پوپولیسم اقتصادی عکس العمل های مردم و دهک های پایین جامعه است و در اقتصاد هایی نمایان تر است که دارای سطوح بالاتری از نابرابری اقتصادی ، فقر ، بیکاری ، تورم و ... هستند . بهترین دلیلی که مشخص می کند پوپولیسم یک پاسخ احساساتی و هیجانی است و بر تفکر و عقلانیت استوار نیست ، این است که با وجود شکست های پی در پی ، عقبنشینی نمی کند . پوپولیسم اقتصادی ، جهان را بسیار ساده تصور می کند و برای هر معضلی یک راهحل ساده نشان می دهد .
پوپولیسم که با سیاست های خود باعث تحمیل گرانی و کمیابی کالاها می شود برای از دست ندادن هواداران خود ناگزیر است تا توجیهی اخلاقی بیاورد یا اینکه مسببی عینی یا خیالی برای این مشکلات معرفی کند . رهبران پوپولیسم هرگز وعدههایی نمی دهند که به طور بالقوه مزایایی نداشته باشد ، اگر چه این وعده ها برای اقتصاد کشور در آینده ویرانگر باشد .
در کشور ما به نظر می رسد جریان های سیاسی خیلی زود به سمت پوپولیسم کشیده می شوند . در بسیاری موارد افراد یا گروه ها با تهییج احساسات مردم و با استفاده از شیوه ها و روش های غیردموکراتیک یا برانگیختن و تحریک کردن احساسات مذهبی ملی مردم ، آرای بیشتری را کسب می کنند بدون اینکه لازمه دموکراسی – شفافیت و آگاهی– را برآورده کنند . پوپولیسم با همه تنوع و ساختار های متفاوتی که در تاریخ اجتماعی معاصر داشته با موج احساسات توده مردم رو به رو است و به این واسطه است که مشروعیت سیاسی پیدا می کند . به این معنا که تشکیلات و گروهی در جوامع موفق خواهند بود که بتوانند با استفاده از موج پوپولیسم در جامعه ، توده مردم را به سمتی که خود می خواهند ، هدایت کنند .
پوپولیسم در تاریخ و جغرافیای مختلف کارکرد های متفاوتی از خود نشان می دهد ، در کشور ما نیز به دلیل وجود دوره های حکومتی استبدادی در زمان های مختلف و به دلیل اینکه مردم از سطح سواد و دانش اندکی برخوردار بوده اند و رسانه ها و مطبوعات آزاد به شکل مطلوب وجود ندارد تا به مردم در تصمیم گیری کمک و اطلاعات درست را به آنها برساند ، پوپولیسم به سرعت گسترش پیدا کرده است . حتی امروز به این دلیل که جریان دموکراسی بستر مناسب و شایسته خود را به دست نیاورده ، گرایش پوپولیستی بر جامعه غالب است که به نظر می رسد صدمات جبران ناپذیری را به آزادی های فردی و اجتماعی افراد وارد می کند .
از نظر تاریخی اغلب دولت های پوپولیستی در هنگامه یاس و ناامیدی مردم سر برآورده اند . آنچه مانع پوپولیسم می شود شکل گیری و تقویت جامعه مدنی است . در جامعه مدنی ، تشکل های سیاسی ، اقتصادی ، مطبوعات و رسانه ها به مردم اطلاعات می دهند تا بهتر بتوانند تصمیم گیری کنند و در این راستا دولت ها با منتقدانی متشکل ، مبهم و توانمند مواجه است که روند انحرافات تصمیم گیری را گوشزد و دولت را در رسیدن به اهداف خود یاری می رسانند . از این رو دولت های اقتدارگرا توجهی به تشکل های غیر دولتی ندارند و دولت خود را صرفا با توده هایی از مردم طرف می سازد که امکان پیگیری مطالبات و نقد علمی و منصفانه دولت را ندارند و دلایل نادرست دولت را در توجیه مشکلات می پذیرد .
در نهایت پوپولیسم موجب نابودی خودش می شود . شور و هیجان اولیه توده به مرور می خوابد و امید های برانگیخته شده به سد واقعیات برخورد می کند و معلوم می شود که اینها فقط شعاری بیش نبوده است . این ورشکستگی پنهان نه تنها دولت پوپولیستی را زمین می زند که پیامد هایش گریبان دولت های بعدی را هم می گیرد . به علاوه پوپولیسم ، توده ها را به دشمنی با نخبگان می انگیزد و کینه توده را به دل روشنفکران می اندازد . روشنفکران و نخبگان را از عرصه عمومی به کنج محافل خصوصی می راند .
صحنه سیاست را به زیر موج هیجان می برد ، تصمیمات را از عقلانیت خالی ، امور را غیر قابل پیش بینی ، ارزیابی عقلانی را ناممکن و دشوار می کند . پوپولیسم اعتماد و اطمینان را زایل می کند .
هزینه تصمیمات را افزایش می دهد و پشت سر خود زمین سوخته امکانات و امیدها و اعتماد ها را باقی می گذارد . پوپولیسم سیاست را مبتذل می کند و به خیابان می برد ، اما ممکن است در فرجام کار از بیابان و برهوت امید ها و اعتماد های مدفون سر درآورد .
Aftab.ir
نظرات شما عزیزان: