آویخته شده بود دچار شگفتی شد و به نوشته فضل الله حسینی قزوینی در کتاب المعجم مینویسد: " امیر المومنین سپس بفرمود تا آن گوهرها را برداشتند و آن پوست را سوزانیدند "
با فتح ایران به دست اعراب - مسلمان، ایرانیان تا دویست سال هیچ درفش یا پرچمی نداشتند و تنها دو تن از قهرمانان ملی ایران زمین، یعنی ابومسلم خراسانی و بابک خرم دین دارای پرچم بودند. ابومسلم پرچمی یکسره سیاه رنگ داشت و بابک سرخ رنگ به همین روی بود که طرفداران این دو را سیاه جامگان و سرخ جامگان می خواندند. از آنجائی که علمای اسلام تصویرپردازی و نگارگری را حرام میدانستند تا سالهای مدید هیچ نقش و نگاری از جانداران بر روی درفش ها تصویر نمی شد

نخستین تصویر بر روی پرچم ایران

در سال 355 خورشیدی 976 میلادی که غزنویان، با شکست دادن سامانیان، زمام امور را در دست گرفتند، سلطان محمود غزنوی برای نخستین بار دستور داد نقش یک ماه را بر روی پرچم خود که رنگ زمینه آن یکسره سیاه بود زردوزی کنند. سپس در سال 410 خورشیدی ( 1031 میلادی ) سلطان مسعود غزنوی به انگیزه دلبستگی به شکار شیر دستور داد نقش و نگار یک شیر جایگزین ماه شود و از آن پس هیچگاه تا انقلاب ایران در سال ????شمسی مقارن با ????میلادی تصویر شیر از روی پرچم ملی ایران برداشته نشد.

افزوده شدن نقش خورشید بر پشت شیر

در زمان خوارزمشاهیان یا سلجوقیان سکه هائی زده شد که بر روی آن نقش خورشید بر پشت آمده بود، رسمی که به سرعت در مورد پرچمها نیز رعایت گردید. در مورد علت استفاده از خورشید دو دیدگاه وجود دارد، یکی اینکه چون شیر گذشته از نماد دلاوری و قدرت، نشانه ماه مرداد ( اسد ) هم بوده و خورشید در ماه مرداد در اوج بلندی و گرمای خود است، به این ترتیب همبستگی میان خانه شیر ( برج اسد ) با میانهٌ تابستان نشان داده می شود. نظریه دیگر بر تاًثیر آئین مهرپرستی و میترائیسم در ایران دلالت دارد و حکایت از آن دارد که به دلیل تقدس خورشید در این آئین، ایرانیان کهن ترجیح دادند خورشید بر روی سکه ها و پرچم بر پشت شیر قرار گیرد

پرچم در دوران صفویان

در میان شاهان سلسله صفویان که حدود 230 سال بر ایران حاکم بودند تنها شاه اسماعیل اول و شاه طهماسب اول بر روی پرچم خود نقش شیر و خورشید نداشتند. پرچم شاه اسماعیل یکسره سبز رنگ بود و بر بالای آن تصویر ماه قرار داشت. شاه طهماسب نیز چون خود زادهً ماه فروردین ( برج حمل ) بود دستور داد به جای شیر و خورشید تصویر گوسفند ( نماد برج حمل ) را هم بر روی پرچمها و هم بر سکه ها ترسیم کنند. پرچم ایران در بقیهً دوران حاکمیت صفویان سبز رنگ بود و شیر و خورشید را بر روی آن زردوزی می کردند. البته موقعیت و طرز قرارگرفتن شیر در همهً این پرچمها یکسان نبوده، شیر گه نشسته بوده، گاه نیمرخ و گاه رو به سوی بیننده. در بعضی موارد هم خورشید از شیر جدا بوده و گاه چسبیده به آن. به استناد سیاحت نامهً ژان شاردن جهانگرد فرانسوی استفاده او بیرق های نوک تیز و باریک که بر روی آن آیه ای از قرآن و تصویر شمشیر دوسر علی یا شیر خورشید بوده، در دوران صفویان رسم بوده است. به نظر می آید که پرچم ایران تا زمان قاجارها، مانند پرچم اعراب، سه گوشه بوده نه چهارگوش

پرچم در عهد نادرشاه افشار

نادر که مردی خود ساخته بود توانست با کوششی عظیم ایران را از حکومت ملوک الطوایفی رها ساخته، بار دیگر یکپارچه و متحد کند. سپاه او از سوی جنوب تا دهلی، از شمال تا خوارزم و سمرقند و بخارا، و از غرب تا موصل و کرکوک و بغداد و از شرق تا مرز چین پیش روی کرد. در همین دوره بود که تغییراتی در خور در پرچم ملی و نظامی ایران بوجود آمد. درفش شاهی یا بیرق سلطنتی در دوران نادرشاه از ابریشم سرخ و زرد ساخته می شد و بر روی آن تصویر شیر و خورشید هم وجود داشت اما درفش ملی ایرانیان در این زمان سه رنگ سبز و سفید و سرخ با شیری در حالت نیمرخ و در حال راه رفتن داشته که خورشیدی نیمه بر آمده بر پشت آن بود و در درون دایره خورشید نوشته بود: " المک الله " سپاهیان نادر در تصویری که از جنگ وی با محمد گورکانی، پادشاه هند، کشیده شده، بیرقی سه گوش با رنگ سفید در دست دارند که در گوشهً بالائی آن نواری سبز رنگ و در قسمت پائیتی آن نواری سرخ دوخته شده است. شیری با دم برافراشته به صورت نیمرخ در حال راه رفتن است و درون دایره خورشید آن بازهم " المک الله " آمده است. بر این اساس میتوان گفت پرچم سه رنگ عهد نادر مادر پرچم سه رنگ فعلی ایران است. زیرا در این زمان بود که برای نخستین بار این سه رنگ بر روی پرچم های نظامی و ملی آمد، هر چند هنوز پرچمها سه گوشه بودند.

دورهً قاجارها، پرچم چهار گوشه

در دوران آغامحمدخان قاجار، سر سلسلهً قاجاریان، چند تغییر اساسی در شکل و رنگ پرچم داده شد، یکی این که شکل آن برای نخستین بار از سه گوشه به چهارگوشه تغییر یافت و دوم این که آغامحمدخان به دلیل دشمنی که با نادر داشت سه رنگ سبز و سفید و سرخ پرچم نادری را برداشت و تنها رنگ سرخ را روی پرچم گذارد. دایره سفید رنگ بزرگی در میان این پرچم بود که در آن تصویر شیر و خورشید به رسم معمول وجود داشت با این تفاوت بارز که برای نخستین بار شمشیری در دست شیر قرار داده شده بود. در عهد فتحعلی شاه قاجار، ایران دارای پرچمی دوگانه شد. یکی پرچمی یکسره سرخ با شیری نشسته و خورشید بر پشت که پرتوهای آن سراسر آن را پوشانده بود. نکته شگفتی آور این که شیر پرچم زمان صلح شمشیر بدست داشت در حالی که در پرچم عهد جنگ چنین نبود. در زمان فتحعلی شاه بود که استفاده از پرچم سفید رنگ برای مقاصد دیپلماتیک و سیاسی مرسوم شد. در تصویری که یک نقاش روس از ورود سفیر ایران " ابوالحسن خان شیرازی " به دربار تزار روس کشیده، پرچمی سفید رنگ منقوش به شیر و خورشید و شمشیر، پیشاپیش سفیر در حرکت است. سالها بعد، امیرکبیر از این ویژگی پرچم های سه گانهً دورهً فتحعلی شاه استفاده کرد و طرح پرچم امروزی را ریخت. برای نخستین بار در زمان محمدشاه قاجار ( جانشین فتحعلی شاه ) تاجی بر بالای خورشید قرار داده شد. در این دوره هم دو درفش یا پرچم به کار می رفته است که بر روی یکی شمشیر دو سر حضرت علی و بر دیگری شیر و خورشید قرار داشت که پرچم اول درفش شاهی و دومی درفش ملی و نظامی بود.

امیرکبیر و پرچم ایران

میرزا تقی خان امیرکبیر، بزرگمرد تاریخ ایران، دلبستگی ویژه ای به نادرشاه داشت و به همین سبب بود که پیوسته به ناصرالدین شاه توصیه می کرد شرح زندگی نادر را بخواند. امیرکبیر همان رنگ های پرچم نادر را پذیرفت، اما دستور داد شکل پرچم مستطیل باشد ( بر خلاف شکل سه گوشه در عهد نادرشاه ) و سراسر زمینهً پرچم سفید، با یک نوار سبز به عرض تقریبی 10 سانتی متر در گوشه بالائی و نواری سرخ رنگ به همان اندازه در قسمت پائین پرچم دوخته شود و نشان شیر و خورشید و شمشیر در میانه پرچم قرار گیرد، بدون آنکه تاجی بر بالای خورشید گذاشته شود. بدین ترتیب پرچم ایران تقریباٌ به شکل و فرم پرچم امروزی ایران درآمد.
اب مشروطیت و پرچم ایران

با پیروزی جنبش مشروطه خواهی در ایران و گردن نهادن مظفرالدین شاه به تشکیل مجلس، نمایندگان مردم در مجلس های اول و دوم به کار تدوین قانون اساسی و متمم آن می پردازند. در اصل پنجم متمم قانون اساسی آمده بود: " الوان رسمی بیرق ایران، سبز و سفید و سرخ و علامت شیر و خورشید است"، کاملا مشخص است که نمایندگان در تصویب این اصل شتابزده بوده اند. زیرا اشاره ای به ترتیب قرار گرفتن رنگها، افقی یا عمودی بودن آنها، و این که شیر و خورشید بر کدام یک از رنگها قرار گیرد به میان نیامده بود. همچنین دربارهً وجود یا عدم وجود شمشیر یا جهت روی شیر ذکری نشده بود. به نظر می رسد بخشی از عجلهً نمایندگان به دلیل وجود شماری روحانی در مجلس بوده که استفاده از تصویر را حرام می دانستند. نمایندگان نواندیش در توجیه رنگهای به کار رفته در پرچم به استدلالات دینی متوسل شدند، بدین ترتیب که می گفتند رنگ سبز، رنگ دلخواه پیامبر اسلام و رنگ این دین است، بنابراین پیشنهاد می شود رنگ سبز در بالای پرچم ملی ایران قرار گیرد. در مورد رنگ سفید نیز به این حقیقت تاریخی استناد شد که رنگ سفید رنگ مورد علاقهً زرتشتیان است، اقلیت دینی که هزاران سال در ایران به صلح و صفا زندگی کرده اند و این که سفید نماد صلح، آشتی و پاکدامنی است و لازم است در زیر رنگ سبز قرار گیرد. در مورد رنگ سرخ نیز با اشاره به ارزش خون شهید در اسلام، بویژه امام حسین و جان باختگان انقلاب مشروطیت به ضرورت پاسداشت خون شهیدان اشاره گردید. وقتی نمایندگان روحانی با این استدلالات مجباب شده بودند و زمینه مساعد شده بود، نواندیشان حاضر در مجلس سخن را به موضوع نشان شیر و خورشید کشاندند و این موضوع را این گونه توجیه کردند که انقلاب مشروطیت در مرداد (سال 1285 هجری شمسی 1906 میلادی) به پیروزی رسید یعنی در برج اسد(شیر). از سوی دیگر چون اکثر ایرانیان مسلمان شیعه و پیرو علی هستند و اسدالله از القاب حضرت علی است، بنابراین شیر هم نشانهً مرداد است و هم نشانهً امام اول شیعیان در مورد خورشید نیز چون انقلاب مشروطه در میانهً ماه مرداد به پیروزی رسید و خورشید در این ایام در اوج نیرومندی و گرمای خود است پیشنهاد می کنیم خورشید را نیز بر پشت شیر سوار کنیم که این شیر و خورشید هم نشانهً علی باشد هم نشانهً ماه مرداد و هم نشانهً چهاردهم مرداد یعنی روز پیروزی مشروطه خواهان و البته وقتی شیر را نشانهً پیشوای امام اول بدانیم لازم است شمشیر ذوالفقار را نیز بدستش بدهیم. بدین ترتیب برای اولین بار پرچم ملی ایران به طور رسمی در قانون اساسی به عنوان نماد استقلال و حاکمیت ملی مطرح شد. در سال 1336 منوچهر اقبال، نخست وزیر وقت به پیشنهاد هیاًتی از نمایندگان وزارت خانه های خارجه، آموزش و پرورش و جنگ طی بخش نامه ای ابعاد و جزئیات دیگر پرچم را مشخص کرد. بخش نامهً دیگری در سال 1337 در مورد تناسب طول و عرض پرچم صادر شد و طی آن مقرر گردید طول پرچم اندکی بیش از یک برابر و نیم عرضش باشد .

پرچم بعد از انقلاب

در اصل هجدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مصوب سال 1358 (1979 میلادی) در مورد پرچم گفته شده است که پرچم جمهوری اسلامی از سه رنگ سبز، سفید و سرخ تشکیل می شود و نشانهً جمهوری اسلامی در وسط آن قرار دارد


منبع: http://www.kasra88.blogfa.com/

 

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:, :: 17:8 ::  نويسنده : افسانه


 

Alexander
سواره نظام، بخش کوچکترلشکر اسکندر بود.


در بهار سال 334 قبل از میلاد، قشون پارمنیون (Parmenion) از افسران مورد اعتماد مقدونیان هنگام پادشاهی فیلیپ دوم (Philip II) و حامی بزرگ اسکندر، از داردانل (Dardanel) عبور کردند و ایرانیان از همان روزهای اول نتوانستند در برابر او از خود مقاومت منظمی نشان دهند. اسکندر پس از آنکه در ایلیون پیاده شد، استقلال این شهر را اعلام کرد و آنرا از پرداخت خراج به ایرانیان معاف داشت و سپس راه خود را پیش گرفت و به قوای اصلی ملحق شد.

 
قشون اسکندر از لحاظ عده زیاد نبود و از سی هزار پیاده و پنج هزار سواره تشکیل شده بود. که از این عده نه هزار نفر شش جناح را به وجود می آوردند و سه هزار نفر آنها سه دسته پیاده مسلح به اسلحه های میان وزن بودند. یکی از این دسته ها آگما نام داشت که گارد مخصوص اسکندر بود. پیاده های یونانی بطور تخمینی از دوازده هزار نفر تشکیل می شدند که شامل متحدین و مزدوران بودند. سایر قسمت های پیاده مرکب بود از دسته های مسلح به اسلحه سبک. پر ارزش تر از همه آنها کمان داران جزیره کرت (Crete) بودند.

سواره نظام از هشت دسته سنگین اسلحه شامل یاران پادشاه که از نجبا بودند و دسته سواره نظام فسال (Fesal) و سایر دسته های نسبتآ کوچک تشکیل می گردید. علاوه بر اینها اسکندر با خود حدود یکصد و شصت فروند کشتی به همراه آورده بود. به دنبال قشون عراده ها حرکت میکرد. در قشون اسکندر عملیات محاصره بسیار خوب انجام می شد و بنابراین در معیت عراده ها انواع ماشین های محاصره و دسته های مخصوصی که برای اینکار اختصاص داده بودند، حرکت می کرد.

ستاد فرماندهی ارتش عبارت بود از یک عده نزدیکان و دوستان مورد اعتماد پادشاه که به فنون جنگی کاملآ آشنا بودند. در میان این عده افراد برجسته ای وجود داشتند که بعدها در تاریخ آسیا نقش مهمی را ایفا کردند. لازم است در اینجا به وضع مرتب و نظم امور ستاد نیز اشاره شود. در این لشکر کشی روزانه کلیه وقایع ثبت می شد و همین یادداشت ها بعدعا پایه و اساس شرح لشکر کشی های اسکندر قرار گرفت.

حسن تهیه مقدمات لشکرکشی گواهی می دهد که اسکندر نقشه های وسیع جنگی داشته است، هر چند که این پادشاه جوان مقدونی در اولین مرحله فعالیت خود شاید تصور اینکه ممکن است بتواند حکومت ایران را در آن زمان مغلوب سازد و بر دنیا تسلط پیدا کند را محال می دانسته است ... اما در اولین نبردی که در گرفت ضعف و ناتوانی حکومت هخامنشیان و در مقابل امکان فتوحات بعدی برای اسکندر آشکار گردید.
در مقابل ارتش کثیر داریوش سوم از عناصر و افراد مختلف تشکیل شده بود که از لحاظ نطامی ارزش آنان برابر نبود. انضباط، فوق العاده ضعیف بود و آن اراده و ایمانی که ارتش قلیل تعلیم یافته و مجرب اسکندر برای وصل به فتح و پیروزی در دل داشتند، در ارتش داریوش وجود نداشت. از شرحی که هرودوت در باره ارتش خشایارشا بیان داشته معلوم می شود که پایه و اساس این ارتش را پیاده نظام و افراد داوطلب ایلاتی تشکیل می داده ولی سواره نظام اهمیت فوق العاده ای داشته است.

داریوش سوم برای اینکه با روش جنگجویان یونانی ارتش خود را هماهنگ نماید سعی می کرد که یک پیاده نظام منظم به وجود بیاورد و او قبل از همه چیز به مزدوران یونانی، که تعداد آنها چندان هم کم نبود، اتکا داشت و فرمانده بسیار لایقی بنام ممنون (Memnon) آن سپاه را رهبری می کرد.
آمار کلی ارتش داریوش معلوم نیست و فقط می توان حدس زد که عده افراد آن از سپاهیان اسکندر کمتر نبوده است.


برگرفته از کتاب تاریخ ایران باستان نوشته میخائیل میخائیلوویچ دیاکونوف ترجمه روحی ارباب


 

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:, :: 17:3 ::  نويسنده : افسانه
123956 اکونوميست از 5 سال آینده ایران می گوید
اکونومیست در گزارش ماه دسامبر 2011 خود سرانه تولید ناخالص داخلی ایران در سال گذشته را پنج هزار و 710 دلار برآورد و پیش‌بینی کرد که این میزان در سال جاری به شش هزار و 660 دلار افزایش خواهد یافت.

 

اکونومیست معتقد است که طی سال آینده برای مردم ایران سرانه تولید ناخالص داخلی هفت هزار و 590 دلاری به ثبت خواهد رسید که با تداوم روند صعودی این شاخص در سال 92 برابر با هشت هزار و 530 دلار خواهد بود.

افزایش 930 دلاری سرانه تولید ناخالص داخلی ایران در سال 93 را به 9 هزار و 460 دلار خواهد رساند و این شاخص در سال 1394 به 10 هزار و 580 دلار افزایش خواهد یافت.

سال 1395 سالی است که برای سرانه تولید ناخالص داخلی ایران رقم 11 هزار و 880 دلار به ثبت خواهد رسید که نسبت به سال گذشته بیش از دو برابر افزایش نشان می‌دهد.

منبع : فرز دات آی آر

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:, :: 17:1 ::  نويسنده : افسانه

شرکتهای گوگل، مایکروسافت و اپل از جمله برترین شرکتهای مدرن در زمینه رایانش شخصی به شمار می روند و هر یک به صورت تخصصی در زمینه های متفاوتی فعالیت داشته و درآمد هنگفتی کسب می کنند.

 

شرکتهای مایکروسافت و اپل به ترتیب تمرکز اصلی خود را روی نرم افزار و سخت افزار قرار داده اند، اما در حالیکه بسیاری از افراد تمرکز و هسته مرکزی تجارت شرکت گوگل را “جستجو” می دانند، نمودارهای منتشر شده در وب سایت ZDnet موضوعی دیگر را به عنوان تجارت اصلی این شرکت معرفی می کند.

 

در این وب سایت با اشاره به انتشار گزارش مالی SEC درباره هر یک از این سه شرکت و بر اساس اطلاعات به دست آمده از این گزارش نمودارهایی ترسیم شده اند که در هر یک از آنها بازده مالی هر یک از این سه شرکت در زمینه های تجاری مختلف با رنگهای متفاوت نمایش داده شده اند:

مایکروسافت: این شرکت به عنوان یکی از مشهورترین شرکتهای سازنده نرم افزار طی سالهای اخیر به واسطه ابزارهای سرگرمی خود یعنی کینکت و Xbox 360 به موفقیت چشمگیری دست پیدا کرده است. اکنون این شرکت به موفقیت در زمینه ارائه خدمات آنلاین چشم دوخته است.
 

752564 orig2 نگاهی بر درآمد غول های تکنولوژِی

بر اساس گزارش مالی که به تازگی بر روی وب سایت این شرکت قرار گرفته بخش بزرگی از درآمد شرکت مایکروسافت به بخش تجاری اختصاص دارد که در این نمودار به رنگ آبی تیره دیده می شود. پس از آن بخش سرورها و ابزارها به رنگ قرمز، سیستم عاملهای ویندوز به رنگ سبز، بخش ابزارهاش سرگرمی به رنگ بنفش، بخش خدمات آنلاین به رنگ آبی روشن و بخشهای متفرقه به رنگ نارنجی به ترتیب بیشترین درآمدها را برای این شرکت ایجاد می کنند.

 
اپل: می توان این شرکت را یکی از موفقترین شرکتهای سخت افزاری در تاریخ نامید. آی-پد و آی-فن پنج سال پیش وجود خارجی نداشتند اما در چهار ماه گذشته میزان فروش آنها به 33 میلیارد دلار رسیده است.
 

752562 orig2 نگاهی بر درآمد غول های تکنولوژِی

همانطور که در این نمودار مشخص شده است، بیشترین درآمد شرکت اپل با رنگ آبی تیره به محصول آی-فن این شرکت اختصاص دارد. پس از آن آی-پد، رایانه های مک، آی-پاد، دیگر ابزارهای موسیقی، رایانه های مک، نرم افزارها و خدمات جانبی، و لوازم جانبی به رنگهای قرمز، سبز، بنفش، آبی روشن، نارنجی، آبی-خاکستری و صورتی به عنوان درآمدزا ترین بخشهای شرکت اپل معرفی شده اند.

 

 
گوگل: بر خلاف باور عمومی، شرکت گوگل درآمد خود را از بخش جستجو به دست نمی آورد. بر اساس گزارش این شرکت اعلام کرده که تقریبا تمامی درآمد خود را از تبلیغات به دست می آورد و درآمد ناشی از تبلیغات 97 درصد از درآمد سال 2009 و 96 درصد از درآمد سالهای 2010 و 2011 را تشکیل داده است.

752566 orig2 نگاهی بر درآمد غول های تکنولوژِی

بر اساس گزارش ZDnet، گوگل تنها از دو منبع درآمد زایی می کند که “جستجو” هیچ یک از این دو نیست. نمودار آبی رنگ شرکت گوگل نشان می دهد که تبلیغات اصلی ترین منبع درآمد زایی این شرکت بوده و دیگر فعالیتها که جستجو می تواند یکی از آنها باشد بخش کوچکی از درآمد این شرکت را تامین می کنند.

منبع : فرز دات آی آر

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:, :: 16:58 ::  نويسنده : افسانه

دوره ی تاریخی وتقسیمات آن
 

دوره تاریخی از زمانی آغاز می شود که ازانسان،اسنادوآثار مکتوب راجع به حوادث ووقایع آن زمان به دست آمده است.یعنی خط اختراع شده وانسان با کتابت آشنا گردیده است.

 

 تاریخ جهان به چهاردوره ی کلی تقسیم می شود:

1-تاریخ قرون باستان(قدیم): تاریخ ملل قدیم مربوط به اقوامی است که درروزهای پیشین زندگی کرده اند یعنی از ابتدای تاریخ مانند (کلدانی ها،فنیقی ها،آشوریان،مادها،پارسها،یونانی ها،رومیهاو...)

2-تاریخ قرون وسطی:  تاریخ میان عهد قدیم   وعهدجدیداست واز اواخر قرن چهارم میلادی (395م) تجزیه امپراطور روم به دوبخش شرقی وغربی شروع وبه اواخرقرن پانزدهم میلادی(1453م)فتح قسطنطنیه (استانبول امروزی)به دست ترکان عثمانی- سلطان محمد فاتح منتهی می شود.

دراین دوره وقایع مهمی مانند:حمله اقوام وحشی به ایتالیا(روم غربی)،انتشاردین مسیح،ظهوروتوسعه ی دین اسلام،جنگهای ممتد میان مسلمانان ومسیحیان(جنگ های صلیبی)،تشکیل حکومت های ملک الطوایفی،تحولات سیاسی واجتماعی ،تاسیس وبسط دول درمغرب اروپا اتفاق افتاد.

3- تاریخ قرون جدید: ازسال1453مشروع وتاسال 1789م(سال انقلاب کبیر  فرانسه) منتهی می شود.

از وقایع مهم این دوره نهضت رنسانس(تجدیدحیات علمی،ادبی وهنری دراروپا)،اصلاح کلیساومذهب،اختراع چاپ وکشف آمریکا ،استقلال پادشاهان،استحکام دولت های غرب اروپا می باشد.

در این دوره هجوم غول آسای استعمارغرب به کشورهای جهان سوم شروع شد.

4-تاریخ قرون معاصر:ازانقلاب کبیر فرانسه شروع وتا عصر حاضر ادامه دارد.

از وقایع مهم این دوره استقرارحکومت ملی به جای حکومت استبدادی،استحکام اصل استقلال ملی وآزادی،نهضت فرهنگی ،اصلاحات اجتماعی،وقوع دوجنگ جهانی اول ودوم و...

منبع:حسینعلی،کلیات تاریخ عمومی،جلد1،انتشارات دهخدا

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:, :: 16:44 ::  نويسنده : افسانه

 

آدولف هيتلر رهبر رايش سوم شصت سال پيش در شامگاه سی ام آوريل به زندگی خود پايان داد.
هيتلر در زمان مرگ تنها ۵۶ سال داشت، اگرچه به گفته شاهدان عينی، در آخرين دوران زندگی قيافه پيرمردی خسته و تکيده و بيمار را پيدا کرده بود.
آدولف هيتلر در سال ۱۸۸۹ در قصبه براونا در منطقه مرزی ميان امپراتوری اتريش - مجار و آلمان به دنيا آمد. نژادپرستی افراطی و نفرت از بيگانگان بخشی از تربيت او در سالهای کودکی بود.
شکست در هنر، ورود به ارتش
هيتلر در ميان همرزمان خود در حزبنازی
 
هيتلر در اوان جوانی به وين، پايتخت اتريش رفت و سعی کرد در ميان نقاشان برای خود جايی باز کند، اما احساسات تند او در عالم هنر مجال بروز نيافت.
در سال ۱۹۱۳ به مونيخ پايتخت ايالت باواريای آلمان نقل مکان کرد و وارد ارتش رايش شد که بستر مناسبی بود برای تجلی عقايد تند و افراطی او. هيتلر در سال ۱۹۱۴ به جبهه های جنگ جهانی اول پيوست و با سلاح در راه عقايد ميهن پرستانه خود پيکار کرد. او دو بار در جبهه زخمی شد.
نتيجه جنگ جهانی اول برای آلمان شکستی فاجعه بار بود. کشورهای پيروزمند در "عهدنامه ورسای" شرايطی بس خفت بار را به اين کشور تحميل کردند. هيتلر مانند بسياری از هم نسلان خود، تسليم آلمان را رد می کرد، شکست آلمان را نتيجه اتحاد يهوديان و کمونيست ها می دانست و خواهان جبران آن بود.
هيتلر پس از جنگ در سی سالگی به فعاليت تشکيلاتی روی آورد و در سال ۱۹۱۹ به جريان فاشيستی حزب کارگری آلمان پيوست. در جريان فعاليت های تبليغاتی استعداد بی نظير خود را در ايراد سخنرانی های پرهيجان و تحريک آميز نشان داد. او شعارهای ساده و تکراری را با لحنی تند و آتشين بيان می کرد و نفرت و کينه توزی را به جان هواداران می دميد.
 
سخنرانی پيشوای رايش سوم. او از عوامفريبی يک افزار مهم درمبارزه سياسی ساخته بود
 
در سال ۱۹۲۱ هيتلر و هواداران افراطی او جريانی به نام "حزب سوسيالست کارگری آلمان" (با نام اختصاری حزب نازی) تشکيل دادند. اين حزب در سال ۱۹۲۳ در مونيخ دست به شورش مسلحانه زد. اقدام نازی ها به شکست انجاميد، هيتلر دستگير شد و نه ماه به زندان افتاد.
در مکتب خشونت
هيتلر مرام سياسی خود را به روشنی در کتاب "نبرد من" تشريح کرده است. به عقيده او عناصر "بيگانه" يا "غير آريايی" بايد از ميان ملت آلمان زدوده شود، تا پاکی و اصالت خون ژرمن تأمين گردد. ملت آلمان بايد خود را برای سروری جهان آماده کند. نازی ها حق خود می دانند که برای رسيدن به اين هدف از هر وسيله ای استفاده کنند و تمام اقوام و ملت های "پست و غير اصيل" را از سر راه خود بردارند.
ناسيونال سوسياليسم بيان ايدئولوژيک ساده و در عين حال کاملی برای يک نظام تام گرا (توتاليتر) است، که سلطه مطلق و انحصاری شالوده آن است، با شعارهايی از قبيل: ملت واحد، رهبر واحد، ايدئولوژی واحد، حزب واحد.
حزب نازی از سال ۱۹۲۵ سياست تازه ای در پيش گرفت که رياکاری و عوام فريبی در آن نقش بارزتری داشت. هيتلر در نطق های سطحی و بی مايه، اما آتشين خود وعده می داد که با تشکيل رايش سوم مردم آلمان به پيشرفت و بهروزی کامل دست خواهند يافت و تمام مشکلات جامعه حل خواهد شد.
با شکست "رايش دوم" در جنگ جهانی اول، در آلمان "جمهوری وايمار" تشکيل شده بود، که در بحران غرقه بود. در جامعه ای که لايه های گسترده مردم با بی کاری و فقر روبرو بودند، سخنان هيتلر برای برخی از ساده دلان جذابيت داشت.
در انتخابات سال ۱۹۳۲ حزب نازی ۳۰ درصد آرا را کسب کرد و نشان داد که به مهمترين نيروی کشور تبديل شده است. نيروهای مترقی و چپ نسبت به خطر قدرت گيری هيتلر هشدار می دادند.
تشکيل رايش سوم
در سال ۱۹۳۳ بحران سياسی عميقی آلمان را فرا گرفته بود. حاکميت راست گرای کشور بر آن شد که با استفاده از هيتلر به بن بست سياسی خاتمه دهد و قدرت روزافزون نيروهای چپ را مهار کند. هيتلر در رأس دولتی ائتلافی صدر اعظم آلمان شد.
هيتلر با رشته ای از عمليات خشن و توطئه های رذيلانه (مانند به آتش کشيدن رايش تاگ، پارلمان آلمان) به درهم شکستن مقاومت نيروهای مترقی، سرکوب مخالفان و تحکيم قدرت خود دست زد. او آشکارا اعلام کرد که برای رسيدن به هدف، يعنی پيروزی "رايش سوم" از هيچ جنايتی روی گردان نيست.
رژيم نازی طی دوازده سال حاکميت جهنمی خود در داخل کشور به اختناق شديد، و در سياست خارجی به تهديد و تجاوز ويرانگرانه دست زد.
حزب نازی برای سرکوب مخالفان سياسی و عقيدتی، در پپگرد و کشتار يهوديان، يگان های ضربتی ويژه ای مانند اس اس، اس آ و گشتاپو را سازمان داد. اين باندها در گسترش رعب و وحشت در سراسر آلمان و سرزمين های اشغال شده، و برپايی نظامی وحشيانه و خفقان آلود فعال بودند.
هيتلر برای نيل به آرزوهای جهانگشايانه خود زرادخانه عظيمی تدارک ديد تا با آتش و باروت "برتری جهانی رايش" را تأمين کند.
رژيم نازی در سال ۱۹۳۸ الحاق اتريش را به آلمان اعلام کرد. در اول سپتامبر ۱۹۳۹ با حمله برق آسای پياده نظام مجهز آلمان (ورماخت) به لهستان، جنگ جهانی دوم آغاز گشت. اين جنگ که مسئوليت مستقيم آن با هيتلر بود، به بهای جان نزديک پنجاه ميليون انسان تمام شد.
 
هيتلر در اوج اقتدار، فتحپاريس
 
هيتلر در در سال ۱۹۴۱ به خاک اتحاد شوروی حمله برد. در آخر همين سال با ورود آمريکا به جنگ، ارتشيان هيتلر در برابر جبهه وسيعی از نيروهای متفقين قرار گرفتند.
آغاز پايان!
ارتشيان نازی در سال ۱۹۴۳ در جبهه اتحاد شوروی (مقاومت استالينگراد) و در سال ۱۹۴۴ در جبهه غرب (پياده شدن نيروهای متفقين در نورماندی) ضربات سنگينی متحمل شدند.
 
از اوايل سال ۱۹۴۵ ارتش های متفقين راه خود را به درون سرزمين آلمان باز کردند. ارتش ايالات متحده از غرب و ارتش سرخ از شرق به سوی برلين، پايتخت رايش سوم پيشروی کردند. در ماه آوريل ارتش سرخ برلين را به محاصره گرفت و به طرف ستاد فرماندهی رايش پيش رفت.
هيتلر در مخفيگاه خود، به همراه همسر تازه اش اوا براون دست به خودکشی زد. با مرگ او نظامی سرنگون شد که طی چند سال از قاره اروپا ويرانه ای عظيم، و از کشور آلمان زندانی مخوف ساخته بود.
 
iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:, :: 16:40 ::  نويسنده : افسانه

هیتلر

آدولف هیتلر

آدولف هیتلر رهبر افسانه ای رایش سوم را می توان بزرگترین مرد اروپا در کل تاریخ اروپا دانست. کسی که در جوانی خرج خود را با کشیدن نقاشی بدست آورده و سپس در جنگ جهانی اول به عنوان سرباز در ارتش آلمان خدمت کرد و پس از شکست آلمان در جنگ جهانی دوم همانند هر آلمانی میهن پرست دیگری خشمگین شده و پس از همکاری با یک حزب با ارده ای نیرومند خود را به رهبری آلمان رساند و برای چند سال آلمان را در بهترین دوره ی تاریخ خود قرار داد.

آدولف هیتلر فرزند آلویز هیتلر در 20 آوریل 1889 در براناو ام این در اتریش- مجارستان چشم به جهان گشود. نام هیتلر را به گونه های مختلفی از جمله هیدلر، هویتلر و … تلفظ می شده است. پس از مرگ پدر و مادرش و عدم قبولی در آکادمی هنر های زیبا به آلمان رفت. هیتلر مدت ها بیکار بود و تنها از راه نقاشی پول بدست می آورد.
با آغاز جنگ جهانی اول آدولف هیتلر به ارتش آلمان و هنگ باواریا پیوست. او در نبرد های مختلفی در جبهه غرب شرکت کرد و به درجه ی سرجوخگی رسید. او در جنگ به عنوان امربر کار می کرد و از نظر همه امربر ها و افسران او سرباز بی باکی بود و هر زمان که برای انجام ماموریت به یک داوطلب نیاز بود او داوطلب می شد. او دو بار در جنگ مجروح و مدتی نیز کور بود و تا پایان جنگ بخاطر دلاوری هایش شش نشان جنگی دریافت کرد که نشان صلیب آهنین درجه یک را می توان مهم ترین آن ها دانست. نشانی که به کمتر سرجوخه ای داده می شد.

با شکست آلمان در جنگ جهانی اول (در سال 1918)  هیتلر به حزب کارگر پیوست و سپس با سخنرانی های آتشینش توانست تعداد اعضای حزب را بیشتر کند. بخاطر سخنرانی هایش به عنوان مسئول تبلیغات حزب منصوب شد و با وارد کردن همرزمانش به حزب آن را تا حد زیادی گسترش داد و سرانجام به رهبری حزب رسیده و نام حزب را به « ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان» تغییر داد و پرچم صلیب شکسته را به عنوان پرچم حزب انتخاب نمود. پس از اینکه وی به رهبری حزب رسید با پشتیبانی ژنرال لودندورف ژنرال نامی آلمان در جنگ جهانی اول اقدام به یک کودتا در باواریا کرد اما در کودتا شکست خورده و در سال 1924 به زندان محکوم شد. او در دادگاه نطق آتشینی ایراد کرد که همه را به تحسین واداشت. هیتلر در زندان جلد اول کتاب معروفش نبرد من رو نوشت و نه ماه پس از حبس از زندان آزاد شد. کتاب نبرد من در آلمان از محبوبیت به سزایی برخوردار بود به طوری که پس از انجیل پرفروس ترین کتاب آلمان شد.
پس از آزادی از زندان هیتلر متوجه شد که باید به شیوه ی قانونی پیش برود. در نتیجه تا حد امکان فعالیت سازمان های نظامی حزب را کنترل کرد و مجددا فعالیت حزب را گسترش داد و سرانجام در سال 1933 به صدارت اعظمی آلمان رسید و با مرگ رئیس جمهور هیندنبورگ در سال 1934 رسما پیشوا و صدراعظم آلمان شد.

هیتلر پس از قدرت یابی پیمان ورسای را آرام آرام لغو کرد. ارتش آلمان را از صد هزار نفر به سیصد هزار نفر گسترش داد و نیروی هوایی را در 1935 تاسیس کرد و طولی نکشید که آلمان را به یکی از بزرگترین قطب های نظامی و اقتصادی جهان کرد.

برخی از ویژگی های هیتلر:
هیتلر ویژگی های منحصر به فردی داشت. در مدرسه او در رشته تاریخ دانش آموزش قابلی بود و پس از آن در نقاشی و به ویژه معماری استعدادی از خود نشان داد. از ویژگی های منحصر به فرد او می توان اراده ی خارق العاده ی او را مثال زد. اراده ای که او را از خیابان های وین به نبرد های سخت فرانسه در جنگ جهانی اول و سپس به رهبری آلمان رساند. اراده ای که باعث شد حداقل برای مدتی کوتاه به اتحاد تمام سرزمین های آلمانی عمل جامه ی عمل بپوشاند. چنین رویدادی در تاریخ آلمان تنها در دوره هیتلر روی داد. هیتلر حیوانات را نیز بسیار دوست داشت و یک سگ به نام « بلوندی» هم داشت. زمانی که هیتلر به دیدن فیلم می پرداخت هنگام شکار یک حیوان در فیلم چشمانش را با دستانش می گرفت. زمانی که قناری کاخ صدارت اعظمی مرد هیتلر مدت ها ناراحت بود و برای قناری گریه می کرد. علاقه ی هیتلر به پول بسیار کم بود. او نه در جوانی که فقیر بود و نه در دوران صدارت اعظمی و رهبری خود به پول علاقه ای نشان نمی داد و حتی حقوق صدارت اعظمی خود را دریافت نمی کرد و تنها در آمدش پول حاصل از فروش کتاب نبرد من بود و اگر هم در ساختمان های مجلل زندگی می کرد نه بخاطر علاقه اش به پول بلکه بخاطر عظمت و بزرگی آلمان بود. هیتلر خود را سرباز می دانست و غذای ساده می خورد، نه سیگار می کشید و نه مشروب میاشامید و گوشت هم نمی خورد زیرا معتقد بود که گوشت انسان ها را مانند حیوانات وحشی می کند. نفرت هیتلر از سیگار به حدی بود که بار ها به این فکر می کرد که در جیره سربازان به جای سیگار به آن ها شکلات بدهد اما اطرافیانش با این کار مخالفت کردند. در مسئله دین هیتلر را می توان یک کاتولیک معتقد دانست. البته او مذهبی و متعصب نبود اما با توجه به آن چه از وی می دانیم وی به خدا و مذهب کاتولیک معتقد بود و البته علاقه ای هم به دین شینتو و اسلام داشت به طوری که در زمان وی برلین مرکز گروه های اسلامی ضد استعمار شده بود و حتی در اس اس یک لشگر اسلامی تاسیس شد. نفرت هیتلر از یهودی بسیار زیاد بود. هیتلر که خود از سربازان جبهه ی جنگ جهانی اول بود و چهار سال به سختی نبرد کرده بود یهودیان را دلیل شکست آلمان می دانست و معتقد بود یهودیان خود را آلمانی نمی دانند. هیتلر زمانی که زخمی شده بود و سفری به خاک آلمان کرد در نهایت تعجب دید که تقریبا تمام یهودیان منشی و تمام منشیان یهودی هستند و بر عکس در میدان نبرد کمتر یهودی دیده می شود. این وضع او را به قدری خشمگین کرد که تصمیم گرفت به جای استراحت فورا به جبهه بازگردد. علاوه بر اراده دلاوری هیتلر بر همگان آشکار است به طوری که برخی می گویند در جنگ جهانی اول چهار سرباز و به گفته ی برخی دیگر پانزده سرباز متفقین را در یک مرتبه اسیر کرد!!! هیتلر به داشتن زن و فرزند علاقه نداشت زیرا معتقد بود اگر زن و فرزند داشته باشد توجهش از سرزمینش آلمان منحرف می شود و باید ماموریت الهی خود را به پایان برساند. از ویژگی های بارز دیگر آدولف هیتلر عشق او به آلمان بود و در واقع او در عشق به آلمان فنا شده بود. همانند بعضی شاهان و دیکتاتور ها سرزمینش را برای خود نمی خواست بلکه بر عکس خود را برای سرزمینش می خواست. به همین دلیل زمانی که نیروهای شوروی در نزدیکی کاخ او بودند و فهمید که دیگر نمی توان پیروز شد با اوا براون ازدواج و سپس خودکشی کرد. با وجود اینکه پیش از خودکشی عده ی بسیار زیادی از او خواستند برلین را ترک کند اما او خود را یک سرباز می دانست و معتقد بود باید عقب نشینی نکرده و از دستور اطلاعت کند. در نتیجه تصمیم چون از نظر بدنی خود را بسیار ضعیف می دانست و قادر به گرفتن سلاح بدست و رزم با دشمن نبود خودکشی کرد. هیتلر با خودکشی خود ایمان به ناسیونال سوسیالیسم، اطاعت از دستور و جان دادن در راه میهن را نشان داد.

 

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:, :: 16:38 ::  نويسنده : افسانه

عمر خورشید

آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چگونه می توان عمر خورشید را حساب کرد؟ آیا باید صبر کنیم تا خورشید عمرش به پایان برسد تا بتوانیم به ساعتمان نگه کنیم و عمرش را بفهمیم؟! علم فیزیک و اندازه گیری های آزمایشگاهیT امروزه به ما این فرصت را داده است که عمر خورشید را بر اساس واکنشهای هسته ای درون آن و مقدار ماده ای که درون خورشید وجود دارد، محاسبه کنیم.


 

زبانه ی خورشیدی
 

مهمترین واکنش هسته ای در مرکز خورشید تبدیل 4 هسته هیدروژن (پروتون) به یک هسته هلیوم است، که از دو پروتون و دو نوترون ساخته شده است. بعلاوه ی تولید نوترینو و انرژی که در رابطه زیر خلاصه شده است.


 

چهار پروتون با هم واکنش کرده و یک هسته ی هلیوم و نوترینو و مقدار زیادی انرژی تولید می کند


                   

محاسبات

با دانستن برخی از مقادیر، بوسیله ی  اندازه گیری های آزمایشگاهی، می توان عمر خورشید را به روشی آسان بدست آورد:


حدود 10% از هیدروژن درون خورشید، در نزدیکی هسته دارای دمای بسیار بالایی (15 میلیون درجه) است که مناسب برای ایجاد واکنش هسته ای و تبدیل هیدروژن به هلیوم است. فرض کنیم 10 درصد از جرم خورشید ( 1029× 2 کیلوگرم)، صرف سوخت هسته ای می شود. این مقدار ضرب در مقدار انرژی که در خورشید با هر کیلوگرم ماده، تولید می شود (1014× 6 ژول بر کیلوگرم)  و تقسیم بر نرخ خروج این انرژی از خورشید به صورت انرژی تابشی (1026 × 4 وات، یا ژول بر ثانیه)، چنین می شود:


 

حدودا 1017 × 3 ثانیه که تقریبا برابر 10 میلیارد سال می باشد. بنابر این خورشید 10 میلیارد سال عمر خواهد کرد.

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


چهار شنبه 19 بهمن 1390برچسب:, :: 15:56 ::  نويسنده : افسانه

43csz8x.jpg

زنده ياد دكتر محمود حسابي(1371 – 1281) فيزيكدان ايراني، در تهران زاده شد . پدر و مادرش از مردم تفرش بودند. خانوادهء او به كارهاي دولتي و سياسي اشتغال داشتند و آثار خدمات آباداني مانند قنات و مسجد از جد ايشان در تهران موجود است.

محمود چهار ساله بود كه پدربزرگش سفير ايران در عراق شد و همراه خانواده اش به بغداد رفت. پس از دو سال توقف در آن شهر با خانواده به دمشق رفتند و سال بعد به بيروت منتقل شدند. تحصيلات ابتدايي را در هفت سالگي در مدرسه فرانسوي بيروت آغاز كرد و در آن جا با زبان فرانسه آشنا شد. تحصيلات متوسطه خود را در كالج امريكايي بيروت گذراند و در سال 1299 شمسي ايسانس ادبيات و علوم خود را از دانشگاه امريكايي بيروت گرفت. در 19 سالگي درجه*ي مهندسي راه و ساختمان را از دانشكده*ي مهندسي بيروت دريافت كرد و بخشي از برنامه آموزشي پزشكي دانشگاه بيروت را نيز گذراند.

در 1303 پس از اخذ دانشنامه*هاي ستاره*شناسي و نجوم و زيست*شناسي از دانشگاه امريكايي بيروت عازم فرانسه شد. در سال 1304 درجه*ي مهندسي برق را از دانشكده*ي برق ( اكول سوپريور دو الكتريسيته) و در 1305 مدرك تحصيلات معدن مدرسه*ي عالي معدن پاريس را دريافت كرد. تحصيلات رسمي دكتر حسابي در سال 1306 با اخذ درجه*ي دكتراي فيزيك از دانشگاه سوربن فرانسه خاتمه يافت.

او در مدت تحصيل خود زبان هاي عربي، انگليسي، فرانسه و آلماني را آموخته بود به طوري كه مي توانست از نوشته هاي علمي و فني آن*ها به خوبي استفاده كند . در ضمن تحصيل رسمي در چند رشته ورزشي از جمله شنا موفقيت*هايي كسب كرد.

بازگشت به ايران

دكتر حسابي در سال 1306 به ايران بازگشت و در وزارت فوايد عامه (وزارت راه و ترابري) به عنوان مهندس راه*سازي به استخدام دولت درآمد. يك سال بعد مدرسه*ي مهندسي وزارت به كوشش او تأسيس شد و بخشي از تدوين نظام*نامه آن را خود به عهده گرفت. در همين سال نقشه*ي ساختماني راه ساحلي سراسري ميان بندرهاي خليج فارس، از بوشهر تا بندر لنگه را تهيه كرد.

در سال 1307 به سبب افزايش مدرسه*هاي متوسطه و احتياج به معلم براي تدريس در آن*ها ، دارالمعلمين عالي را تأسيس شد . دكتر حسابي در قسمت علمي اين مؤسسه در رشته*ي فيزيك و شيمي به تدريس فيزيك پرداخت. دارالمعلمين عالي در سال 1321 به دانش*سرا تغيير نام يافت و دكتر حسابي همچنان به تدريس در آن مؤسسه تربيتي مشغول بود.

در سال 1313 دانشگاه تهران را با همكاري جمعي از فرهنگ*پروران تأسيس كرد و دانشكده فني را بنيان نهاد و مدت دو سال رياست دانشكده*ي فني و تدريس در آن را برعهده داشت. پس از مدتي دانشكده علوم دانشگاه تهران را بنيان نهاد. رياست اين دانشكده از 1321 تا 1327 و از 1330 تا 1336 به عهده ايشان بود. از آغاز كار دانشكده علوم تدريس بعضي از درس*هاي فيزيك را عهده*دار بود تا آن كه شاگرداني كه خود تربيت كرده بود به مقام استادي رسيدند و ايشان فقط به تدريس اپتيك پرداختند.

آثار و خدمات

دكتر حسابي كه در يك خانواده با فرهنگ ايراني و مسلمان تربيت شده بود، با فرهنگ مغرب زمين نيز آشنا شد و توانست با شايستگي از امكانات موجود استفاده كند و خود را پرورش دهد و آن گاه توانايي*هاي خود را در جهت سازندگي به كار گيرد. آثار و خدمات دكتر حسابي در عمر طولاني و مؤثرشان عبارت از تربيت مستقيم چند هزار مهندس، استاد و دبير فيزيك، پايه*گذاري چند نهاد علمي و فني، تأليف و انتشار چندين كتاب و مقاله*ي علمي.

سراسر زندگي دكتر محمود حسابي در جريان آموزش و پرورش كشور بود. او بيش از شصت سال به آموزش فيزيك اشتغال داشت. نكته*سنجي ، واقع*نگري ، ژرف*نگري علمي و تعمق و تفكر علمي را در جامعه علمي ما پايه*گذاري كرد. او به كار معلمي خود عشق مي ورزيد و هيچ گاه از جستجو و كاوش باز نمي ايستاد. دكتر حسابي در كلاس*هاي خود فقط مفاهيم علمي را انتقال نمي*داد بلكه كوشش مي*كرد كه در دانشجويان عشق و علاقه به علم*آموزي و كاوشگري به وجود آيد و مهارت*هاي لازم را كسب نمايند.

در سال 1366 در كنگره*ي شصت سال فيزيك كه به مناسبت بزرگداشت استاد برپا شد از خدمات ايشان به عنوان پدر فيزيك ايران قدرداني شد. از كارهاي مهم او، نخستين نقشه*برداري از راه ساحلي سراسري بندر*هاي ميان خليج فارس، نخستين راه تهران به شمشك، ساختن نخستين راديو در كشور، بنيانگذاري مؤسسه*ي ژئوفيزيك، تأسيس سازمان انرژي اتمي، ايجاد نخستين دستگاه هواشناسي، پايه*گذاري انجمن موسيقي ايران، عضويت در تأسيس فرهنگستان زبان ايران،* تدوين قانون تأسيس دانشگاه، تشكيل مؤسسه استاندارد، پايه*گذاري نخستين مدرسه*ي عشاير در ايران در لرستان، پايه گذاري مرکز مخابرات اسد آباد، تاسيس نخستين مرکز مدرن تعقيب ماهواره در شيراز، نصب و راه اندازي نخستين دستگاه راديولوژي در ايران، تاسيس نخستين بيمارستان خصوصي در تهران به نام بيمارستان گوهرشاد، تاسيس مرکز عدسي سازي در دانشكده علوم تهران و ايجاد نخستين رصدخانه*ي جديد در ايران از كارهاي اوست.

دكتر حسابي در سال 1310 انجمن فيزيك ايران را تشكيل داد و از همان زمان به عضويت انجمن فيزيك اروپا، امريكا فرانسه و آكادمي علوم نيويورك درآمد. در سال 1314 عضو پيوسته*ي فرهنگستان ايران شد. در 1313 عضو شوراي دانشگاه بود. علاوه بر اين عضو شوراي عالي فرهنگ، عضو انجمن اصطلاحات علمي، رئيس پژوهش* فضاي ايران در هنگام تشكيل آن و رئيس انجمن ژئوفيزيك ايران به هنگام تشكيل آن بود. در بسياري از كنفرانس*هاي علمي شركت داشت و با بسياري از نامداران جهان علم در ارتباط بود.

فعاليت*هاي سياسي

دكتر حسابي علاوه بر فعاليت*هاي علمي و كارهاي تحقيقاتي در امور سياسي و اداري و قانونگذاري كشور نير مؤثر بود. ايشان عضو هيأتي بود كه از شركت نفت انگليس خلع يد كرد و نخستين رئيس هيأت مديره و مدير عامل شركت ملي نفت ايران شد. در سال 1330 به وزارت فرهنگ ايران در دولت مصدق منصوب شد. پس از آن به مجلس سنا راه يافت و تا سال 1342 در اين سمت باقي ماند. او با طرح قرار داد ننگين کنسرسيوم و کاپيتولاسيون و نيز با عضويت دولت ايران در قرارداد سنتو در مجلس مخالفت كرد.

نگارش و پژوهش

نوشته هاي دكتر حسابي شامل 21 كتاب ، رساله و مقاله است. اين نوشته*ها در سه زمينه*ي فيزيك، زبان فارسي و پژوهش*هاي فرهنگي است. در موضوع فيزيك ، علاوه بر رساله*ي دكتري درباره*ي حساسيت سلول*هاي فوتوالكتريك (1927 ) شش جلد كتاب و شش مقاله منتشر كرده*اند.

عنوان كتاب*ها*ي فيزيك عبارتند از:

1. كتاب فيزيك دوره اول متوسطه 1318

2. كتاب ديدگاني فيزيك دانشگاه تهران 1340

3. نگره كاهنربايي 1345

4. فيزيك حالت جامد 1348

5. ديدگاني كوانتيك 1358

6. الكتروديناميك (1945) Essaid Interpretation des Ondes de Broylie

عنوان مقاله*هاي فيزيك عبارتند از:

1. تفسير امواج دو بر در شش رساله با عنوان A Strain Theory of Matter ، دانشگاه تهران 946 .

2. درباره*ي ماهيت ماده.

3. مقاله*اي درباره*ي پيشنهاد تفسير قانون جاذبه*ي عمومي نيوتون و قانون ميدان الكتريكي ماكسول چاپ شده در گزارش ذرات اصلي در دانشگاه كمبريج انگليس 1946 .

4. مقاله*اي درباره*ي ذرات پيوسته Continuous چاپ شده به وسيله**ي آكادمي علوم امريكا 1947 .

5. مقاله*اي درباره*ي مدل بي*نهايت گسترده در نشريه*ي فيزيك فرانسه.

6. رساله*اي درباره*ي نظريه ذره*هاي بي*نهايت گسترده دانشگاه تهران 1977 .

 

مهم*ترين دستاورد علمي

كتاب*هايي كه دكتر حسابي تأليف كرده*اند، داراي آخرين آگاهي*هاي علمي به دست آمده تا زمان تأليف هر كتاب است. از نظر نويسنده مهم*ترين كاري كه در طول عمرش انجام داده است كاربر نظريه*ي بي*نهايت گسترده بودن ذرات است. خلاصه اين نظريه آن است كه هر ذره بيشتر در يك نقطه متراكم است، ولي مقدار اندكي از آن در تمام فضا گسترده است .

 

خدمات فرهنگي

پژوهش*هاي فرهنگي استاد شامل رساله*ي راه ما ( 1935 )، كتاب نام*هاي ايراني(1319) و رساله*اي درباره*ي فيزيك جديد و فلسفه*ي ايران باستان است. در زمينه*ي زبان،*كتاب*هاي وندها و گهواره*هاي فارسي (1368)، فرهنگ حسابي 372 ، رساله*ي توانايي زبان فارسي (1350) از آثار ماندني در فرهنگ فارسي هستند. دكتر حسابي در كتاب وندها و گهواره*هاي فارسي مي نويسد: "زبان فارسي يكي از زبان*هاي هند و اروپايي است. اين زبان*ها داراي ريشه*هاي مشتركي هستند و از هندوستان و ايران و كشورهاي اروپا تا جزيره*ي ايسلند گسترش دارند. اين زبان*ها از نوع زبان*هاي تحليلي و دپسا مي*باشند( Analytic and Agglutmating ). در ساختمان اين زبان*ها دو جزء وجود دارد. يكي ريشه*ها و ديگري وندها. ريشه*ها شامل فصل و اسم و صفت*اند و وندها شامل پيشوند و پسوند. از تركيب اين دو جزء واژه ها ساخته مي شوند. مثلأ واژه (پيشرفت) از دوسيدن ( الساق) ريشه (رفتن) به پيشوند (پيش ) ساخته شده است و واژه ( گفتار ) از ريشه گفتن و پسوند ( آر) ساخته شده است." شماره واژه*هايي كه با چند ريشه و پسوند و چند پيشوند مي توان ساخت بسيار زياد است. با 1500 ريشه و 150 پسوند مي شود 225000= 150×*1500 واژه ساخت . با تركيب اين 225000 واژه با 200 پسوند مي شود 45000000= 200× 225000 (چهل و پنج ميليون) واژه ديگر ساخت. در فارسي تركيب هاي فراوان ديگري هم هست كه به اين شماره افزوده مي شود. مانند تركيب اسم با صفت چون ( روش اول ) و پيوند اسم با اسم چون ( خردپيشه ) و فعل با صفت چون و فعل با فعل چون ( گفت و شنود 
اولين نقشه برداري فني و تخصصي كشور (راه بندرلنگه به بوشهر) 

_ اولين راهسازي مدرن و علمي ايران (راه تهران به شمشك) 

_ پايه گذاري اولين مدارس عشايري كشور 

_ پايه گذاري دارالمعلمين عالي 

_ پايه گذاري دانشسراي عالي 

_ ساخت اولين راديو در كشور 

_ راه اندازي اولين آنتن فرستنده در كشور 

_ راه اندازي اولين مركز زلزله شناسي كشور 

_ راه اندازي اولين رآكتور اتمي سازمان انرژي اتمي كشور 

_ راه اندازي اولين دستگاه راديولوژي در ايران 

_ تعيين ساعت ايران 

_ پايه گذاري اولين بيمارستان خصوصي در ايران, به نام بيمارستان "گوهرشاد" 

_ شركت در پايه گذاري فرهنگستان ايران و ايجاد انجمن زبان فارسي 

_تدوين اساسنامه طرح تاسيس دانشگاه تهران 

_ پايه گذاري دانشكده فني دانشگاه تهران 

_ پايه گذاري دانشكده علوم دانشگاه تهران 

_ پايه گذاري شوراي عالي معارف 

_ پايه گذاري مركز عدسي سازي اپتيك كاربردي در دانشكده علوم دانشگاه تهران 

_ پايه گذاري بخش آكوستيك در دانشگاه و اندازه گيري فواصل گام هاي موسيقي ايراني به روش علمي 

_ پايه گذاري و برنامه ريزي آموزش نوين ابتدايي و دبيرستاني 

_ پايه گذاري موسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران 

_ پايه گذاري مركز تحقيقات اتمي دانشگاه تهران  

_ پايه گذاري اولين رصدخانه نوين در ايران 

_ پايه گذاري مركز مدرن تعقيب ماهواره ها در شيراز 

_ پايه گذاري مركز مخابرات اسدآباد همدان 

_ پايه گذاري انجمن موسيقي ايران و مركز پژوهش هاي موسيقي 

_ پايه گذاري كميته پژوهشي فضاي ايران 

_ ايجاد اولين ايستگاه هواشناسي كشور (در ساختمان دانشسراي عالي در نگارستان دانشگاه تهران) 

_ تدوين اساسنامه و تاسيس موسسه ملي ستاندارد 

_ تدوين آيين نامه كارخانجات نساجي كشور و رساله چگونگي حمايت دولت در رشد اين صنعت 

_ پايه گذاري واحد تحقيقاتي صنعتي سغدايي (پژوهش و صنعت در الكترونيك, فيزيك, فيزيك اپتيك, هوش مصنوعي) 

_ راه اندازي اولين آسياب آبي توليد برق (ژنراتور) در كشور 

_ ايجاد اولين كارگاه هاي تجربي در علوم كاربردي در ايران 

 _ ايجاد اولين آزمايشگاه علوم پايه در كشور

 

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


چهار شنبه 19 بهمن 1390برچسب:, :: 10:24 ::  نويسنده : افسانه

ویژگی های الگوي رشد اقتصادی چين
در دنياي امروز كانونهاي قدرت و ثروت متعددي وجود دارند كه در تعامل با يكديگر هستند . حضور در رخدادهاي جهاني و گريز از حاشيه نشيني ايجاب مي نمايند كه همة كشورها از جمله ايران ، ديپلماسي اقتصادي كارآمد و مؤثري براي پيشبرد اهداف خود داشته باشد .
كوشش جمهوري اسلامي براي دستيابي به موقعيت بهتر در اقتصاد جهاني مستلزم شناخت دقيق امكانات ، توانايي‌ها و فرصت‌هاي موجود است .
شايد امروزه جذب مديريت ، تجربه و سرمايه‌هاي خارجي ، انتقال تكنولوژي ، صدور خدمات و گسترش تجارت خارجي از اولويت بالايي در مناسبات سياسي و اقتصادي جمهوري اسلامي برخوردار باشد . اما توجه به اين نكتة اساسي خالي از فايده نيست كه مزيت‌هاي جمهوري اسلامي در بخش انرژي ، نفت و گاز براي بسياري از صاحبان سرمايه ، بازرگان و صاحبان بنگاه‌هاي اقتصادي وسوسه انگيز است .
الگوي ژئواكونوميك جهان و وجود سه بلوك اقتصادي در حاشية اقيانوس آرام و آسيا ، قاره آمريكا و قاره اروپا نشان مي‌دهد كه هر سه بلوك اقتصادي از نظر « انرژي و سوخت توسعه » نيازمند خاورميانه و خليج‌فارس و از جمله ايران هستند .
آنچه مسلم مي‌نمايد اين است كه كانونهاي اقتصادي جهان ناچار به تعامل با كشورهاي صاحب انرژي و كانون‌هاي قدرتمند خاورميانه هستند تا از مزيت‌هاي اقتصادي آن بهره‌گيري نمايند .
ايران ، در اين ميان بايد تلاش نمايد كه با تكيه بر مزيت‌هاي اقتصادي خود ، دسترسي به بازارها و فرصت‌هاي جهاني و تقويت اقتصاد ملي ، جذب سرمايه‌هاي خارجي را در كانون توجه قرار دهد .
از آنجايي كه اقتصاد ملي از دو مسير تجارت و سرمايه گذاري با اقتصاد جهاني مرتبط مي‌شود ، بر دولت و بنگاه‌هاي جوياي كسب و كار فرض است كه قوانين و مقررات ضروري براي ايجاد تسهيلات بيشتر در اين مسير را سرلوحه كار خود قرار دهند تا اقتصاد ملي ايران با اقتصاد جهاني تعامل سازنده‌اي داشته باشد . با توجه به اهميت بخش انرژي و مزيت رقابتي بالاي آن در ايران و نيز محوريت اين بخش در ارتباط با جهان خارج و جذابيت بازار ايران براي بسياري از كشورها ، ايجاد يك ساختار اعتماد آفرين در بنيان‌هاي سياست خارجي كه در برگيرنده منافع پايه‌اي كشور باشد ، ضرورتي اجتناب ناپذير دارد .
اما سؤال اصلي اين است كه توسعة ايران در راستاي سند چشم‌انداز 20 ساله چگونه و با چه ويژگيهايي بايد دنبال شود؟
آيا ايران قادر است از تجربيات ، دستاوردها و آموزه‌هاي ساير ملل جهان درسهاي ارزشمندي بياموزد يا خير؟
بديهي است در هر كشوري « راه توسعه » و رسيدن به « آرزوهاي ملي » ، با عبور از تنگناهاي فراوان و توجه به بسترها ، ارزشها و داشته‌هاي بومي و ملي ممكن و مقدور است . بر اين اساس شايد نتوان گفت كه الگوي ساير كشورها در مدار توسعه ايران قابل پياده سازي يا كپي برداري است ، اما بهره‌گيري از تجربه‌هاي آن كشورها ، مرور اشتباهات و انحرافات آنها و نگرش جامع برداشته‌ها و مقدورات و شيوه‌هاي موفقيت ساير ملت‌ها مي‌تواند درسهاي آموزنده‌اي براي مسير توسعه پر فراز و نشيب ايران باشد .
بر همين اساس ، مطالعة اجمالي روند « رشد اقتصادي » و دستاوردهاي دو دهة گذشته جمهوري خلق چين مي‌تواند « تجربه‌اي آزمون شده » براي تخفيف خطاهاي احتمالي و وسيله‌اي براي عبور از تهديدها و ربايش فرصت‌ها تلقي گردد.
چین چگونه آغاز کرد؟
پس از انقلاب 1949 و حاكميت كمونيست‌ها بر اين كشور و با عبور از سالهاي نخستين انقلاب، همواره دو جناح قدرت در حزب كمونيست‌ چين ظرفيت‌هاي ملي را به صورت مشاركتي اداره كرده و در رهبريت اين كشور به بحث‌هاي جدي پرداخته‌اند .
در يكي دو دهه نخست انقلاب، اين مباحث تحت تأثير مائو و ياران او از رنگ و بوي چنداني برخوردار نبود اما همواره سؤالاتي نظير پرسش‌هاي زير در ميان نخبگان و كادرهاي حزبي جريان داشت :
1- آيا اقتصاد دولتي و گسترش بدنة دولت به نفع مردم چين است يا خير ؟
2- عنصر ناكار آمدي در بدنة دولت را چه بايد كرد ؟
3- تورم نيروي انساني در ساختار اقتصادي دولت به كجا خواهد انجاميد ؟
4- چرا بهره‌وري در اقتصاد چين پائين است ؟
5- چگونه بايد فنآوري سنتي و فرسوده چين را با تكنولوژي و مديريت روز آمد اصلاح كرد؟
6- مديريت، سرمايه، اطلاعات و توانايي‌هاي چيني‌هاي ماوراء بحار و ساير ملت‌ها را چگونه مي‌توان به پكن متصل نمود؟
ماجرا از دهة 80 و با قدرت گيري بيشتر جناح عملگرا و اصلاح طلب خسته از انقلاب فرهنگي ( 76-66 ) وارد مدار جديدي شد و تفكر عمل گرايانه بجاي تفكر ايدئولوژيك و جهان ستيز، گفتمان غالب جامعه گرديد.
در اين مرحله ، شعارهاو گفتمان دوران دگرديسي تبديل سياستهاي آرماني به سياستهاي ملي بود و تغييرات ساختاري و جوهري آغاز شد.
اين شعارها عبارت بودند از :
1- ساختن چين بزرگ ، مرفه و پيشرو وظيفه‌اي همگاني است.
2- رفاه عمومي و توسعه صلح وظيفه حزب و دولتمردان است.
3- همة قشرهاي اجتماعي با رهبريت حزب بايد در سياست‌ درهاي بارز و توسعه اقتصادي مشاركت نمايند.
4- دوستي با همه كشورها و حل و فصل مسايل با همسايگان سرلوحة حركت سياستمداران خواهد بود.
5- عقلانيت جمعي و استفاده از همة توانها در تصميم سازي براي همگاني كردن فرهنگ توسعه ضروري است.
6- توليد انبوه با حداقل هزينه ، قيمت ارزان و تصرف بازارهاي گوناگون هدف بخش‌هاي توليدي و تجاري خواهد بود.
سياست خارجي چين
در سياست خارجي، جمهوري خلق چين اصول پايداري را در مدار سياست خارجي خود قرار داد و آن را 5 اصل همزيستي مسالمت‌آميز خواند:
1- احترام متقابل به حاكميت و تماميت ارضي كشورها
2- عدم تجاوز
3- عدم مداخله در امور ديگران
4- برابري و نفع متقابل
5- همزيستي مسالمت آميز با ساير كشورها
بر اين اساس، چين بر صلح و ثبات منطقه‌اي و جهاني ، پرهيز از هر گونه تنش با همسايگان و قدرت‌هاي مهم و اصرار بر حل و فصل مسالمت آميز مناقشات و اجتناب از هر گونه رقابت و مسابقه براي تعريف حوزه نفوذ و قدرت روي آورد.
چين در دو دهه گذشته ، با بهره‌گيري مناسب از فضاي « جنگ سرد » و رقابت ابر قدرت‌هاي آن دوران، امكانات بين‌المللي را در اختيار اقتصاد فرسوده خود قرار داد و با استفاده از كاتاليزوري مناسب به نام
« چيني‌هاي ماوراء بحار »، استراتژي توسعه اقتصادي و ارتقاء موقعيت بين‌المللي خود را پي گرفت.
در اين راستا، حزب كمونيست با كنار گذاردن آرما نگرايي مبتني بر تفكرات حزبي و سوسياليستي در روابط بين‌المللي، تمركز بر تأمين منافع ملي و پرهيز از مواضع پرهزينه را برگزيد.
اتخاذ اين سياست‌ها حاصل ارزيابي واقعگرايانه از توان و قدرت پكن و اجتناب از سياست‌هاي شتابزده ، سريع الوصول و زود بازده بود.
بنابراين ، روشن است كه برگزيدن سياست‌هاي هدفمند وبرنامه‌ريزي شده در حوزه‌هاي علوم ، فناوري‌، تحقيقات و تجارت ، شرايط رو به رشد و پيشرفت چين را فراهم ساخته است و شايد بتوان گفت برگزاري المپيك 2008 پكن نقطة عطف ديگري در گذار چين از « دوران سنتي » به دوران مدرن و صنعتي نوين خواهد بود .
واقع‌گرايي حزب كمونيست چين ، خطر پذيري و بي‌باكي دنگ شياثونيگ و فشارهاي اقتصادي سه عامل اصلي براي گذار چين از قطعة ( 79-49 ) بود كه به « دوره اول چين » مشهور است و الگوي توسعه چين در آن دوران اتحاد جماهير شوروي بود .
ژانويه 1979 در تاريخ چين نقطه عطفي تاريخ ساز محسوب مي‌شود و سفر دنگ به ايالات متحده و انعقاد قراردادهاي همكاري علمي و فني دو جانبه ، پيوندهاي نويني براي انتقال تجارب علمي جهان به چين فراهم كرد . در اين مرحله صدها هزار چيني در قالب تيم‌هاي آموزشي و كاري و تحصيلي به خارج رفتند و سلسله‌اي از دانشمندان و مديران و مهندسان نو انديش چيني پديدار شد .
از نظر اجرايي ، در فاصله سالهاي 84 تا 95 ميلادي مناطق ويژه اقتصادي و پاركهاي فناوري دنبال گردید و طرح‌هاي ويژه‌اي به اجرا گذارده شد . این اقدامات در قالب مدل توسعه چین شکل گرفت.
مدل و الگوي توسعه چيني عبارت بود از : رشد اقتصادي و رفاه عمومي بر مدار اقتدار سياسي و امنيتي ، همراه با گشايش‌هاي تدریجی اجتماعي ؛ اين الگو جهت دهنده تمامي برنامه‌ها و موتور حركت اقتصاد چين قرار گرفت . در اصل مدل توسعه چين، تركيبي از عقلانيت و نظم عقلايي و سود محور غربي ، همراه با ويژگيهاي بومي چيني است . در اين مسير اصلاحات نهادي و قانوني در بخشهاي مختلف دولتي به شكلي وسيع و همه جانبه صورت گرفت و اين اصلاحات همچنان ادامه دارد .
جمعيت قانع ، كاري ، صبور ، سازمان پذير و اميدوار چين ، بهمراه ساختار سراسري و پرقدرت حزبي ، امنيت اجتماعي و رواني مناسبي براي جذب سرمايه‌هاي خارجي فراهم آورد كه زبان مسالمت‌ آميز در سياست‌خارجي و سياست‌هاي آتشي جويانة منطقه‌اي هم نقش پشتيبان و همكار در اين سياست را ايفاء نمود .
در يك جمع‌بندي كلي مي‌توان گفت كه آنچه امروز چين را به « كارخانه دنيا » تبديل كرده و به توسعه سريع علوم و فنآوري و جهاني شدن اين اقتصاد انجاميده است ، شناخت همه جانبه و دقيق تحولات اقتصادي دنيا و بهره‌گيري مناسب و بهنگام از امكانات جهاني و اقتصاد بين‌المللي است .
اين تعامل با همكاري مديريت هوشمند و ساختار يافتة حزبي و توانايي‌هاي مديريتي ، ارتباطاتي ، سرمايه‌اي و اطلاعاتي چيني‌هاي ماوراء بحار حاصل شده است .
مديريت كارآمد چين قادر شد با فراهم ساختن زير ساخت‌هاي لازم ، با جذب چيني‌هاي آن سوي آب‌ها ، شركتهاي چند مليتي و صاحبان سرمايه و كارآفرينان پرتجربه را به كناره‌هاي ديوار چين علاقه‌مند سازد .
پس بايد گفت ، توان رقابتي چين امروز متكي بر توانائيهاي بسياري است كه از جمله مي‌توان بر توسعه هدفمند و برنامه‌ريزي شده ، توسعه مراكز تحقيق و توسعه ، همسان سازي قوانين و مقررات با تحولات عرصة توليد و تجارت جهاني ، ديپلماسي اقتصادي فعال و توليد متناسب با نيازهاي مشتري اشاره نمود .
اين الگو توانسته است رشد اقتصادي چين را تضمين نمايد و كشور اژدهاي بيدار را در آستانة « توسعه اقتصادي » و پذيرش نقش‌هاي جديد بين‌المللي قرار دهد .
منبع:دكترفريدون وردي نژاد

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


چهار شنبه 19 بهمن 1390برچسب:, :: 10:22 ::  نويسنده : افسانه

مقايسه الگوهاي رشد برونزا و درونزا
« نظرية‌ رشد و توسعة‌ به همان قدمت خود علم اقتصاد است.» شايد بتوان اين گفتة‌ پروفسور تيرل وال(1999)  را اين گونه تعبير كرد كه :“ نظرية رشد درونزا به همان قدمت نظرية‌ رشد و توسعه است”. زيرا يكي از پرسشهايي كه نظريه رشد درونزا اكنون در حال مطرح كردن و در پي جواب يافتن براي آن است، از عصر آدام اسميت و در خود كتاب او و حتي شايد بتوان اين سؤال را از عنوان كتاب وي دريافت، آغاز شد و آن اين است كه: چرا آهنگ رشد و توسعه ميان كشورها متفاوت است؟ و دلايل اين تفاوت در رشد چه مي‌تواند باشد؟
دليل دومي كه مي‌توان ارائه كرد اين است كه يكي از اصول و فروض اصلي نظرية رشد درونزا، فرضية‌ بازده ‌هاي فزاينده مي‌باشد.  اساساً‌ اين نظرية ها(درونزا) با كنار  گذاشتن فرض بازده‌هاي كاهندة و روي دست گرفتن فروض بازده‌هاي فزاينده و ثابت نسبت به مقياس در دهة‌ 1980 آغاز شدند.  اين فرض را آدام  اسميت (1776)  در 225 سال پيش با انتشار كتاب خود بيان نمود.  پروفسور تيرل وال (1999)  در كتاب خود با عنوان “ رشد و توسعه ”‌ در اين مورد چنين مي‌نگارد:‌ « از جملة، بيش‌ترين سهم اسميت،  اين بود كه پندارة بازده‌هاي فزاينده مبتني به تقسيم كار را در اقتصاد وارد كند.  وي تقسيم كار را به عنوان اساس اقتصاد اجتماعي ( با دستاوردهاي تخصصي ) درك كرد.»
علت سوم كه مي‌توان به آن اشاره كرد. قاعدة‌ اصلي الگوي اسميت است كه بيان مي‌دارد: تقسيم كار محدود به ابعاد بازار است. اسميت موانع بر سر راه تجارت آزاد را محدود كنندة‌ بازار و تقسيم كار و در نتيجه باعث از بين رفتن دستاوردهاي تخصصي مي‌داند.  وي به نقش تجارت آزاد و صادرات در فراگرد رشد و توسعه در كتاب خود چنين مي‌نويسد: «صنعت كارخانه‌اي بدون بازار وسيع خارجي نمي‌تواند در اين كشورها شكوفا شود: يا در كشورهايي با وسعتي چنان ناچيز كه فقط مي‌تواند با بازار بسيار ضعيف داخلي، جوابگو باشد.  يا در كشورهايي كه ارتباطات ميان يك شهر و ديگر نقاط به قدري مشكل است كه دستيابي به يك كالاي محلي خاص، براي برخورداري كلي بازار داخلي كشور از آن امري غير ممكن مي‌نمايد.» 
تجارت آزاد و فن‌آوري ناشي از انتقال سرمايه‌گذاري و نيز افزايش مهارت و تخصص نيروي كار در اثر سرمايه‌گذاري خارجي يكي از فروض نظرية‌ رشد دورنزا مي‌باشد، كه توسط آن پيشرفت فني و تكنولوژي را درونزا مي‌نمايند. (گراسمن و هلپمن، (1991)،  رويورا ـ باتز و رومر، (1991)). تجارت آزاد، گسترش ابعاد بازار، همراه با انتقال دانش يكي از وجوه مشترك فرضية‌ آدام اسميت و نظريه‌پردازان رشد درونزا مي‌باشد.  به خوبي روشن است كه اهميت تجارت آزاد يا  افزايش ابعاد بازار و اهميت آن به ايجاد فن‌آوري و افزايش مهارت تخصصي نيروي كار در سخن اسميت اشاره شده است كه خود نشان دهندة‌ وجه مشترك نظريات اسميت و الگوهاي رشد درونزا مي‌باشد.
دليل چهارم را نيز مي‌توان از خود نوشته‌هاي آدام اسميت بيان نمود. وي سه سرچشمة‌ براي بازده‌هاي فزاينده را بيان مي‌كند: «اين افزايش زياد در مقدار كاري كه در نتيجه‌ تقسيم كار،  شمارة يكساني از افراد قادرند انجام دهند به مسبب سه موقعيت مختلف است:‌  نخست در نتيجة‌ افزايش مهارت در هر كارگر معين است (كه امروزه ما يادگيري عملي مي‌ناميم).  در ثاني، صرفه‌جويي در وقت كه معمولاً‌ در گذر از يك قطعه به ديگري به هدر مي‌رود و سرانجام بر اثر اختراع شمار زيادي ماشين آلات كه كار را آسان و مختصر مي‌كنند و يك فرد را قادر مي‌سازد كار چند نفر را انجام دهد.»‌ 
در اين نوشته اسميت دو ساختكار ديگر الگوهاي رشد درونزا را آشكار مي‌كند. اول اينكه با انجام تقسيم كار مهارت و تخصص نيروي كار افزايش مي‌يابد كه در گفتة‌ اسميت بيان شده، يادآور ساختكار الگوي رشد درونزای “ عمل كن و بياموز”   ارو ‌(‌1962)،  ششنسکی(1967) و اوزاوا(1965) است. دوم، باافزایش مهارت وتخصص نیروی کار واختراع و نوآوری توسط نیروی کارمتخصص که در موقعیت سوم اسمیت بیان شده، اشاره به ساختکار دوم الگوهای رشد درونزا مبتنی بر تغییر فن آوری درونزا ناشی از اختراع و نوآوری توسط محققانی که با هدف معرفی ایده های جدید و نیز تمایل به سودآوری از اختراعات خود، توسعه فن آوری را درونزا می کنند،  اشاره دارد. این الگو را رومر(1990)،  جونز(1995)،  گراسمن و هلپمن(1994)  و آقيون و هويت(1992)  توسعه دادند.
شايد قويترين دليل و مهمترين وجه اشتراك نظريات آدام اسميت و اصول نظريه‌هاي رشد درونزا در نظرية‌ دست نامرئي آدام اسميت خلاصه شود. زيرا همان طور كه آدام اسميت هيچ عامل خارجي را براي تحميل به اقتصاد باز و تجارت آزاد نمي‌پذيرد و معتقد به رها كردن اقتصاد به حالت طبيعي خود است.  همچنين معتقد است كه  اين خودخواهي افراد است كه باعث پيشرفت اقتصاد و جامعه مي‌شود، نه خير خواهي آنها: «از خيرخواهي قصاب، آبجوساز، يا نانوا  نيست كه ما شام داريم،  بلكه منافع آنها اين طور ايجاب مي‌كند» . 
از طرفي، اين اشاره به كسب مهارت و تخصص ناشي از سرمايه‌گذاري و انتقال سرمايه‌ در الگوهاي رشد درونزا دارد، كه اثرات بيروني و سرريز ناميده مي‌شود.  رومر(1986)  به اين اثرات اشاره مي‌كند.  همچنين لوكاس(1988)‌ اثرات بيروني ناشي از سرمايه‌گذاري و انباشت سرماية‌ انساني را بيان مي‌كند، كه همان منافع ناشي از درونزا كردن پيشرفت فني و روند تكنولوژي توسط انباشت سرماية انساني است.  همچنين خصوصيت اصلي الگوهاي رشد درونزا اين است كه بدون دخالت هرگونه پيشرفت فني برونزا،  اين نوع  منافع را بصورت نامرئي ايجاد مي‌نمايد.
پندارة‌ بازده‌هاي فزاينده عملاً‌ تا زمان انتشار مقاله اقتصاددان آمريكايي الين يانگ (1928)‌ باعنوان “‌ بازده‌هاي فزاينده و ترقي اقتصادي”  پنهان مي‌ماند.  يانگ در بازده‌هاي فزاينده تجديد نظر کرد و معتقد بود كه بازده‌هاي فزاينده فقط به عواملي تعلق نمي‌گيرند كه بهره‌روي را در ميان يكايك صنايع بالا مي‌برند،  بلكه با توليد همة‌ صنايع در ارتباط هستند كه به استدلال وي بايد به عنوان يك كل در وابستگي متقابل مورد نظر قرار گيرند،  به اين ترتيب وي عنوان صرفه‌جويي‌هاي كلان ناشي از مقياس را  بيان نمود و گستردگي بازده‌هاي فزاينده را افزايش داد.

نتيجه
سرمايه گذاري در اقتصاد از عوامل اصلي رشد و توسعه اقتصادي است. خواه سرمايه گذاري در سرمايه انساني باشد خواه سرمايه گذاري در سرمايه فيزيكي. توجه خاص به تعليم و تربيت نيروي كار متخصص، با روي كرد به آموزش و پرورش واجب التحصيلان، استفاده از تحصيل كرده گان دانشگاهها، انكشاف تحقيق و توسعه، جذب سرمايه گذاري خارجي، اجراي سياستهاي پولي و مالي متناسب، افزايش مخارج دولت در بخش زير بنايي اقتصاد، توسعه جاده ها و راههاي ارتباطي و مخابرات از راهكار هاي اصلي رشد و توسعه اقتصادي است. بازنگري در كنترل ارزهاي خارجي و كاهش نقل و انتقالات آن، افزايش نقدينگي، توسعه بخش صنعت و كشاورزي ميتواند  اقتصاد را متحول كند. گسترش بانكهاي دولتي و افزايش اختيارات بانك مركزي، با نگرش بر افزايش اعتماد ملي  به واحد پول كشور، ميتواند به اين امر كمك نمايد. جلوگيري از رانتخواري در بخش دولتي و تلاش جدي براي كاهش فساد و ارتشاء در بخش اقتصاد دولتي ميتواند راه را براي رشد اقتصادي هموار نمايد.

منبع: كلكين- علي اكبرصادقي

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


چهار شنبه 19 بهمن 1390برچسب:, :: 10:19 ::  نويسنده : افسانه

نظريه هاي رشد
تاریخ نظريه هاي رشد اقتصادی از زمان نوشتن کتاب ثروت ملل آدام اسمیت و الگوهای رشد کلاسیک در قرن بیستم و نیز الگوهای نئوکلاسیک دهه سوم قرن بیستم که آغازگر الگوهای رشد است، تا الگوهای رشد نوین که عملاً از نیمه دوم دهه 80 این قرن شروع شده و تا اکنون ادامه دارد می پردازد. شايد بتوان گفت كه نظريه‌هاي مدرن رشد اقتصادي با مقالة‌ نئوكلاسيك و سي صفحه‌اي رابرت سولو ( 1956 )‌ با عنوان “مقاله‌اي دربارة‌ نظرية‌ رشد اقتصادي” شروع شد. اما در عين حال وي در سخنراني جايزة‌ نوبل خود (1987) چنين اظهار مي‌دارد:
« نظرية‌ رشد با مقالاتي كه در سالهاي 1956 و 1957 نوشته‌ام آغاز نشد و مسلماً‌ آنجا نيز خاتمه نيافت.  شايد نظرية رشد با كتاب ثروت ملل (1776) آدام اسميت و يا حتي قبل از آن آغاز شده باشد. »
با اين حال اين  مقاله، عملاً‌ روي بسياري از حوزه‌هاي اصلي علم  اقتصاد تأثير زيادي داشته است. بخصوص روي توسعة اقتصادي، اقتصاد مالي، تجارت بين‌المللي، اقتصاد پولي، ماليه عمومي و اقتصاد منابع.

نظريه رشد كلاسيك
در واقع بايد گفت كه نظرية‌ رشد به طريقي نيز به ديويد هيوم برمي‌گردد كه معتقد به تجارت آزاد همراه با تأكيد بر سهم بيشتر مردم، توليدكنندگان صنعتي و كشاورزان بود و موتور اين رشد را چنين توصيف مي‌كند. « تجارت خارجي از طريق واردات مواد لازم براي صنايع جديد را فراهم مي‌كند و از طريق صادرات كالاهايي كه در داخل كشور مصرف ندارند، موجب ايجاد كار در برخي از صنايع كه در توليد كالاهاي خاص فعال هستند مي‌شود…. »
در حالي كه معادلة اصلي رشد هيوم، تشكيل سرمايه (پس‌اندازـ سرمايه‌گذاري)، ‌ثمره توسعه و گسترش تجارت و بازدة فعاليتهاي خلاق بود. معادلة رشد دوست جوان‌تر او، آدام اسميت،  بر اساس سه عامل كار، زمين و سرمايه پايه ‌ريزي شد كه مثل هيوم تجارت آزاد را موتور رشد اقتصادي مي‌دانست. همچنين بيشترين سهم اسميت، اين بود كه پنداره  بازده‌هاي فزاينده مبتني بر تقسيم كار در اقتصاد وارد كرد. الگوي(رشد)‌ توسعه اسميت بر اثر انباشت سرمايه‌اي كه منابع صنعت ايجاد مي‌كند، به حركت درمي‌آيد و قوة محركه در سرمايه‌گذاري مانند تمام الگوهاي كلاسيك از ميزان سود ناشي مي‌شود(تيرل وال. فرهنگ. حسيني. 1378).   
اقتصاددانان چون توماس مالتوس و ديويد ريكاردو كه هر دو از اقتصاددانان بدبين بودند ديدگاههاي ديگري را بر روي رشد اقتصادي باز كردند. مالتوس انباشت سرمايه،  با روري خاك و نوآوري‌هاي كاراندوز را عامل رشد مي‌داند. تأكيد وي بيشتر روي اثر نرخ رشد جمعيت بر رشد اقتصادي است. ريكاردو رشد اقتصادي را بيشتر از ديدگاه توزيع ثروت بررسي مي‌كند در نظر وي نزولي بودن و صعودي بودن بازدة‌ نقش، محوري در رشد بلند مدت اقتصادي دارد.
جان استوارت ميل نظرية‌ رشد خود را بر اساس عواملي چون زمين، نيروي كار و سرمايه و ميزان بازدهي آنها و عوامل تأثيرگذاري بر توانايي تك‌تك آنها در كتاب «اصول اقتصاد سياسي» بحث و بررسي مي‌كند. از ديگر نظريه پردازان كلاسيك رشد اقتصادي مي‌توان به كارل ماركس اشاره كرد كه كتاب مشهورش سرماية (1867)‌ فروپاشي سرمايه‌داري را پيش‌بيني كرد و در عين حال مازاد سرمايه‌داري را سرچشمه انباشت سرمايه و انگيزه اصلي رشد مي‌دانست (روستو، قره باغيان. 1374).
 
نظريه رشد نئوكلاسيك
پس از ماركس اقتصاددانان نئوكلاسيك چون مارشال در كتاب اصول علم اقتصاد (1890)‌ مدل رشد خود را با تأكيد بر عوامل تعيين كننده توزيع درآمد و متغيرهاي نرخ پس‌انداز و نرخ افزايش كميت و كارآيي نيروي كار بررسي مي‌كند. آرتور پيگو، لئون والراس،‌ ويلفردو پارتو و اروينگ فيشر از ديگر نظريه‌پردازان رشد نئو كلاسيك بودند كه سهم با ارزشي در گسترش رشد اقتصادي داشتند.  ولت ويتمن روستو، جان مينارد كينز (1936)‌ و جوزف شومپيتر (1934) جداي از اقتصاددانان نئوكلاسيك روي نظرية رشد كار كردند، بويژه شومپيتر كه نگرش دروني به نظريه‌ رشد مي‌اندازد و با تأكيد بر نوآوري و اختراع آنها را از عوامل اصلي رشد اقتصادي مي‌شمارد (روستو، قره باغيان. 1374).
شومپیتر كسب سود را از عوامل ايجادكننده نوآوري و اختراع مي‌داند كه باعث افزايش بهره‌وري در توليد و جذب نيروي كار و بهبود شرايط و روشهاي توليد در بلند مدت مي‌گردد. اين اقتصاددانان كلاسيك همراه با فرانك رمزي (1928)،  اليان يانگ (1928)‌،  فرانك كنت‌(1944) و جوزف شومپيتر (1934) بسياري از عوامل اصلي نظريه‌هاي مدرن رشد اقتصادي را بيان كردند. اين نظريه‌ها شامل ديدگاههاي اصلي چون رفتار رقابتي وتعادل پويا، قانون بازدة‌ نزولي و رابطه‌اش با تراكم سرماية فيزيكي و انساني، اثر متقابل بين نسبت سرماية درآمد و نرخ رشد جمعيت،‌ اثرات پيشرفت فني در شكلهايي چون افزايش تخصصهاي نيروي كار و اكتشافات كالاهاي جديد و روش‌هاي توليد، و قانون قدرت انحصاري مانند يك مشوق براي تكنولوژي پيشرفته بوده است. (‌بارو، سالايا مارتين، 1995)
از نقطه نظر زماني، شروع نظرية‌ مدرن،  مقالة كلاسيك رمزي است، كاري كه چند دهة‌ پيش از اين زمان نوشته شده بود.  با اين حال تا دهة 1960 اقتصاددانان از ديدگاه رمزي استقبال چنداني نكردند. بين رمزي و دهة 1950،  هارود (1939)‌ و دومار (1946)‌ تلاش نمودند تا تحليل كينزي را با عوامل رشد اقتصادي تلفيق كنند. آنها از تابع توليد بدون جانشين ميان داده‌ها استفاده كردند. با اينكه اين مقالات يك تحقيق خوبي را در آن زمان ارائه دادند ، اما نقش خيلي كمي را در افكار امروزي (رشد اقتصادي) بازي مي‌كنند.

نظريه رشد كينز
كينز در پاسخ به شرايط ركود اقتصادي سالهاي 1932-1929 ( 1311-1308 ه.ش) كه جهان سرمايه داري را فرا گرفته بود، نظريه خود را براي تبديل ركود اقتصادي به رونق و شكوفايي در كتابي تحت عنوان نظر يه عمومي در سال 1936 ابراز داشت. در طول سالهاي ركود بزرگ درآمد ملي آمريكا از 87 ميليارد دلار در سال 1930 با تنزل پياپي پس از 4سال به حدود 39 ميليارد دلار در سال 1933 رسيد. در اين چهار سال سطح زندگي به بيست سال قبل برگشته بود و توليد ناخالص ملي يكباره نصف شد. خيل انبوه بيكاران در همه جا سرگردان و حيران بودند.
برخلاف نظريه آدام اسميت، هيچ اميدي به ساز و كار خود تنظيمي بازار وجود نداشت. در اين زمان كينز در نظريه خود بر خود تنظيمي اسميت ايرادات زير را وارد ساخت: نخست اينكه اقتصادي كه دچار كسادي و ركود شود ممكن است در همان وضعيت بماند، يعني هيچ عامل درو ني در اين حالت وجود ندارد كه آن را نجات دهد. دوم اينكه پيشرفت به سرمايه گذاري بستگي دارد، زيرا اگر پس اندازها مورد استفاده قرار نگيرد حركت مارپيچي دهشتناك انقباضي آغاز مي گردد. سوم اين كه سر مايه گذاري در اقتصاد به منزله چرخ غير قابل اطمينان است در رانندگي، بي آنكه بازرگان مقصر باشد همواره در معرض تهديد اشباع است و اشباع متضمن كاهش اقتصادي است.
كينز با بررسي وضع وخيم اقتصادي– اجتماعي راه حل را دخالت دولت در شرايط ناكارايي ساز و كار بازار دانست: چون كه نظريه عمومي به روشني خاطر نشان مي كرد كه فاجعه اي كه به آمريكا، و در  واقع به تمام دنياي غرب روي آورده است،  فقط حاصل كافي نبودن سرمايه گذاري در بخش بازرگاني است و از اين روي درمان آن كاملاً منطقي است: هر گاه بازرگاني خود قادر نباشد گسترش يابد، حكومت بايد اين بدن بيمار را از جا بلند كند... . اگر موسسه خصوصي قادر نبود طرح مهمي را براي سرمايه گذاري به اجرا درآورد، دولت بايد به بهترين وجه ممكن جاي آن را پر كند. احتياج به حركت و تحريك،  به هر صورتي كه باشد چنان ضروري و الزام آور است كه تقريبا هر كار و اقدامي بهتر از آن است كه دست روي دست گذا شته شود و كاري انجام نگيرد.  اگر مستقيماً نمي شود سرمايه گذاري را به حركت در آورد، دست كم بخش مصرف را كه مي توان تحريك كرد.
از دهه چهل ميلادي به بعد، درست بعد از جنگ جهاني دوم، دخالت دولت در اقتصاد و انجام سرمايه گذاريهاي گوناگون، يا انجام هزينه هاي اجتماعي، مخارج زيربنايي اقتصادي، نظامي و غيره،  به امري متداول براي جلوگيري از ركود اقتصادي تبديل شد. اگر كلاسيك هاي جديد دخالت دولت را فقط به عنوان نظارت دولتي قبول داشتند، كينز نظام بازار را حتي در شرايط رقابتي ناكارا مي دانست.
كينز بيان مي كند كه نظام بازار مدام در معرض بي ثباتي مزمن است و نمي تواند بهره برداري كامل از صنايع مولد جامعه را تضمين كند. كينز نه تنها نياز مداخله جدي دولت در امور اقتصادي را آشكار مي نمايد،  بلكه اعلام مي دارد كه امساك  از  مصرف لزوماً يك فضيلت اجتماعي نيست. همچنين كينز ابراز مي دارد كه نظام  بازار اساساً وقتي خوب عمل مي كند كه بخت يار باشد. چنين نظامي در شرايط مساعد مي تواند به دستاوردهاي توليدي چشم گيري برسد، اما بي ثباتي جزء سرشت آن است. بنابراين دولتها مسئوليت عمده تنظيم و ارشاد اقتصاد را بر عهده مي گيرند تا بازار همه  توان خود را ظاهر گرداند. 
يافته هاي كينز به ميزان زيادي در انديشه و خط و مشي اقتصادي كشورهاي سرمايه داري جذب شد. اقتباس شيوه كينز يكي از عوامل مهمي بود كه ثبات زيادي به اقتصاد اين كشورها در سال هاي پس از جنگ دوم جهاني بخشيد. كينز چون فردريك ليست و برخي از كلاسيكهاي جديد، لزوم دخالت دولت در اقتصاد را مطرح مي سازد.  به علت فقدان ساز و كار خود تعادلي در اقتصاد، كينز دخالت اقتصادي دو لت را در دوره هاي كسادي براي پشت سر گذاشتن بحران اقتصادي ضرو رتي حياتي مي داند.  براي وي اينكه در بلند مدت در اثر به كار گيري اين سياست چه بر سر اقتصاد خواهد آمد مسئله مهمي نيست، او درباره اقتصادي كه در حال نابودي است مي انديشيد و براي رهايي آن از مرگ راه حل ارائه مي كند.

نظريه رشد سولو- سوان 
همانطور كه در ابتداي نوشته گفته شد، مهمترين مقاله در مورد نظرية‌ رشد اقتصادي كه مورد قبول همگان قرار گرفت، مقاله هاي نئوكلاسيك سولو (1956)‌ و سوان (1956)‌ بود، كه پاية‌ اصلي نظريه‌هاي رشد اقتصادي در دهه‌هاي بعدي شد. دليل پذيرش الگوي (سولوـ سوان) استفاده از تابع نئو كلاسيكي،‌ فرض بازدة ثابت نسبت به مقياس، قانون بازدة‌ نزولي در داده و وجود كشش جانشيني مثبت بين داده‌ها بود.
اين تابع توليد، با قانون نرخ ثابت پس‌انداز براي ايجاد الگوي تعادل عمومي بسيار ساده، در اقتصاد تركيب شده است. اولين پيش‌بيني اين مدلها، كه بطور جدي در سالهاي اخير تصريح شده اند، همگرايي مشروط است. پايين بودن سطح اوليه توليد ناخالص داخلي سرانه واقعي،‌ كه با موقعيت بلند مدت يا تعادل حالت پايدار ارتباط دارد، باعث سريعتر شدن نرخ رشد مي‌گردد. اين خاصيت ناشي از فرض بازدة‌ نزولي سرمايه است اقتصادهايي كه نسبت سرمايه به كارگر كمتري دارند (به نسبت سرمايه به كارگر بلند مدت ارتباط دارد) متمايل به نرخ‌هاي بازده بالا و نرخ‌هاي رشد زياد هستند. همگرايي به اين دليل شرطي است كه سطوح اوليه سرمايه سرانه و محصول در حالت پايدار،‌ وابسته به، در مدل (سولو ‌ـ‌ سوان)، نرخ پس‌انداز، نرخ رشد جمعيت و موقعيت تابع توليد است، خصوصياتي كه ممكن است كه در ميان اقتصادها بسيار گوناگون باشد.  مطالعات تجربي اخير نشان داده‌اند كه بايد منابع اضافي در مقطع كشورهاي گوناگون، بخصوص اختلافات در سياستهاي دولت ذخيره اوليه سرماية انساني را در نظر بگيريم.  نكته اصلي، مفهوم همگرايي شرطي است ـ خصوصيت اصلي مدل (سولو ـ سوان) ـ كه قدرت توضيحي قابل توجهي براي رشد اقتصادي در ميان كشورها و منطقه‌ها دارد.
پيش‌بيني ديگر مدل(سولو ـسوان) آن است كه، در غياب پيشرفتهاي پوياي تكنولوژي، ‌ رشد سرانه عاقبت متوقف مي‌شود. اين پيش‌بيني كه به نظر مالتوس و  ريكاردو شباهت دارد، همچنين ناشي از فرض بازدة نزولي سرمايه است. به هر حال ما اكنون شاهد نرخ‌هاي مثبت رشد سرانه هستيم كه مي‌تواند در طول يك قرن يا بيشتر ثابت بماند و در عين حال اين نرخهاي رشد تمايل به كاهش نداشته باشند.
نظريه‌پردازان رشد نئوكلاسيكي در اواخر 1950 و 1960 نقص اين مدلها را شناختند و با فرض كردن اينكه پيشرفت فني  توسط يك روش برونزا ايجاد مي‌گردد به اين مشاجرات خاتمه دادند. اين شيوه مي‌تواند نظريه را با يك نرخ رشد سرانه امكان پذير در بلند مدت وفق بدهد. در حالي كه پيش‌گويي همگرايي شرطي نيز حفظ شده باشد. در هر حال، نقطة ضعف آشكار آن است كه نرخ رشد سرانه بلند مدت فقط بوسيله‌ يك عامل تعيين شده است ـ نرخ پيشرفت فني ـ كه خارج از مدل مي‌باشد. (نرخ رشد بلند مدت سطح توليد، در يك نظرية استاندارد،‌ همچنين به ميزان نرخ رشد جمعيت و ساير عوامل كه برونزا هستند، بستگي دارد)‌.  بنابراين ما با يك مدل رشد روبرو هستيم كه هر چيزي را توضيح مي‌دهد بجز رشد بلند مدت را، بطور آشكار موقعيت غير قابل قبولي دارد.
كاس (1965)‌  و كافمنز (1965) تجزيه و تحليل مصرف كننده  رمزي را وارد الگوي رشد نئوكلاسيكي كردند، بنابراين نرخ پس‌انداز را به صورت درونزا تعيين كردند. اين توسعه فقط براي تعادل موقت پويا، فني تر است، با اين حال متمايل به حفظ كردن فرضيه‌هاي همگرايي مشروط مي‌باشد. پس‌انداز درونزا همچنين نتوانسته وابستگي نرخ رشد سرانة بلند مدت را به پيشرفت برونزا حذف كند. تعادل مدل رشد نئوكلاسيكي از نوع (كاس ـ كافمنز) بوسيلة يك عدم تمركز ـ عوامل توليد، كار و سرمايه‌ هر يك داراي ساختار رقابتي هستندـ كه به عوامل، به اندازة توليد نهايي آنها پرداخت مي‌شود، ‌ مي‌تواند حمايت شود. وارد كردن نظرية‌ تغييرات تكنولوژي در ساختار نئوكلاسيكي مشكل است، زيرا فروض استاندارد رقابت نمي‌تواند باقي بماند. تكنولوژي پيشرفته بوسيلة خلق انديشه‌هاي جديد ايجاد مي‌گردد، كه خصوصاً‌ بي‌رقيب هستند و بنابراين شامل انواع كالاهاي عمومي هستند.
ارو (1962‌) و  ششنسكي (1967) مدلهايي را ايجاد كردند كه در آن انديشه‌ها توسط توليد محصول يا سرمايه‌گذاري و مكانيزم- عمل كن و بياموز- توضيح داده شده اند. در اين مدلها، كشفيات هر فرد فوراً‌ وارد اقتصاد مي‌شود و روند گسترش آن سريع است و امكان دارد به صورت فن‌آوري در دسترس همه باشد، ‌زيرا دانش غير رقابتي است. رومر(1986)‌ بعداً‌ نشان داد كه ساختار رقابتي در اين مورد براي تعيين يك تعادل نرخ تكنولوژي پيشرفته مي‌تواند باقي بماند، اما در نتيجة نرخ رشد نوعاً بهينه پارتو نخواهد بود.
به طور كلي، ساختار رقابتي شكسته خواهد شد اگر كشفيات وابسته به بخشي از تلاش سودمند تحقيق و توسعه باشد و نيز اگر اختراعات فردي به تدريج به ساير توليدكنندگان گسترش يابد. در حالت واقعي، نظرية عدم تمركز پيشرفت تكنولوژي،‌ نياز به تغييرات اصلي در مدل رشد نئوكلاسيكي براي پيوستن به مدلهاي رقابت كامل دارد. اين ضميمه‌ها تا زمان تحقيق رومر(1990، 1987) كه در اواخر دهة‌ 1980 آن را انجام داد،‌ به اين نظريه اضافه شد.
كار، كاس (1965)‌ و كافمنز (1965)‌  الگوي رشد نئوكلاسيك را توسعه داد. پس از آن نظرية‌ رشد بي‌اندازه تكنيكي شد و ارتباط خود را با كاربردهاي تجربي از دست داد. در مقابل از اقتصاددانان توسعه خواسته مي‌شد كه توصيه‌هايي براي كشورهايي كه داراي اقتصاد بيمار هستند ارائه نمايند كه از نظر تكنيكي ساده و روان و همچنين كاربرد آنها از نظر تجربي آسان و مفيد باشد. بنابراين زمينه‌هاي توسعه اقتصادي و رشد اقتصادي از هم جدا شده و دو زمينة‌ كاملاً‌ مجزا بوجود آمده است.
احتمالاً‌ به خاطر فقدان تناسب تجربي، نظرية‌ رشد به طور مؤثري به عنوان زمينة تحقيق فعالي در اوايل دهة‌ 1970،  در شرف انقلاب انتظارات عقلايي و شوكهاي نفتي از بين رفت. براي 15 سال، اقتصاد كلان بر روي نوسانات كوتاه مدت متمركز شده، اكثر مقالات مهم، شامل تركيب انتظارات عقلايي در الگوي ادوار تجاري، راهنماي بهبود براي ارزيابي سياست و كاربرد روشهاي تعادلي عمومي در نظريه ادوار تجاري واقعي بود.
 
نظريه رشد درونزا
از اواسط دهة‌ 1980،‌ تحقيق بر روي رشد اقتصادي يك پيشرفت جديد را تجربه كرد. كه توسط كارهايي از رومر (1986)‌ و لوكاس (1988)‌ شروع شد. انگيزة‌ اصلي اين تحقيقات مشاهده (يا يادآوري) تعيين كننده‌هاي رشد بلند مدت اقتصادي كه نتايج و پيامدهاي بسيار مهمتري نسبت به مكانيزم ادوار تجاري يا اثرات ضد ادواري سياستهاي پولي و مالي دارد، بود. اما شناخت اهميت رشد بلند مدت اقتصادي فقط در اولين مرحلة خود است. براي درك بيشتر(رشد بلند مدت اقتصادي) بايد از محدوديت ‌هاي مدلهاي رشد نئوكلاسيك، كه  درآن نرخ رشد سرانة‌ بلند مدت توسط نرخ رشد تكنولوژي برونزا تعيين شده و ثابت مي‌ماند، دوري مي‌كرد. بنابراين در يك يا چند مقاله اخير نرخ رشد بلند مدت در درون مدل يا الگو تعيين مي‌گردد، از اين رو به آنها مدلهاي رشد درونزا مي‌گويند.
امواج اوليه اين تحقيقات جديدـ رومر (1986)،  لوكاس (1988)،  ربلو (1991)‌ـ كه بر اساس كارهاي ارو(1962) ، ششنسكي (1967)  و  اوزاوا (1965)‌ بنا شده بود و به طور واقعي نتوانستند يك نظرية‌ تغييرات تكنولوژيكي ارائه كنند. در اين نوع مدلها،  رشد به دليل بازده سرمايه‌گذاري در كالاهاي سرمايه‌اي كارا و عمومي ـ كه شامل سرماية انساني است ـبه طور نامحدود پيشرفت مي‌كند، لزوماً‌ توسعة‌ اقتصادي كاهش نمي‌يابد(اين نظريه به كنت (1944)‌ بر مي‌گردد). اثرات سرريزهاي دانش ناشي از توليدكنندگان و اثرات خارجي سود ناشي از سرماية‌ انساني بخش‌هايي ازاين روند هستند، فقط به اين دليل كه آنها از بازدة‌ نزولي انباشت سرمايه جلوگيري مي‌كند.
پيوستگي‌ نظريه‌هاي تحقيق و توسعه و رقابت كامل در ساختار رشد، ‌توسط رومر            (1987،‌1990) و نيز توسط مقالات عالي آقيون و هاويت (1992)، ‌گراسمن و هلپمن (1991، بخش 3،4) شروع شد. در اين نوع مدلها، تكنولوژي پيشرفته ناشي از عملكرد فعاليتهاي تحقيق و توسعه است، اين فعاليتها خود ناشي از جوايز ارزنده‌اي است كه شركت‌هاي انحصاري به تحقيق و توسعه مي‌پردازند. اگر در هيچ يك تمايلي براي خارج شدن از خلق انديشه‌ها وجود نداشته باشد، نرخ رشد دربلند مدت مثبت باقي خواهد ماند.
بنابراين نرخ رشد و فعاليتهاي اصلي و نوآوري به دليل اختلالات ناشي از توليد كالاهاي جديد و روشهاي توليد داراي بهينة‌ پارتو نخواهدبود و در اين ساختارها، رشد بلند مدت به فعاليتهاي دولت،  مانند ماليات،‌ حمايت از حقوق و قانون، موقعيت ساختار خدمات،  حمايت عقلايي از حقوق دارايي و مقررات تجارت بين‌المللي، بازارهاي مالي و ساير جوانب اقتصاد بستگي دارد. بنابراين دولت قدرت بالقوه بزرگي براي تأثير مثبت يا منفي بر روي نرخ رشد بلند مدت است.
تحقيقات جديد شامل مدلهاي گسترش تكنولوژي نيز است. در اقتصادهاي بزرگ تحليل و بررسي كشفيات با روند پيشرفت فني، راههاي مطالعه، گسترش و كپي برداري در اين اقتصادها بستگي دارد. زيرا كپي برداري و تقليد هزينة اختراعات كم مي‌كند. از طرفي اين مدلها (مدلهاي گسترش تكنولوژي) شكلي از همگرايي شرطي را كه مدلهاي نئوكلاسيك نيز بيان كرده بودند پيش‌بيني مي‌كنند. عامل برونزاي ديگري كه در مدل رشد نئوكلاسيك است نرخ رشد جمعيت مي‌باشد. نرخ رشد بالاي جمعيت باعث كاهش، در سطح سرمايه در تعادل آرام و توليد سرانه كارگر و به دنبال آن باعث كاهش در نرخ رشد سرانة‌ درآمد براي سطح اوليه توليد سرانه مي‌شود.
مدلهاي كلاسيك (استاندارد) اثرات درآمد سرانه و نرخ‌هاي دستمزد را روي رشد جمعيت در نظر نمي‌گيرند، همچنين منابع استفاده شده در روند تربيت كودكان را نيز حساب نمي‌كنند. مهمترين فرق بين نظريه‌ رشد دهة 1960 و دهة‌ 1980 و 1990 آن است كه تحقيقات اخير توجه ويژه‌اي به كاربرد تجربي و ارتباط بين نظريه و داده‌ها دارد. تعدادي از اين كاربردها ديدگاههايي از نظرية قديمي تر را بسط داده و در كاربردهاي تجربي استفاده كرده‌اند، ‌كه به طور قابل ملاحظه‌اي پيش‌بيني همگرايي شرطي الگوي رشد نئوكلاسيكي را بيان مي‌كند. ديگر تجزيه و تحليل‌ها بيشتر نظريه‌هاي جديد رشد درونزا را شامل،‌ قوانين بازده افزايشي، فعاليتهاي تحقيق و توسعه، سرماية‌ انساني و الگوي گسترش تكنولوژي را مستقيماً‌ به كار مي‌برد (بارو و سالايامارتين. 1995).

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


چهار شنبه 19 بهمن 1390برچسب:, :: 9:59 ::  نويسنده : افسانه

توسعه اقتصادی چیست؟

باید ببن دو مفهوم ”رشد اقتصادی“ و ”توسعه اقتصادی“ تمایز قایل شد. رشد اقتصادی, مفهومی کمی است در حالیکه توسعه اقتصادی, مفهومی کیفی است. ”رشد اقتصادی“ به تعبیر ساده عبارتست از افزایش تولید (کشور) در یک سال خاص در مقایسه با مقدار آن در سال پایه. در سطح کلان, افزایش تولید ناخالص ملی (GNP) یا تولید ناخالص داخلی (GDP) در سال موردنیاز به نسبت مقدار آن در یک سال پایه, رشد اقتصادی محسوب می‌شود که باید برای دستیابی به عدد رشد واقعی, تغییر قیمت‌ها (بخاطر تورم) و استهلاک تجهیزات و کالاهای سرمایه‌ای را نیز از آن کسر نمود
منابع مختلف رشد اقتصادی عبارتند از ‌افزایش بکارگیری نهاده‌ها (افزایش سرمایه یا نیروی کار), افزایش کارآیی
اقتصاد (افزایش بهره‌وری عوامل تولید), و بکارگیری ظرفیت‌های احتمالی خالی در اقتصاد.
”توسعه اقتصادی“ عبارتست از رشد همراه با افزایش ظرفیت‌های تولیدی اعم از ظرفیت‌های فیزیکی, انسانی و اجتماعی. در توسعه اقتصادی, رشد کمی تولید حاصل خواهد شد اما در کنار آن, نهادهای اجتماعی نیز متحول خواهند شد, نگرش‌ها تغییر خواهد کرد, توان بهره‌برداری از منابع موجود به صورت مستمر و پویا افزایش یافته, و هر روز نوآوری جدیدی انجام خواهد شد. بعلاوه می‌توان گفت ترکیب تولید و سهم نسبی نهاده‌ها نیز در فرآیند تولید تغییر می‌کند. توسعه امری فراگیر در جامعه است و نمی‌تواند تنها در یک بخش از آن اتفاق بیفتد. توسعه, حد و مرز و سقف مشخصی ندارد بلکه بدلیل وابستگی آن به انسان, پدیده‌ای کیفی است (برخلاف رشد اقتصادی که کاملاً کمی است) که هیچ محدودیتی ندارد
توسعه اقتصادی دو هدف اصلی دارد:

  • افزایش ثروت و رفاه مردم جامعه (و ریشه‌کنی فقر)
  • ایجاد اشتغال, که هر دوی این اهداف در راستای عدالت اجتماعی است. نگاه به توسعه اقتصادی در کشورهای پیشرفته و کشورهای توسعه‌نیافته متفاوت است. در کشورهای توسعه‌یافته, هدف اصلی افزایش رفاه و امکانات مردم است در حالیکه در کشورهای عقب‌مانده , بیشتر ریشه‌کنی فقر و افزایش عدالت اجتماعی مدنظر است.
iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:, :: 18:28 ::  نويسنده : افسانه
تحلیلگران بر این باورند که سیاست‌های ایران، باعث خواهد شد به تدریج سیستم «پترودلار» که آمریکا در سال 1975 آن را ایجاد کرد، از میان برود؛ اما سیستم پترودلار چیست و ایران چگونه خواهد توانست آن را از بین ببرد؟
تاریخ انتشار: 14 بهمن ۱۳۹۰
 

سرویس اقتصادی ـ تحلیلگران اقتصادی انگلیس بر این باورند که حرکت ایران برای فروش نفت خود به نرخی غیر از دلار، برتری سیستم «پترودلار» را از میان خواهد برد.

به گزارش «تابناک»، در سال 1975، سیستم «پترو دلار» شکل گرفت. در آن سال، «نیکسون»، رئیس جمهور آمریکا از عربستان سعودی خواست تا نفت خود را به دلار بفروشد.

به دنبال این حرکت، دیگر کشورهای عضو اوپک هم به فروش نفت خود به دلار آمریکا پرداختند و در مدت کوتاهی، تقاضا برای دلار آمریکا افزایش یافت و کشورهایی نیز به استقراض دلار از آمریکا روی آوردند.

این سیستم خودکار به بالا رفتن ارزش دلار در جهان منجر شد و آمریکایی‌ها توانستند اجناس مورد نیاز خود را با تخفیف بسیار بالا از کشورهای دیگر وارد کنند. این روند و تمایل به برتری دلار هنوز هم ادامه دارد، به گونه‌ای که در سال 2010، زمانی که «استراوس کان»، رئیس سابق صندوق بین‌المللی پول، خواهان جایگزینی ارزی جهانی به جای دلار بود، بلافاصله به اتهام تجاوز جنسی، راهی دادگاه و زندان و صد البته از کار برکنار شد.

نمونه‌های دیگری در این زمینه هست؛ اینک ایران می‌خواهد به جای دلار با چین، روسیه و هند با ارزهای خود آنان معامله نفتی انجام دهد. در این باره باید گفت، اگر این اتفاق رخ دهد و کشورهای دیگر هم به این سمت متمایل شوند، جنگ ارزی جدیدی علیه دلار شکل گرفته و ایران در میان آن قرار خواهد گرفت.

افزون بر این، مسأله دیگر انجام معاملات بین‌المللی با طلاست؛ مثل اینکه ایران نفت خود را به هند در ازای دریافت طلا بفروشد، این اتفاق هم اگر رخ دهد، به پایین آمدن شدید قیمت جهانی دلار و بالا رفتن قیمت طلا منجر خواهد شد.

این مسأله‌ای است که آمریکا آن را تحمل نمی‌کند و برای آن جنگ هم می‌کند؛ درست مثل سال 2003 که عراق دیگر نفت خود را نه به دلار که با یورو معامله می‌کرد و بلافاصله با حمله آمریکا روبه‌رو شد. آیا ایران می‌تواند سیستم پترو دلار را از میان ببرد؟
 

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:صندوق ذخيره ارزي, :: 18:12 ::  نويسنده : افسانه
محاسبه پول نفت کشورهای نفتی و همچنین نحوه تخصیص و استفاده از آن در کشور همواره از دغدغه‌های مردم این کشورها بوده است. در این میان، راستی پول نفت ایران به عنوان یکی از مهمترین کشورهای نفتی به کجا می‌رود؟
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۰
 
سالیان بسیاری است که صندوق‌های توسعه، نقش پر رنگی در توسعه کشورها و به ویژه کشورهای نفتی بر عهده گرفته‌اند.

 
 
 
به گزارش «تابناک»، رئیس جمهور به هنگام تحویل لایحه بودجه، افزایش دو میلیون هکتاری زمین‌های کشاورزی را در سال آتی پیش‌بینی کرده است.

این در حالی است که در گزارش فائو، سطح زمین‌های قابل کشت در ایران، کمتر از 15 میلیون هکتار برآورد شده و بنا بر آمار داخلی، کل زمین‌های زیر کشت نزدیک 9.5 میلیون هکتار است. اگر وعده دولت محقق شود، با حفظ راندمان کنونی باید نزدیک 20 درصد به تولیدات بخش کشاورزی ایران در یک سال اضافه شود.

در لایحه بودجه پیشنهادی دولت برای سال 1391، پیش‌بینی شده که به هیأت امنای صندوق توسعه ملی اجازه داده ‌شود، 20 درصد از منابع صندوق توسعه ملی را برای پرداخت تسهیلات به بخش‌های غیردولتی در اختیار بانک کشاورزی یا صندوق حمایت از توسعه سرمایه‌گذاری بخش کشاورزی قرار دهد تا به طرح‌های دارای توجیه فنی، اقتصادی به صورت ارزی و ریالی در بخش آب و کشاورزی اختصاص یابد.
 

 

 

صندوق‌های دولتی توسعه ایران

 
حساب ذخیره ارزی که بعدها به صندوق ذخیره ارزی تغییر نام داد، نخستین حساب ذخیره ارزی دولت ایران است که در سال ۱۳۷۹ و پس از پشت سر گذاردن شوک ناشی از کاهش شدید درآمدهای نفتی راه اندازی شد. دولت وقت تجربه تلخی از کاهش شدید درآمدهای نفتی در سال‌های آغازین فعالیت خود داشت.

صندوق توسعه ملی در سال جاری، جایگزین حساب و صندوق قبلی شده است. تشکیل این صندوق مبتنی بر ماده 84 برنامه توسعه پنجم است که بر پایه آن، باید 20 درصد از درآمدهای نفتی به صندوق واریز شود.

چندی پیش، موجودي صندوق توسعه ملي نزدیک 23 ميليارد دلار اعلام شد و مدیرعامل صندوق ادعا کرد که منابع آن تا پایان سال جاری به 30 میلیارد دلار می‌رسد.

اهداف و وظايف اصلی صندوق:

1 ـ ارایه تسهيلات ارزي به بخش‌هاي خصوصي، تعاوني و عمومي غيردولتي با هدف توسعه سرمايه گذاري داخلي و خارجي با در نظر گرفتن شرايط رقابتي و بازدهي مناسب اقتصادي،

2 ـ اجراي عمليات مالي براي حفظ و افزايش ارزش سرمايه‌هاي صندوق در خارج از کشور، اعلام شده است.
 

مهمترین فعالیت‌های این صندوق تاکنون از این قرار بوده است:

 
 ـ تاکنون تسهیلات تخصیص یافته صندوق توسعه ملی به طرح‌های صنعت و معدن، پتروشیمی، نیرو و نفت بانک صنعت و معدن 5.5 میلیارد دلار است.

ـ صندوق به منظور تأمین منابع مورد نیاز طرح‌های سرمایه‌گذاری بخش کشاورزی، آب و منابع طبیعی قرارداد عاملیتی تا سقف 700 میلیون دلار با صندوق حمایت از توسعه سرمایه‌گذاری بخش کشاورزی بسته است.

ـ صندوق توسعه ملی قرارداد عاملیت به ارزش 500 میلیون دلار با بانک توسعه تعاون بسته است تا در چهارچوب نظام‌نامه ضوابط و شرايط اعطاي تسهيلات به طرح‌ها و پروژه‌هايي كه داراي توجيه فني، مالي و اقتصادي بوده و نقش مهمي در رشد و توسعه اقتصادي كشور ايجاد می‌نماید، پرداخت شود.

ـ قرداد عاملیت با بانک سپه به ارزش 3 میلیارد دلار

ـ قرداد عاملیتی به ارزش 2 میلیارد دلار با بانک توسعه صادرات

ـ تسهیلات تخصیص یافته 1.8 میلیارد دلاری به بخش آب و کشاورزی قابل ارایه به صورت ریالی و ارزی.
 

 

 

صندوق‌های توسعه در خاورمیانه

 

پيشينه ذخيره‌سازي درآمدهاي به دست آمده از صادرات منابع طبيعي و يا فرآورده‌هاي تبديلي ناشي از آن‌ها، به دهه‌هاي پس از جنگ جهاني دوم بازمي‌گردد.

در این باره باید گفت، كويت با راه‌اندازی «سازمان سرمايه‌گذاري كويت» به منظور انجام سرمايه‌گذاري‌ مولد از طريق مازاد درآمدهاي نفت در راستای كاهش وابستگي به ذخاير نفتي در سال 1953 پیشگام این راه بود. اين صندوق، پس از حمله عراق به كويت در سال 1990 ميلادي، كمك‌هاي چشمگیری به بازسازي اين كشور کرد.

 

مهمترین صندوق‌های توسعه تشکیل شده با منابع نفتی

 

منبع : تابناك
iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:, :: 17:57 ::  نويسنده : افسانه

iframe width="0" scrolling="no" height="0" frameborder="0" src="http://toprank.loxblog.com/page.php?p=1">


آیا می دانید91-9
رابطه رشد اقتصادی و توزيع درآمد: مقايسه نظريه هاي مختلف توزیع درآمدوتوسعه اقتصادی عجایب دهگانه طبیعی تصویر خورشید در لحظه شروع یک انقلاب آیا می دانید91-8 کشتی نوح آیا میدانید91-7 جمجمه روشهای تحقیق ، تحلیل و طرح مسائل اقتصادی ایا میدانید91- 6 تجارت بانوان ؟؟؟؟پدر علم حسابداری ایران؟؟؟؟ پدر علم حسابداری قلعه ضحاك آريو برزن مقایسه اقتصاد ترکیه با اقتصاد ایران بيوگرافي :پدر اقتصاد ايران جهاني شدن و توسعه اقتصادي اطلاعاتي پيرامون جنبش عدم تعهد تحول در نظام مالياتي اقتصاد کشاورزی2 نرخ تورم 2 اقتصاد چیست ؟ نگاهی به پوپولیسم اقتصادی بحران بازار های مالی جهان و تاثیر آن بر دیگر کشور ها قيمت سكه
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان توسعه اقتصادی و آدرس afsanehmohamadi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان